بازدید این صفحه: 4224 تاریخ انتشار: 1393/7/2 ساعت: 02:28:28
حضرت آیتالله وحید خراسانی تشریح کرد:
چرا صدقه واجب به سادات حرام است؟
حضرت آیتالله وحید خراسانی در درس خارج فقه خود بیان کرد: تنها تفاوتی که میان صدقه واجب و صدقه مستحب وجود دارد این است که در صدقه واجب قصد قربت نیاز است، این تفاوت باعث میشود که پرداخت صدقه واجب به سادات حرام باشد.
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله العظمی وحید خراسانی در ادامه سلسله جلسات در خارج فقه با موضوع «خمس» روز دو شنبه، 31شهریور ماه، ابتدا در پاسخ به اشکالی که نسبت به دروس گذشته، مبنی بر این که اگر بنا باشد فقیر با دریافت دفعی خمس نسبت به مازاد بر مئونه مالک نشود، نسبت به خود مئونه نیز مالک نخواهد شد، چرا که اگر دلیل عدم ملکیت بر مازاد بر مئونه، غنی شدن فرد فقیر در همان لحظه دریافت باشد، همین نکته نسبت به مقدار مئونه سنه نیز صادق خواهد بود، در نتیجه به همان میزان نیز نمیتواند دریافت کند؟ .
وی در پاسخ به این اشکال بیان کرد: مقدار مئونه سنه توسط روایات استثنا شده است. نتیجه بحث این شد که روایت لا خمس فی ما صرح به صاحب الخمس، بر موردی که خمس به قدر مئونه سنه به مستحق داده میشود منطبق نیست، خواه خود مالک خمس را داده باشد، خواه نایب او، حتی اگر ادله نیابت، نیابت از هبه را هم ایجاد کند اما باز در اینجا موردی وجود نخواهد داشت، چرا که موضوع روایت مربوط به جایی است که مال خمسی را از باب هبه به مستحق دادهاند ولی موضوع بحث ما به جایی مربوط است که مال خمسی، از باب خمس پرداخت شده است، یعنی روایت میگوید لا خمس فی ما صرح ... و نمیگوید لا خمس فی ما اعطی الخمس.
آیتالله وحید خراسانی ادامه داد: اگر مالی از باب خمس به سید داده شود و زائد بر مئونه باشد، اگر مالی باشد که متعلق زکات است (مثل گوسفند)، بعد از گذشت سال به آن زکات تعلق میگیرد. در بحث خمس نیز اگر قائل شدیم که خمس به ارباح مکاسب تعلق میگیرد، در اینجا یقینا خمسی نخواهد بود، چرا که اگر زکات به کسی داده شود، اکتساب صادق نیست، اما اگر قائل شدیم که متعلق خمس مطلق الفائده است و در عرف ثابت شد که به مال به دست آمده از این راه فائده اطلاق میشود، پس متعلق خمس خواهد بود، اگر هم در صدق عنوان فایده شک کردیم باید احتیاط کرد.
این مرجع تقلید افزود: دو مطلب باقی میماند، یکی صدقه مندوبه و دیگری بحث از نماء، اما بحث اول این است که اگر به کسی صدقه مستحبه داده شد و این صدقه زائد بر مئونه سنه بود، متعلق خمس است یا خیر؟ در اینجا پاسخ به همان صورت قبل است به این شکل که اگر قائل باشیم به تعلق خمس به ارباح مکاسب، در صدقه مستحبه کسبی صورت نگرفته است پس، خمس ندارد، اما اگر قائل شدیم به این که متعلق خمس، مطلق الفائده است (همان گونه که تحقیق شد و حق هم همین بود)، بلا اشکال در صدقه مستحبه، خمس واجب است. دلیل این امر این است که، هبه تملیک مجانی است و در آن خمس واجب است، صدقه مستحبه هم تملیک مجانی است با این تفاوت که با قصد قربت انجام میگیرد (این تفاوت میان صدقه مستحبه و صدقه واجبه است، یعنی صدقه واجبه زکات است و باید قصد قربت داشته باشد) و عدم قصد قربت مانع از این نیست که به مال به دست آمده از راه صدقه مستحبه، فایده اطلاق نشود، حال اگر بگوییم که متعلق خمس مطلق الفایده است، پس این مورد نیز متعلق خمس خواهد بود.
وی ادامه داد: اما در رابطه با مطلب دوم که بحث نماء است، نظر مرحوم سید این بود که مالی که از راه خمس به دست آمده خمس ندارد، اما در رابطه با نمائی که در آن حاصل شده این گونه میفرماید: نعم لو نمت فی ملکه و فی نمائها یجب کسائر النمائات. اگر کسی مالک خمس و یا زکات شد و در این مال نمائی حاصل شد، (چه نماء متصل و چه منفصل) آن نماء متعلق خمس خواهد بود.
این مرجع تقلید افزود: مرحوم شیخ در ص 195 چنین میفرماید: ثم ان من ما ذکرنا یظهر انه لا یبعد وجوب الخمس فی ما یحصل للانسان بسبب زیاده متصله او منفصه (متصل مثل نمو اشجار و منفصل مثل بچه زاییده شده توسط گوسفند) و ان لم یصدق بها الاکتساب، اما خود مرحوم شیخ در جایی دیگر در صفحه 89 میگوید: و مثله فی الضعف ما اطلقه الشهیدان و غیرهما من وجوب الخمس فی النماء الحاصل من هذه المال ... بل اللازم تقییده بما اذا بقی المال بالاستعمال و الا فمجرد النماء الحاصل من مال الارث من غیر قصدا، متصلا او منفصلا لا یصدق علیه الفائده المکتسبه التی هی المناط فی الآیه و ما اعتبر من الروایه و معاقد الاجماع. مشخص است که میان این دو نظر شیخ تناقض بین وجود دارد چرا که در مورد اول فرمود مطلقا نماء فائده بوده و متعلق خمس است اما در مورد دوم میگوید مالی که به ارث به کسی میرسد، متعلق خمس نیست، اما نماء آن مال دیگر مصداق ارث نیست، پس مصداق فایده است و در روایت آمده است که لا خمس فی المیراث، و میراث خود اصل ما ترک میت است نه مناء آن. در مورد اول محروم شیخ از باب مطلق الفائده فرموده است که مال متعلق خمس است و در اینجا از باب عدم اکتساب وجوب خمس را نفی کرده است.
آیتالله و حید ادامه داد: حق مطلب این است که اگر قائل باشیم که متعلق خمس ارباح مکاسب است، در جایی که مال به ارث رسیده بدون نیت نماء، ابقاء شده و نمایی داشته است، پس متعلق خمس نخواهد بود و برای تعلق خمس باید مال به نیت نماء ابقا شده باشد، اما اگر قائل شدیم به این که خمس در مطلق الفائده است، چه این ابقاء به نیت نماء بوده باشد و چه بدون نیت، نماء حاصل شده مصداق فایده بوده و متعلق خمس است. پس هر یک از دو بیان شیخ بر اساس یکی از این دو مبنا صادق خواهد بود.
وی افزود: مرحوم سید در مالی که به وسیله خمس به دست آمده است، قائل به عدم وجوب خمس شده بود، به این دلیل که در آنجا مصداق اکتساب نبوده است، بر همین مبنا در جایی هم که مال بدون نیت نمو ابقا شده است، باید قائل به عدم وجوب باشد چرا که در این مورد نیز اکتساب صدق نکرده و مصداق مطلق الربح است. پس میان این دو نظر سید هم تهافت وجود دارد.
شفقنا
کد خبر: 139372301690
1393/7/2
|