بازدید این صفحه: 3445 تاریخ انتشار: 1393/7/22 ساعت: 02:55:43
غدیرسرایی نباید جای غدیرشناسی را بگیرد/ عبدالمجید معادیخواه
«خطبه غدیری که امروز خوانده می شود، خطبه ای طولانی است که با این ترتیب در هیچ منبع معتبری نیامده است. یکی از دلایلی که روشن می کند این خطبه معتبر نیست، این است که اگر چنین خطبه ای صحت داشت، مرحوم امینی آن را در الغدیر می آورد؛ در این میان سکوت بزرگان ما در برابر این اتفاق، یک فاجعه است.»
موضوع: دیدگاه
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
«خطبه غدیری که امروز خوانده می شود، خطبه ای طولانی است که با این ترتیب در هیچ منبع معتبری نیامده است. یکی از دلایلی که روشن می کند این خطبه معتبر نیست، این است که اگر چنین خطبه ای صحت داشت، مرحوم امینی آن را در الغدیر می آورد؛ در این میان سکوت بزرگان ما در برابر این اتفاق، یک فاجعه است.»
این جملات را حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید معادیخواه می گوید. او در سال های نخستین پس از پیروزی انقلاب اسلامی سمت هایی چون نمایندگی مجلس شورای اسلامی و وزارت ارشاد را بر عهده داشته است. این روحانی شیعه سال های بعد را بیشتر در امر پژوهش گذراند و آثاری در حوزه تاریخ اسلام، زندگی ابوذر، شرح و تفسیر خطبه هایی از نهج البلاغه همچون نامه امام (ع) به مالک اشتر و... دارد.
معادیخواه که مسوولیت بنياد تاريخ ايران را بر عهده دارد در گفت وگو با شفقنا درباره ضرورت وجود امام پس از پیامبر و حادثه غدیر گفت: بحث امامت بسیار مهم و در عین حال مشکل است چرا که باورهایی در ما به عنوان شیعه هست و به دلیل فضای عاطفی جامعه جای چون و چرا و بحث در آن نیست. در واقع به مجرد اینکه کسی بخواهد وارد بحثی شود که اما و اگری در مساله بیاورد، بلافاصله غوغایی درست می شود که با غدیر، امامت و تشیع مخالف شد لذا تنها زمانی می توان این بحث ها را انجام داد که فضای مناسب و سالمی برای آن وجود داشته باشد.
خطبه غدیر نسبت داده شده به پیامبر(ص)، صد در صد دروغ است
او افزود: فرض کنید کسی نگاهی دارد که بر اساس ادله ای این نگاه مورد پسند دیگری نیست و ممکن است اشتباه هم باشد ولی تا مطرح نشود بحث به جایی نمی رسد، اما در حال حاضر متاسفانه اینطور نیست و بحث و گفت وگو در میان ما جایی ندارد. از سوی دیگر به اسم طرفداری هر کس اجازه بیان هر موضوعی را دارد. به عنوان مثال در جامعه ما جزوه هایی با تیراژ وسیع پخش شده و رسانه ها نیز در تبلیغ آن به عنوان خطبه غدیر، هیاهو می کنند در حالی که می شود گفت، این خطبه صد در صد دروغ است.
او با بیان اینکه خطبه ای که امروز به نام غدیر خوانده می شود، از منابع مختلف مونتاژ شده و صحت ندارد، گفت: ما خطبه ای را به نام غدیر به پیامبر(ص) نسبت داده ایم و آن را با صوت می خوانیم، در صورتی که باید دقت کنیم، حضرت محمد(ص) یک فرد عادی نبودند، پیامبر خداوند هستند، لذا وقتی می خواهیم یک خطبه طولانی را به پیامبر(ص) نسبت دهیم باید متقن باشد. دروغ بستن به پیامبر خدا از گناهان کبیره است اما چون به عنوان طرفداری از غدیر مطرح می شود کسی چیزی نمی گوید، در حالی که بزرگان ما باید نسبت به این مساله حساس باشند.
سخنان سست را به پیامبر خدا نسبت ندهیم
اين كارشناس امور ديني درباره دلایل صحت نداشتن خطبه غدیر گفت: خطبه غدیری که امروز خوانده می شود، خطبه ای طولانی است که با این ترتیب در هیچ منبع معتبری نیامده است. ممکن است هر تکه ای از آن را در جایی پیدا کنیم که بعضی از آنها سست و برخی درست است. یکی دیگر از دلایلی که روشن می کند این خطبه معتبر نیست، این است که اگر چنین خطبه ای صحت داشت، مرحوم امینی آن را در الغدیر می آورد؛ در این میان سکوت بزرگان ما در برابر این اتفاق، یک فاجعه است.
او ادامه داد: کسی منکر حساسیت مرحوم امینی نسبت به الغدیر نیست و همه می دانند که مرحوم امینی حتی از آوردن مطلبی مساله دار هم دریغ نمی کند چون می خواهد آنها را در کنار هم بیاورد و حجم مطالب را زیاد کند. درست است که موضوع کار مرحوم امینی ادبیات الغدیر بوده و جمع آوری شعرهایی که به عنوان این رخداد در تاریخ اسلام از عواطف مردم جوشیده، کار بسیار با ارزشی است، اما کسی که چنین کاری می کند و همه وجودش عشق به امام علی(ع) و غدیر است، اگر خطبه ای را از پیامبر(ص) سراغ داشته باشد امکان ندارد از آن بگذرد.
رخداد غدیر، بسیار مهم و سرنوشت ساز بوده است
او با بیان اینکه جای هیچ شکی نیست که رخداد غدیر، بسیار مهم و سرنوشت ساز بوده است، گفت: بسیار لازم است که ما تاریخ این رخداد را به طور دقیق بیابیم و با استحکام پای آنچه که می توانیم اثبات کنیم، بایستیم، اما در این زمینه نه تنها از دروغ بلکه از حرف سست باید دریغ کنیم چون حرف سست ما دستاویزی در دست مخالفان می شود.
او افزود: جای هیچ شکی نیست که آیه اکمال دین و اتمام نعمت مربوط به مساله غدیر می شود حتی اگر به گفته عده ای در عرفه نازل شده باشد. مطلب مهم این است که دقت در این آیه نشان می دهد، بر حسب ارزیابی پیامبر(ص) این اقدام مشکل داشت، اما خداوند ایشان را به انجام آن ناگزیر کرده بود. رمز گشایی و توضیح چنین مطالبی احتیاج به کارهای اساسی دارد. این مساله معرکه درگیری فرق بوده و در آن تخاصم و ستیز است و به مجرد اینکه تخاصم پیدا شود، راه تحقیق بسته می شود.
او برای روشن شدن بسیاری از مسایل و معماها گفت وگو را ضروری دانست و اظهار کرد: غدیر یک معما است و باید در مورد آن گفت وگو کرد ولی متاسفانه ما گفت وگو را نه تنها با مخالفان بلکه میان خودمان هم گفت وگوی صحیح و به دور از هیاهوزدگی را تجربه نکرده ایم. گفت وگو شرایط دارد و باید برای آن زمینه و فضا فراهم کنیم؛ در فضای گفت وگو نباید بدبینی، اتهام و برچسب زدن و تکفیر وجود داشته باشد.
غدیر سرایی نباید جای غدیر شناسی را بگیرد
او افزود: به جز نبود فضای سالم و مناسب برای انجام گفت وگو، اشخاصی هم که می خواهند وارد چنین بحثی شوند فقط غدیر سرایی می کنند نه غدیر شناسی. غدیر سرایی بدون دروغ بسیار با ارزش است و ما در این زمینه کتاب ها و مطالب بسیاری داریم، اما غدیر سرایی نباید جای غدیر شناسی را بگیرد.
معادیخواه تأکید کرد: قدر مسلم حادثه غدیر به امامت مربوط می شود؛ امامت فرایندی است که دو قرن کارنامه دارد و اگر کسی تاریخ اسلام را نگاه کند مشخص است، اگر امامت نبود، اسلام نابود می شد.
از نگاه علی(ع) حکومت به معنی حکومت و قدرت به معنی قدرت، بی ارزش است
او به تفاوت میان امامت و حکومت اشاره و تصریح کرد: حکومت در مقایسه با امامت بسیار ناچیز است. نکته ای که صدها بار گفتیم و شنیدیم، تعبیر امام علی(ع) از حکومت است. روزی ایشان
کفش خود را وصله می کرد، حضرت خطاب به ابن عباس فرمود: «این کفش چقدر می ارزد؟ ابن عباس، گفت: کمتر از یک درهم، حضرت فرمود: این حکومت که اینطور سرش دعواست به اندازه این کفش برای من ارزش ندارد.» از نگاه علی(ع) حکومت به معنی حکومت و قدرت به معنی قدرت، بسیار بی ارزش است مگر اینکه به واسطه امارت حقی اقامه و باطلی ابطال شود.
رییس بنياد تاريخ ايران ادامه داد: امامت با امارت بسیار متفاوت است و اگر کسی امامت را به گونه ای تفسیر کند که شیعه و تشیع متهم شوند به اینکه طرفدار حکومت موروثی هستند، بزرگترین ظلم را به تشیع، غدیر و ائمه کرده است، به عبارت دیگر به هیچ وجه غدیر با «وَ اَمرُهُم شُوری بَینَهُم» منافات ندارد. اگر کسی خیال کند که اینها با هم منافات دارد غدیر و وَ اَمرُهُم شُوری بَینَهُم را بد فهمیده است.
او در مورد سیاست امام علی(ع) در برخورد با مخالفان گفت: سیاست امام در رفتار با مخالفان و پایبندی ایشان به حقوق شهروندان یک فصل درخشانی در دوره کوتاه حکومت حضرت است و تنها مقطعی است که در تاریخ اسلام امامت و امارت یکی شده است. امام از همان روز اولی که مردم با وی بیعت کردند، می خواست به آنها بفهماند که شوری کار بیعت را نمی کند و مردم حق و حقوق مخصوصی دارند.
امیرمؤمنان مشروعیت حکومت را تابع بیعت مردم می دانست
معادیخواه افزود: امام معتقد بود، شوری مربوط به خواص و کسانی است که عقلانیت جمعی را نمایندگی می کنند و مورد اعتماد مردم هستند و با بیعت متفاوت است. امام اصرار داشتند که این مرزبندی حفظ شود لذا بعد از قتل عثمان برای اولین بار بود که عقلای جامعه و نمایندگان مردم در عقلانیت جمعی اجماع داشتند که حضرت زمامداری را برعهده بگیرد، وقتی خواستند بیعت کنند حضرت از بیعت امتناع کردند و گفتند بیعت برای مردم است؛ زمانی هم که به مسجد آمدند خطاب به مردم گفتند، در صورت بیعت نکردن شما زمامداری تحقق پیدا نمی کند.
گفت وگو، رمز پیروزی امام علی(ع) در مقابل خوارج
او به مدارای امام علی(ع) با مخالفانشان اشاره و تصریح کرد: یکی از افتخارات ما داشتن امامی است که در مدارای با مخالف حماسه هایی آفریده که متاسفانه در تاریخ گمشده است، گاهی تنها به سرکوبی خوارج توسط امام تکیه می کنیم و می گوییم حضرت در سرکوبی مخالفان قاطع بود؛ این واقعیت است که حضرت در ریشه کن کردن و جراحی فتنه قاطع بودند، اما اگر کسی دقت کند، متوجه می شود که حضرت با استفاده از راهکاری که به طور دقیق در اختیار ما نیست، 20 هزار مخالف خود را تبدیل به 500 نفر کرد.
این کارشناس امور دینی ادامه داد: در تاریخ آمده است که امام علی(ع) گفت وگویی را با خوارج ترتیب دادند که ما نظیر آن را نه تا آن تاریخ و نه از آن تاریخ تا به امروز داشته ایم؛ حضرت طرحی عملی دادند و فرمودند: «ما 12 نفر و شما هم 12 نفر انتخاب کنید، این دو گروه در جایی به جز مسجد، با یکدیگر گفت وگو کنند و تا هر زمان لازم بود، ادامه پیدا کند. همین طرح گفت وگو منشا ریزش خوارج در مدت زمان بسیار کوتاه شد. اینها مسایلی است که ما با آنها بیگانه هستیم. حتی در مجموعه نمایشی امام علی(ع)، این مساله و بسیاری از مسایل دیگر را به دلیل فاجعه تعطیلی قلم نیاوردیم.
او اهمیت و ارزش حقوق شهروندان در نزد امام علی(ع) را عنوان کرد و گفت: یکی از فصول مهم در سیاست ها و سیره سیاسی امام علی(ع)، بحث حقوق شهروندی است که حضرت روی این مساله بسیار حساس بودند. حضرت خطبه ای دارند که موضوع آن تبیین حقوق شهروندی است؛ ایشان در این خطبه به مردم می گویند؛ حق همه جا دو طرفه است. در طول تاریخ این برای اولین بار است که کسی بحث حقوق دو طرفه را بیان می کند.
رییس بنياد تاريخ ايران افزود: وقتی حضرت از جنگ صفین برگشتند با وجود اینکه بسیاری از یاران خود را از دست داده بودند، در خطبه جمعه ای که خواندند، فرمودند: مخالفان با این موضعی که دارند اگر ساکت شدند، به عنوان مخالف خاموش زندگی می کنند و ما بار آنها را به دوش می کشیم؛ اگر فعال شدند و راه غلط خود را ترویج کردند با آنها برخورد می کنیم، اگر غیر از شمشیر زبان دیگری را متوجه نشدند با آنها می جنگیم. این جمله حضرت برای امروز ما قابل الگوگیری است.
او درباره تعبیر «اشد علی الکفار» گفت: نقص در ترجمه های ما این است که گمان می کنیم «ال» بر سر هر جمعی بیاید، «ال» استقرار است. اگر ما به همین نکته توجه کنیم که «ال» کفار جمع نیست، بسیاری از مسایل و مشکلاتمان حل می شود. امام علی(ع) می فرماید: «کافری که شهروند جامعه اسلامی است را باید دوست داشت و خطاب به مالک می گوید: تو باید دلت را در یک غلافی که تار و پودش از محبت و لطف از بپیچانی.» پس هر کافری حکم ندارد، الکفار، کفار خاصی هستند که ما باید این متن را در زمان خودش بگذاریم و تعبیر کنیم.
معادیخواه داعش امروز را به خوارج شبیه سازی کرد و گفت: شبیه سازی در تاریخ کار سخت و غلط اندازی است، اما اگر بخواهیم یک شبیه سازی کنیم داعش امروز، شباهت هایی به خوارج منتها نه خوارج عصر امام علی(ع)، دارند. داعش قربانی همان فاجعه ای شده اند که حضرت علی(ع) پیش بینی کردند؛ ایشان فرمودند: «اسلام به صورت یک پوستین وارونه خواهد شد که زیبایی هایش تبدیل به زشتی و خواصش را از دست می دهد.» امروز هم شاهد هستیم که چنین قرائتی از اسلام موجب پیدایش گروهی به نام داعش شده است.
او افزود: سیاست های اشتباهی که نسبت به مسلمانان در طول تاریخ حداقل 1400 ساله وجود داشته است، جنایت ها و اقداماتی که اسراییل انجام داده و بسیاری از مسایل دیگر، دست به دست هم داده اند و از دل آنها داعش بیرون آمده است.
جهان اسلام به هیاهو عادت دارد
معادیخواه در پاسخ به اینکه آیا می توان با استفاده از گفت وگو این گروه تروریستی را مانند خوارج، هدایت کرد؟ گفت: ما ابتدا باید خودمان گفت وگو کردن را یاد بگیریم و با وجود اختلاف نظر و نگاه های مختلف، حرف خود را به یکدیگر نزدیک کنیم، سپس با دیگران گفت وگو کنیم. ما بیش از همه در درون خودمان نیاز به گفت وگویی بدون تخاصم، تکبر، تحقیر طرف مقابل و در یک فضای سالم داریم. منتها جهان اسلام به هیاهو عادت دارد که این نتیجه همان خشت کجی است که از اول گرفتار آن شدیم که خودش نیاز به تعریف درستی دارد و نباید به گونه ای بیان شود که بزرگان صدر اسلام مورد اهانت قرار بگیرند و عواطف مسلمانان جریحه دار شود.
رییس بنياد تاريخ ايران به انتقاد امام علی(ع) نسبت به عمر به خاطر قرائت خشونتی از اسلام اشاره و اظهار کرد: باید یاد بگیریم که واقعیت ها را به صورت درست بگوییم، یعنی اگر اهانت ها نبود انتقاد راحت بود منتها چون فضا پر از اهانت است انتقاد هم با چوب اهانت زده می شود. اگر فضا سالم بود تنها جایی که باید تاریخ بازخوانی شود این است که چه شد که قرائت خشونت در جهان اسلام رایج شد؛ که به نظر من برداشت نادرست از جهاد اسلامی به اضافه سلسله مسایل دیگر این قرائت نادرست را به همه تحمیل کرد.
معادیخواه در پایان پیامدهای قرار گرفتن اسلام در بستر خشونت برای مردم را توضیح داد و گفت: امام علی(ع) می فرمایند وقتی اسلام در بستر خشونت قرار گرفت، مردم به چهار مصیبت گرفتار شدند، اول اینکه دچار «خبط» گردیدند، یعنی ذهنشان دیگر نمی توانست مسایل را مرز گشایی کند. دوم، از نظر اخلاقی گرفتار پرخاشگر شدند، یک تفاوت اساسی هیاهو و گفت وگو همین است که اگر پرخاشگری رواج یابد، نمی توان گفت وگو کرد. سوم، از نظر فرهنگی دچار تلون شدند و مدام موضع خود را با افراط و تفریط تغییر دادند. چهارمی برآیند این سه گرفتاری و نتیجه آن اعتراض بود یعنی جامعه دچار عرض پیمایی، رکود سنگین و زمین گیری شد.
شفقنا
کد خبر: 1393722301800
1393/7/22
|