بازدید این صفحه: 3700 تاریخ انتشار: 1393/7/16 ساعت: 03:31:45
آیا روز غدیر روز جنگ مشهور و معروفى بوده است؟ پاسخ حضرت آیت الله مکارم شیرازی
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرزای به این پرسش که «آیا روز غدیر روز جنگ مشهور و معروفى بوده است؟» پاسخ داده است :..
موضوع: اعتقادی
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرزای به این پرسش که «آیا روز غدیر روز جنگ مشهور و معروفى بوده است؟» پاسخ داده است :
دکتر ملحم ابراهیم اسود، شارحِ دیوان ابوتمّام در ذیل سخن شاعر:
ویوم الغدیر استوضح الحقُّ أهلَهُ *** بضحیاء لا فیها حجابٌ ولا سترُ
مى نویسد: «روز غدیر، روز جنگ معروف و مشهورى است».
و پس از آن در ذیل سخن شاعر:
یمدُّ بضبعیه ویعلم أنّه *** ولیٌّ ومولاکمْ فهل لکُمُ خُبْرُ
سخنى مى گوید که از این بر مى آید، واقعه غدیر از جنگ هاى پیامبر بوده است! وى مى نویسد(1):
««یمدّ بضبعیه» یعنى او را مساعدت و یارى مى کند، و ضمیر«هاء» در واژه «بضبعیه» به امام على بر مى گردد و منظور این است که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) على را یارى مى کرد و مى دانست او ولىّ و سرپرست است، على تنها یار و کمک پیامبر(صلى الله علیه وآله) در غدیر بود، و خود پیامبر او را یارى مى داد و مى دانست پس از او سرپرست امّت بوده و خلیفه او مى شود و این است حقیقت، آیا مى دانید؟»
[گرچه اين مرد ولايت و سرپرستي علي(عليه السلام) را نتوانسته انكار كند ولي] آیا کسى نیست که از او درباره منبع این فتواى بدون دلیل بپرسد؟! آیا این جنگ را در یکى از کتاب هاى سیره پیامبر یافته است؟! یا یکى از بزرگان تاریخ به آن تصریح کرده است؟! یا حتّى وسعت دهندگانِ در نقل حدیث، این جنگ شدید را ساخته و پرداخته و نقل کرده اند؟!
همه این ها را واگذار. آیا داستان سرایى را یافته اى که داستان آن را بگوید، یا شاعرى را یافته اى که آن را با خیال خود به تصویر کشیده باشد؟! و همانا تو این نویسنده را از پاسخ این سؤالات ناتوان مى یابى. لکن انگیزه هاى وى این را برایش نیکو جلوه داده که حقیقت غدیر را مخفى کند، و او مى پندارد کسى غیر از احمق بر این تعلیق و توضیح آگاه نمى شود یا پژوهشگران از کنار آن با بزرگوارى مى گذرند. لکن مداومت و مواظبت بر یک حقیقت دینى سزاوارتر از حفظِ اعتبار این نویسنده است که مى نویسد و توجهى به نوشته اش ندارد و دروغ را حقیقتى دائمى و استوار مى داند.
وانگهى، خود شعر یاد شده نمى پذیرد که منظور از آن حادثه، یک جنگ خونین باشد؛ زیرا شاعر پس از آن که جایگاه امیرالمؤمنین(علیه السلام) را در جنگ هاى پیامبر مى شمارد، و غزوه اُحد و بدر و حنین و نضیر و خیبر و خندق را از جمله آنها برمى شمرد و با این بیت آن را پایان مى دهد:
مشاهدُ کان الله کاشفَ کرِبها *** وفارِجَهُ والأمر ملتبسٌ إمرُ
(جنگ هایى بود که خدا برطرف کننده و گشاینده سختى و شدّت آن بود، در حالى که امر (بر همه) وارونه و شگفتى آور بود).
شروع به ذکر فضیلتى مى کند که زبان، گویاى آن است نه شمشیر و نیزه، مى گوید: «ویوم الغدیر...». و تو مى بینى که شاعر به داستانى اشاره مى کند که در آن، سخن از قیام، دعوت کردن، اعلام نمودن، بیان، توضیحِ آشکار جهت اثبات حقّ براى پیروان آن، به میان آمده است.(2)
(1). شرح دیوان أبی تمّام، ص 381.
(2). گردآوری از کتاب: گزیده ای جامع از الغدیر، علامه شیخ عبدالحسین امینی، ترجمه محمد حسین شفیعی شاهرودی، موسسه میراث نبوت، چاپ سوم، ص 227.
کد خبر: 1393716301757
1393/7/16
|