صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> اخبار >>
مرجع ما | آیت الله موسوی بجنوردی: دلواپسِ دلواپسان هستم
بازدید این صفحه: 4487          تاریخ انتشار: 1393/3/10 ساعت: 03:53:19
آیت الله موسوی بجنوردی: دلواپسِ دلواپسان هستم

آیت الله موسوی بجنوردی گلایه دارد از هجمه‌هایی که بعضا از سوی عده قلیلی به بیت امام و به ویژه سیدحسن خمینی می‌شود اما تاکید دارد که آنها انگشت شمار هستند و هدفشان نه بیت امام بلکه آرمان‌های بنیانگذار انقلاب اسلامی است که مانع بهره‌برداری‌های جناحی آنها شده است.

موضوع: حوزه


به گزارش جماران، روزنامه آرمان در آستانه سالگرد رحلت امام(ره) گفت‌وگویی با آیت الله موسوی بجنوردی انجام داده است که آن را در ادامه می‌خوانید.

اندیشه‌ها و دیدگاه سیاسی امام خمینی(ره) را چگونه برای نسل امروز تعریف می‌کنید؟


امام(ره) همواره یک ایده‌ و موضع داشت و آن هم در این راستا بود که هیچگاه نباید سیاست را از دین جدا کرد. اگر ما وارد فقه شویم، کثیری از مباحث فقهی جزو سیاست محسوب می‌شوند، یعنی اکنون در تالیفاتی که فقها دارند، شاید به حدود 15، 16 کتاب فقهی با ابواب مختلفش در سیاست مواجه می‌شویم که همین امر لزوم همراهی سیاست با دیانت را نشان می‌دهد. سیاست حسن اداره امور است، این حسن اداره امور در ابعاد مختلفی باید باشد تا جامعه به یک شکوفایی و پیشرفت برسد که هدف حضرت امام(ره) هم موضوعی غیر از سربلندی ملت و کشور نبود. نظر امام در سیاست هم این بود که باید عدالت اجتماعی در راس امور سیاسی باشد و عدم تبعیض در راس مسائل سیاسی قرار گیرد؛ یعنی طبق قانون امتیازات به اشخاص، مقامات و افرادی که دارای پست و مقام هستند، به نحو صحیح تعلق گیرد و موجب نشود که شائبه برای مسئولان کشور اسلامی پدید‌ آید. اگر خوب دقت کنیم، می‌بینیم همین سیاست را امیرالمومنین(ع) داشت، یعنی هیچ‌گونه تمایزی میان بزرگ‌ترین شخصیت با یک فرد عادی قائل نمی‌شد. مکتب ما، مکتب شخص اول جهان اسلام است، وقتی چنین شخصیتی در حالی که در راس نظام است، در بعد معنوی و سیاسی طوری معامله می‌کند که خودش را با پایین‌ترین فرد جامعه یکی می‌بیند، باید درس‌های زیادی از آن آموخت. امام خمینی هم همین سیاست را داشت، عقیده‌اش این بود که امام مسلمین باید خودش را با پایین‌ترین فرد جامعه یکی بداند. 


می‌بینید وقتی وارد بهشت‌ زهرا شد، گفت: من خادم ملت هستم. ایشان از کلمه خادم استفاده کرد و هیچ‌وقت برای خودش اصالت قائل نشد. امام خمینی(ره) گفت: «من به پشتوانه این مردم دولت تعیین می‌کنم، من به پشتوانه این ملت در دهن دولت قبل می‌زنم.» این موارد نشان می‌دهد برای امام خمینی، مردم در صدر هر موضوع دیگری بود. ایشان مردم را اساس جامعه می‌دانستند و برای خودشان به تنهایی اصالتی قائل نبود. امام(ره) در حالی خودش را به عنوان نماینده ملت می‌دانست که مردم از او تقلید می‌کردند. ایشان مرجع تقلید بودند و مردم او را مقتدای خودشان می‌دانستند، مردم او را رهبر خودشان می‌دانستند، اما در مقام عمل مثل یک شهروند عادی رفتار می‌کرد.


خاطره ناگفته‌ای از توجه امام(ره) به مردم و خواست آنها دارید؟


خاطرات در این موضوع زیاد است که من به یکی از آنها اشاره می‌کنم. اوایل سال61 بود که من در شورای عالی قضایی فعالیت می‌کردم. مرحوم حاج‌ احمدآقا با ما تماس گرفت که احضاریه‌ای از دادگستری برای امام آمده و در انتهای آن هم نوشته شده «اگر نیایید، دستگیرتان می‌کنیم»، من برای چند لحظه شوکه شدم که این احضاریه چیست؟ به جلسه آمدم و گفتم جریان چیست؟ آقای موسوی‌اردیبلی گفت زنگ بزنیم دادستان تهران را احضار کنیم که سریعا بیاید، آن زمان آقای دادگر دادستانی عمومی تهران بود، از او پرسیدیم موضوع چیست که گفت نمی‌دانم، باید کار یکی از بازپرس‌ها باشد. او زنگ زد و بازپرس را پیدا کرد؛ به بازپرس گفتیم سریعا به اینجا بیاید، بازپرس آمد و گفتیم این چه کاری است که انجام دادید و برای امام احضاریه فرستادید؟ پاسخ داد که یک نفر از خرمشهر که صدام خانه‌اش را خراب کرده، 700هزار تومان پول از امام(ره) می‌خواهد، گفتم آیا به واقع این شکایت قابل طرح است که صدام آنجا را بمباران کرده و این فرد هم از امام شکایت کرده و پول می‌خواهد؟ تصمیم بر این شد تا بازپرس را بر‌کنار کنند که من مخالفت کردم، به حاج احمد آقا زنگ زدم و گفتم می‌خواهیم بازپرس را برکنار کنیم، چون آنجا طبق قانون اساسی اگر یک قاضی را می‌خواستند اخراج کنند باید به اتفاق آرا باشد یعنی باید هر 5نفر برای اخراجش رای دهند تا اخراج شود.


چرا؟


بگذارید کامل تعریف کنم تا مشخص شود. موضوع را به حاج احمدآقا گفتم که گفت گوشی را نگه دارید. ایشان موضوع را به اطلاع امام رساند و دو یا سه دقیقه بعد گفت: امام می‌گویند: «یک پولی به فردی بدهید که شکایت کرده و راضی‌اش کنید اما به او بگویید به مردم نگوید چون اگر بگوید، همه مردم خرمشهر می‌آیند. حاج احمد آقا این را هم گفت که امام فرمودند حق ندارید آن قاضی را برکنار کنید و او باید باشد. آمدم به جلسه و گفتم که امام(ره) گفتند که یک پولی به شاکی بدهید تا از شکایتش منصرف شود و به کسی هم نگوید وگرنه تمام مردم خرمشهر راه می‌افتد و پول می‌خواهند. 700 هزار تومان به آن مرد خرمشهری دادیم، قاضی هم سرجایش ماند.


مصلحت‌سنجی امام در امور حکومتداری به چه نحوی بود. خاطره‌ای از آن هم به یاد دارید؟


یک مورد بود که هیچگاه فراموش نمی‌کنم. آیت‌ا... صانعی دادستان کل کشور بود که استعفا داد و حضرت امام(ره)، آیت‌ا... موسوی‌خوئینی‌ را برای این منصب تایید کردند. شورای عالی قضایی اینطور بود که دو نفر را امام(ره) تعیین می‌کرد، سه نفر را قاضی کل کشور تعیین می‌کرد. دو نفری که امام(ره) تعیین می‌کند از سوی دیوان قضات عالی کشور معرفی می‌شدند و امام یکی از آنها را قبول می‌کرد و حکمش را می‌زد. معمولا قضات دیوان عالی کشور خدمت امام می‌رفتند و می‌گفتند ما این افراد را معرفی می‌کنیم، امام بدون اینکه با قضات مشورت ‌کند، آقای موسوی‌خوئینی‌ها را به عنوان دادستان کل معرفی کرد. در طبقه چهارم دادگستری تالار بزرگی وجود دارد که در آنجا، آقای موسوی اردبیلی پشت تریبون رفت تا آقای موسوی‌خوئینی‌ها را به عنوان دادستان کل معرفی کند اما ناگهان یک قاضی بلند شد و گفت که ایشان غیرقانونی است چون امام با قضات عالی کل کشور مشورت نکرده است. 


جلسه به هم خورد و سر و صدا بلند شد که بعد متوجه شدم می‌خواهند این قاضی معترض را برکنار کنند. از امام در این باره سوال کردیم و ایشان پاسخ داد «برای مشورت با قضات دیوان عالی کشور من طریقیت قائل هستم نه موضوعیت یعنی اگر کسی را می‌شناسیم، برای چه باید با قضات مشورت کنیم، من از آقای موسوی‌خوئینی‌ها شناخت دارم پس مشورت نمی‌کنم.» ما همین موضوع را به قضات گفتیم، همان کسی که اشکال گرفته بود، قبول کرد و گفت وقتی که مشورت با قضات دیوان عالی کشور جنبه طریقیت دارد نه موضوعیت بنابراین این دست خود امام است و می‌تواند مشورت کند یا مشورت نکند.


دو خاطره تعریف کردید که یکی نشان از توجه ویژه امام به مردم داشت و دیگری به لحاظ کردن رای مسئولان در تصمیم‌گیری‌ها مربوط بود. این رفتارها چه درسی برای امروز کشور و مسئولان دارد؟


این دو موضوعی که عنوان کردم پایبندی امام به قانون، آزادی و احترام به مقام قضات، آزادی در اندیشه قضات و آرای قضات را می‌رساند که در همه دوره‌ها باید لحاظ و در دستور کار مسئولان قرار بگیرد.


آسیب‌هایی که به اندیشه امام(ره) در شرایط فعلی می‌رسد را چه می‌دانید؟


مردم‌سالاری اندیشه امام بود، اندیشه امام عدالت اجتماعی بود، اندیشه امام دین‌سالاری بود، اندیشه امام، آزادی و حرمت به مردم بود و انقلابش هم بر اساس اسلام بود بنابراین ما انقلاب را می‌گوییم «جمهوری اسلامی ایران»، جمهوریت به اعتبار رای ملت، اتفاق آرای ملت، اسلامی یعنی با احکام و قوانین نظام جمهوری اسلامی باید براساس کتاب سنت و براساس اسلام باشد، مردم هم باید در اندیشه‌هایشان در حدود قانونی که تعیین کرده است، آزاد باشند. این واقعیت خواسته امام بود و لذا وقتی مردم شعار می‌دادند استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی؛ یعنی تمام راهپیمایی‌هایی که قبل از پیروزی انقلاب انجام می‌شد و تمام شعارهایی که داده می‌شد، در همین «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» خلاصه می‌شد؛ اندیشه امام هم همین بود، بنابراین نظام ما بر این سه اصل استوار است.


نظر امام(ره) درباره آزادی چه بود؟


باید به ملت در حدودی که قانون مشخص کرده، آزادی داده شود، آزادی معنی‌اش این نیست که بیاییم علیه مقدسات اسلام چیزهایی بنویسم، سخنرانی کنیم، اهانت و آبروی کسی را ببریم. این آزادی که می‌گوییم در حدود چارچوبی که عقلای جامعه می‌گویند است ولی اگر بنا باشد در هر جامعه‌‌ای آزادی مُخلِ جامعه شود یعنی شروع کنیم آبروی افراد را بریزیم، یا علیه اسلام و علیه نظام اسلامی حرف بزنیم، برخلاف آزادی است، آزادی در عمل، آزادی در اندیشه، آزادی در انتخاب مدنظر امام و شعار انقلاب است.


جمهوری اسلامی در نگاه امام به چه معنا بود؟


جمهوری اسلامی هم یعنی جمهوریت همان رای ملت، ‌اسلامی هم یعنی براساس احکام اسلام و قوانین اسلام باشد، این ایده امام بود و برای همیشه تا ابد انشاءا... این ایده در نظام ما وجود خواهد داشت. سعدی یک بیت زیبایی دارد که: سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل/ بیرون نمی‌توان کرد الا به روزگاران؛ قبلا در ایران، نظام‌های دیکتاتوری و تک‌فردی حاکم بود، نظام‌هایی که پادشاهان حکومت می‌کردند و پادشاهی مثل ارث به بچه‌هایشان می‌رسید، حالا وقتی یک مرتبه نظام عوض می‌شود و مردم‌سالاری در جامعه حاکم می‌شود، اوضاع دیگر نمی‌تواند مانند قبل باشد. الان برای هر نهادی انتخابات برگزار می‌شود، از اول پیروزی انقلاب تا الان چند انتخابات برگزار شده است؟ برای هر موضوعی، مردم رای می‌دهند، در هر مساله‌ای باید ملت رای دهد، این یک واقعیتی است نظام‌ ما بر آن استوار است بنابراین ما از حیث آزادی و مشارکت مردم در نظام سیاسی خودمان نمونه و الگو هستیم و این واقعیت را باید قبول بکنیم.


بعضا شاهد گلایه‌هایی درباره فعالیت‌های سیاسی هستیم که با تعریف شما از آزادی در جامعه همراستا نیست.


منکر برخی اشکالات نمی‌شوم چون در هر جا ممکن است اشتباهاتی رخ دهد اما اصل سیستم ما این نیست، سیستم نظام مبتنی بر استقلال و آزادی است، حالا اگر یک جایی تخلفی صورت گیرد یا برخی بازی‌هایی کنند، آن را نباید پای نظام بگذاریم بلکه پای آن دسته‌جاتی است که این کار را می‌کنند. باز هم تاکید می‌کنم سیستم نظام ما بر استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی ایران استقرار داد و قدمی از این اصل عقب نخواهیم گذاشت.


با توجه به اینکه تقریبا یک سال از عمر دولت یازدهم می‌گذرد، عملکرد آن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟


عملکرد دولت تاحدودی بد نبود، شما نباید توقع داشته باشید تمام وعده‌هایی که دکتر حسن روحانی در تبلیغات انتخاباتی‌اش داد به سرعت عملی شود. انشاءا... 50‌درصد آن وعده‌ها عملی شود که در آن صورت ما باز خوشحال می‌شویم. هنوز عملکرد دولت قبلی در ذهن‌ها هست. اکنون وضعیت متفاوت و فعالیت روزنامه‌ها بهتر شده است، بویژه با آمدن وزیر ارشاد جدید انتظار می‌رود اوضاع بهتر شود. آقای جنتی را از 45سال قبل می‌شناسم او یک انقلابی اصیل و صددرصد در خط امام است. ایشان، عمرش را در کشورهای پاکستان، افغانستان و لبنان گذراند و همیشه در کارهای انقلابی سهیم بود و اکنون شاهد هستیم شرایط مطبوعات، شرایط فرهنگ و... خیلی با قبل فرق کرده است. قبول دارم همه آن وعده‌هایی که در تبلیغات انتخاباتی داده می‌شد، تحقق پیدا نکرده، اما مقدار زیادی تحقق پیدا کرده است.


تغییراتی که اشاره کردید در فضای سیاسی کشور هم ملموس است؟


مسلما فضای سیاسی نیز بهبود یافته؛ روزنامه‌ها حرف‌هایشان را می‌زنند، در ادارات شرایطی که کارمندان دولت داشتند، الان نیست یا حتی در حوزه روابط بین‌الملل، یک عده در این فکر بودند که با همه دنیا قطع رابطه کنیم و... اینها برای ما ضرر داشت، الان می‌بینیم مذاکرات به جاهای خوبی رسیده و یکسری تحریم‌ها برداشته شده است. در آینده هم امید داریم وضعیت بهتر شده و تحریم‌ها کلا برداشته شود. این امیدواری در بسیاری از مردم و دلسوزان انقلاب وجود دارد که اوضاع بهبود پیدا کند. من وزیر خارجه را خوب می‌شناسم، آدم بسیار مثبت و یک سیاستمدار به تمام معناست.


وزرای دولت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟


کثیری از وزرا را می‌شناسم، مثلا وزیر آموزش عالی بسیار انسان باارزش و باسوادی است، واقعا فرهنگ‌دوستی‌ است که به علم علاقه خاصی دارد و برای شخصیت‌های علمی ارزش قائل است، شرایطی که قبلا در دانشگاه‌ها بود، خیلی کم شده است، وزیر ارشاد، وزیر آموزش عالی، وزیر خارجه، وزیر اقتصاد بسیار خوب هستند، وزیر نفت بسیار بسیار خوب است. اینها وزرای کلیدی کشور هستند، الحمدلله اینها را خوب می‌شناسم، افراد باارزش و قدرتمند و دلسوز ملت هستند، وقتی اینها دلسوز هستند، انسان امیدوار می‌شود که یک افرادی در مصدر امور هستند که دلسوز ملت و ایران و اسلام هستند و الحمدلله که اینها آمدند سرکار. با حضور این افراد بسیار به آینده امیدواریم.


پس شما دلواپس نیستید؟


من دلواپسِ دلواپسان هستم. دعا می‌کنم خدا ایمان کاملی به آنها بدهند، یک مسئولیت به آنها بدهند تا کاری نکنند که کشور دچار مشکل شود، ما باید در فکر باشیم که برای ملت آسایش درست کنیم، این ملت شریفی که اینقدر وفادار است، چقدر مردم شهید دادند در این جنگ تحمیلی، این ملت ایران در دنیا نظیر ندارد، ملت صبور، مقاوم، باشرف، وطن‌خواه و مسلمان، این ملت ارزش دارد، واقعا امروز عبادت، خدمت به ملت است. وزرا بدانند که باید بیشتر به مردم خدمت کنند، این را باید امروز عبادت فرض کنند، چون به خدا قسم ملتی به شرافت ملت ایران نیست که اینقدر باشرف، باغیرت و غیور هستند. ما باید این ملت را روی سرمان بگذاریم. هر فرد هر مقدار توان دارد باید به این ملت خدمت کند و این را عبادت فرض کنند، باید قصد قربت کنند، این وزرا باید بدانند، خدمت‌شان به ملت شریف ایران عبادت است.


اخیرا شاهد برخی هجمه‌ها به یادگار امام هستیم که نمونه آن حادثه بروجرد است. این رفتارها از کجا نشات می‌گیرد؟


حاج حسن‌آقا یک فرد مجتهد، فقیه، اصولی و فیلسوف است، ایشان برای عده‌ای به مثابه خار در چشم‌ است، چون حسن آقا یکی از افرادی است که مایه آبروی بیت امام و چراغ بیت امام است. اینها با خود امام مشکل دارند، این عده بازیچه دست یک عده دیگری هستند، بازیچه عده نادانی که با خود امام مشکل دارند. امروز ملت ایران به سیدحسن خمینی عشق می‌ورزد، شما نبینید یک عده قلیلی که اینها جزو عقلای جامعه هم حساب نمی‌شوند با حاج آقا حسن آقا یا بیت امام بد هستند، روی این افراد که سرانگشتی هم هستند نباید حساب کرد والا ملت عاشق امام است، عاشق بیت امام و عاشق حاج حسن‌آقا خمینی است.



کد خبر: 1393310301228
1393/3/10

Share

بدون نظر

نام
پست الکترونیکی
وب سایت
متن