بازدید این صفحه: 4872 تاریخ انتشار: 1393/8/22 ساعت: 07:41:35
هیچ مصلحتی بالاتر از رعایت حقوق انسانها وجود ندارد / محمد سروش محلاتی
یک پژوهشگر فقه سیاسی معتقد است: سخن شیعه این است که مصلحت مجوزی برای تعدی به حقوق دیگران نیست و هیچ مصلحتی بالاتر از اینکه حقوق انسانها رعایت شود وجود ندارد.
موضوع: دیدگاه
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه) به نقل از ایسنا؛
حجت الاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی در نشستی که به همت سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی مشهد با عنوان امام حسین(ع) و نیازهای امروز جامعه در دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، با طرح این پرسش که امروز ما چه نیازی به عاشورا و بررسی قیام امام حسین(ع) داریم، گفت: تلقی ما از موضوع کربلا این است که این مساله واقعهای صرفا مربوط به گذشته نیست و وقتی که تاریخ را بازخوانی میکنیم درمییابیم، که ماجرای امام حسین(ع) مربوط به دیروز، امروز و فردای ماست.
این پژوهشگر فقه سیاسی بیان کرد: زمانی بود که ما در برابر یک نظام طاغوتی قرارداشتیم و به دنبال این بودیم که یک ملجائی از نظر فکر و نیرو و انگیزه برای مبارزه با رژیم داشته باشیم. بهترین منبع برای ما واقعه کربلا بود.
محلاتی ادامه داد: زمانی هم در برابر هجوم رژیم بعثی عراق قرار گرفتیم و نیاز به مقاومت و دلیری در برابر تجاوز دشمن داشتیم که باز هم این نیاز را از کربلا تامین کردیم و در طول تاریخ همیشه از ماجرای کربلا و عاشورا ایدهها و افکار مورد نیاز گرفته شده است، اما پرسشی که مطرح است این است که آیا امروز هم نیازی به کربلا داریم یا نه؟
مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم با پاسخ آری به این سوال تصریح کرد: پرسشهایی برای نسل امروز وجود دارد که با تامل در ماجرای کربلا میتوان پاسخ بسیاری از این پرسشها را دریابیم، پرسشهایی که برای ما امروز حیاتی اند و من امروز یکی از مهمترین آنها را مطرح میکنم.
مولف کتاب «دین و دولت در اندیشه اسلامی» با طرح این پرسش که چگونه میتوان روحیه انقلابیگری و ظلمستیزی را از کربلا و عاشورا آموخت و در عین حال وفادار به ارزشهای اخلاقی هم بود، خاطرنشان کرد: در دهههای گذشته و پیش از انقلاب این سوال کمتر در جامعه ما مطرح بود و به سهولت پاسخ به این سوال که آیا جمع میان قیام و انقلاب با اخلاق امکانپذیر است، مثبت بود و تضاد میان روحیه انقلابی و زندگی اخلاقی به شدت نفی میشد.
محلاتی افزود: اما در دهههای بعد و دوران اخیر به علت بروز برخی مسائل این سوال مطرح شد که چگونه میتوان هم به اصول انقلاب وفادار بود وهم معیارهای اخلاقی را رعایت کرد که ما باید پاسخ به این سوال را هم از همان الگویی فرابگیریم که الگوی انقلابمان را از آن اخذ میکنیم.
وی در ادامه با طرح این پرسش چرا این دو باید ناسازگار باشند، گفت: یکی از عوامل بروز ناسازگاری پایبندی بین اصول اخلاقی و حفظ ارزشهای انقلابی این است که شخصی که در میدان مبارزه و انقلاب وارد میشود ناچار است برخی از ضرورتها و مصلحتها را رعایت کند که آن ضرورتها و مصلحتها با موازین اخلاقی سازگار نیست.
محلاتی افزود: انقلاب اقتضائاتی دارد که اگر بخواهیم آنها را رعایت کنیم و انقلاب خود را حفظ کنیم و انقلابی بمانیم، چارهای جز این نیست که گاه برخی از اصول اخلاقی را فدا کنیم و حتی به صورت موقت از آنها صرف نظر کنیم، چون یک مصلحت بالاتر وجود دارد و آن حفظ کیان انقلاب است دراین صورت اصل، انقلاب است و سپس اخلاق و هر کجا بین این دو ناسازگاری بیافتد به ناچار باید جانب انقلاب را مقدم داشت.
وی با تاکید بر این که حدود 1400 سال است که اندیشمندان شیعه درباره این موضوع با سایر فَرق اسلامی گفتوگو و اختلاف نظردارند، بیان کرد: در طول این سالها شیعه پیوسته مقاومت کرده و شعارش این بوده که عدول از موازین اخلاقی با توجیه رعایت مسائل اجتماعی و سیاسی روا نیست. پیش از ماجرای کربلا هم این اختلاف وجود داشته و روشی که امام علی(ع) هم آن را در پیش گرفته بود همیشه این تقابل را و انتخاب آن حضرت را نشان داده است.
مولف کتاب «آزادی عقل و ایمان» در تبیین نمونههای تاریخی این تقابل به ماجرای شهادت ابوذر صحابی پیامبر(ص) اشاره کرد و افزود: ابوذر در دوران خلافت خلیفه سوم به شدت با حکومت درگیر شد و اعتراض میکرد و به روش دستگاه خلافت انتقاد داشت. دست به سلاح هم نمیبرد صرفا آیات قرآن را میخواند، اما او را از شام به بیابانهای ربذه تبعید کردند و در این راه در حالی که کسی جز دخترش او را همراهی نمیکرد به شهادت رسید.
محلاتی خاطرنشان کرد: حرف شیعه این است که چرا دستگاه خلافت نتوانست اعتراضات ابوذر را تحمل کند مگر او مرتکب جرمی شده بود، او غیر از امر به معروف و نهی از منکر کاری نکرد، حتی دعوت به قیام و شورشی هم علیه دستگاه خلافت نکرده بود.
این پژوهشگر دینی اظهار کرد: ابن ابی الحدید از دانشمندان اهل تسنن و شارحان نهج البلاغه در توجیه این مساله بیان کرده خلیفه در آن زمان نگران اختلاف افکنی در جامعه اسلامی بود و میترسید که بواسطه انتقادات ابوذر اختلاف و فتنهای در جامعه به وجود آید و خلیفه میخواست جامعه آرام باشد. همچنین با این کار کسانیکه طمع کرده اند در جامعه اختلاف ایجاد کنند نیز مایوس میشدند پس خلیفه او را اخراج کرد چون مصلحت چنین رفتاری را اقتضاء میکرد.
محلاتی با بیان اینکه این دفاعی است که علمای اهل سنت در اینگونه موارد دارند و معتقدند خلفاء به اقتضای مصلحت عمل کردهاند، افزود: ملاحظه کنید که اختلاف نظر از کجا آغاز میشود، اختلاف از آنجا آغاز میشود که آن کسی که قدرت را در دست دارد میگوید من مصلحت را در این میبینم که برای جلوگیری از فتنه باید ابوذر تبعید شود، اما شیعه این منطق را نپذیرفته است. سخن شیعه این است که مصلحت مجوزی برای تعدی به حقوق دیگران نیست و هیچ مصلحتی بالاتر از اینکه حقوق انسانها رعایت شود وجود ندارد. با مصلحت نمیتوان در حق کسی ستم کرد و اگر چنین بود چرا حضرت علی(ع) در زمان خلافتشان چنین کاری نکردند.
وی با بیان اینکه یادآوری حوادث تلخ تاریخی برای زنده کردن اختلافات نیست و برای این است که ببینیم شیعه در قبال چنین رویدادهایی چه موضعی اتخاذ کرده است، به تبیین مثال دیگری از تقابل اخلاق و سیاستورزی در تاریخ اسلام پرداخت و اظهار کرد: در زمان رحلت پیامبر(ص)، خلیفه دوم اعلام کرد که پیامبر از دنیا نرفته است. اعتراض شیعه این بوده که چرا خلیفه دوم خبر وفات ایشان را تکذیب کرد؛ آیا این مساله را میدانسته یا نه؟ آیا این درست است در روز روشن چنین دروغ آشکاری گفت.
این پژوهشگردینی با اشاره به طرح این اشکال از سوی عالم شیعی سید مرتضی، پاسخ ابن ابی الحدید را اینگونه روایت کرد: خلیفه دوم اعتقادی به این سخن خود نداشته، اما وقتی پیامبر(ص) از دنیا رفتند، از اینکه ممکن بود افرادی طمع جانشینی ایشان را در سر بپرورانند، نگران بود و او برای مقابله با وقوع فتنه دروغ گفت و به اقتضای مصلحت قصد داشت با تکذیب رحلت پیامبر(ص) در میان مردم آرامش ایجاد شود. در این مسئله اعتراضی به خلیفه وارد نیست چرا که او به اقتضاء سیاست عمل کرده است در اینجا باید از اقتضای اخلاق گذشت و به اقتضای سیاست تن داد.
محلاتی با بیان این که این ادبیاتی است که آنها داشتند، اما علمای تشیع زیر بار این حرفها نمیرفتند و این توجیهات را قبول نمیکردند، ادامه داد: ما در تاریخ حکومت امیرمومنان یک مورد پیدا نمیکنیم که امیر مومنان از این روشها استفاده کرده باشد.
وی با اشاره به دفاع علمای اهل سنت از اینگونه رفتارهای خلفا گفت: دفاع آنها این است که این کارها گرچه ظاهرا خلاف است، اما برای اهداف مقدس صورت گرفت و هدف مقدس وسیله را توجیه میکند که و این روح نزاع تاریخی بین تشیع و هواداران دستگاه خلافت است.
محلاتی با اشاره به تجربه حکومت شیعه در زمان امیرمومنان که پس از دورهای بود که روشهای مورد اشاره با کارآمدی تجربه شده بود، از طلب اذن طلحه و زبیر برای خروج از مدینه یاد کرد و گفت: امیرمومنان(ع) علیرغم وجود شواهدی که نشان میداد آنها برای شورش قصد خروج دارند پیشنهاد ابن عباس را مبنی بر حبس آنها رد کرد و فرمودند«من قبل از اینکه جنایتی اتفاق بیافتد، با کسی برخورد نمیکنم».
وی با اشاره به خاطره آقای عزت شاهی از مرحوم آیت ا... مهدوی کنی گفت: مرحوم آیت الله مهدوی کنی نیز در پاسخ به پیشنهاد آقای عزت شاهی مبنی بر دستگیری اعضای سازمان مجاهدین در ابتدای انقلاب فرمودهاند«اگر انقلاب از دست برود، بهتر است که ما در حق کسی که جرمی انجام نداده است ظلمی بکنیم».
این پژوهشگردینی تاکید کرد: بزرگان ما میگویند اگر هدف مادی و دنیوی است به اقتضای آن شخص میتواند از ابزارهای متناسب با آن استفاده کند، اما اگر هدف معنوی، ارزشی و اخلاقی است فقط باید از شیوههایی استفاده شود که متناسب با هدف است وگرنه هدف را از بین برده است.
محلاتی در ادامه از تفسیر المیزان علامه طباطبایی(ره) نقل کرد: انبیای(ع) الهی برای هدایت مردم باید از حقیقت استفاده کنند و از شیوه های باطل بپرهیزند و به خوشآمد و بدآمد مردم نیزتوجه نکنند و خداوند به شدت انبیا(ع) را منع کرده که به انگیزه پیروزی حقیقت در گفتار و یا کردار از شیوه باطل پیروی کنند.
مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم تصریح کرد: یک بار باید حادثه کربلا را از آغاز تا انتهای با چنین نگاهی بررسی کنیم، امام حسین(ع) در برابر یزید نه در طول مسیر و نه در روز عاشورا هیچگاه حاضر نشد، ارزشهای اخلاقی را زیر پا بگذارد.
وی با اشاره به برخی وقایع رخ داده در ماجرای کربلا مانند سیراب کردن سپاهیان حر، رد دعوت زهیر بن قین از سوی امام برای آغاز جنگ با آنها، منع امام مسلم بن عوسجه را از کشتن شمر که در بامداد عاشورا برای شناسایی صف آرایی سپاه امام به خیمهها نزدیک شده بود و خودداری مسلم بن عقیل از کشتن غافلگیرانه ابن زیاد در خانه هانی گفت: حادثه کربلا قدم به قدم انقلاب، شور، عزتخواهی و ظلم ستیزی توام با رعایت دقیق اصول اخلاقی از سوی امام و یاران باوفایشان است.
کد خبر: 1393822302056
1393/8/22
آخرین مطالب 1393/8/18:
نسبت دین و دیکتاتوری (3) مشروعیت و جبّاریت / محمد سروش محلاتی
1393/8/5:
«فقه و تأویل نصوص» / محمد سروش محلاتی
1393/7/23:
گزارشی از سخنرانی استاد سروش محلاتی با عنوان «فقه و تأویل نصوص»
1393/7/17:
نسبت دین و دیکتاتوری (2)، فقدان مشروعیت دولت تحمیلی / محمد سروش محلاتی
|