بازدید این صفحه: 7006 تاریخ انتشار: 1392/9/7 ساعت: 02:41:34
آثار فردی و اجتماعی لقمه حرام از منظر دین و واقعیات کنونی جامعه ما / محمد رضا یوسفی
خداوند، انسان را خلیفه خویش در زمین و جسم را مركبي براي آنقرار داد تا انسان راه تعالی را در این دنیا بپیماید و به مقصد اصلی رسد.
موضوع: سخنرانی نویسنده: حجة الاسلام دکتر یوسفی
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
«یا ایها الناس کلوا مما فی الارض حلالا طیبا و لاتتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین، انما یامرکم بالسوء و الفحشاء»
موضوع سخن من، اثرات لقمه حرام در زندگی فردی و اجتماعی است.
گناه مانع تعالی انسان
خداوند، انسان را خلیفه خویش در زمین و جسم را مركبي براي آنقرار داد تا انسان راه تعالی را در این دنیا بپیماید و به مقصد اصلی رسد.
مرغ باغ ملکوتم نِیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم
اما انسان برای طی این مسیر با موانعی روبروست که او را در رسيدن به آن هدف عالی ناتوان می سازند. گناهان و معاصي از مهمترین موانع تكامل به شمار مي روند، چنانچه امیرالمومنین(ع) درفرازي از دعاي كميل آورده است: «و قعدت بي اغلالي» و مانند زنجیری به پای آدمی که مانع حرکت وی می شود،گناهان و معاصي نیز انسان را زمين گير كرده اند و روح ملکوتی را به زمین چسبانده اند.
اثرات عمومي گناه
گناه در زندگی انسان آثار زیاد فردی و اجتماعی دارد که در اینجا بر اساس تعالیم دینی به چند اثر آن اشاره می کنم.
1ـ هدف خداوند از جعل عباداتی مانند نماز، روزه و .. این بوده است که معنویت در انسان تقویت گشته، به خدای خویش نزدیک شود. اما گناه مانع از درک لذت عبادات می شود. رسول گرامي اسلام (ص) مي فرمايد: «حرام علي قلوبكم ان تعرف حلاوة الايمان حتي تزهد في الدنيا» یعنی انسان طعم شیرینی عبادت را نمی چشد مگر این که نسبت به دنیا زهد بورزد. بدین معنی که هر کاری را نکند، هر حرفی را نزند و مواظب رفتار و کردار و روحیات خود باشد.
2ـ در روایتی امام صادق (ع) می فرماید: «ان القلوب لترين كما يرين السيف جلاؤها» , همانطور که شمشیر زنگ می زند و آن برندگی و درخشندگی خود را از دست می دهد قلب انسان نیز چنین است. گناهان عامل مهمي در پيدايش اين آفت در قلب انسان می باشد.
3ـ گاهی انسان گناهی را انجام می دهد اما در پیش خود خجل است. اما به مرور زمان با تکرار آن عمل این عمل برایش عادی می شود اما باز هم آن را دور از چشم مردم انجام می دهد و تمایلی ندارد دیگران از کار وی مطلع شوند اما کار این انسان به جایی می رسد که دیگر برایش مهم نیست که مردم بدانند یا ندانند ببینند یا نبینند به عبارتی پرده حیا دریده می شود. حضرت علی (ع) در فرازي از دعاي كميل به این نوع از گناهان اشاره کرده خطاب به خداوند عرض می کند: : «اللهم اغفر لي الذنوب التي تهتك العصم», خداوندا بر من ببخشاي گناهاني را كه پرده هاي حجب و حيا را مي درند.
4ـ از دیگر آثار گناه ترک مستحبات در زندگی است.
مواردی که اشاره کردم آثاری است که گناه بر روح انسان می گذارد. و البته آثار دنیوی دیگری نیز دارد که در این مختصر از آنها می گذرم.
اهمیت پرهیز از مال حرام
در بين معاصي و گناهان، مال و لقمه حرام از ويژگي هاي خاصي برخوردار است از جمله این که انسان در برخی از گناهان مانند ترک نماز و روزه، حق الله را زیر پا می گذارد و در برخی دیگر مانند غیبت و تهمت و.. حق الناس را زیر پا می گذارد. اما در لقمه حرام معمولا هر دو اتفاق رخ می دهد. از یک سو انسان حق دیگران را خورده است و لذا حق الناس به گردن او خواهد بود از سوی دیگر اگر فرد با این اموال حج برود حجش مقبول نیست و.. لذا حق الله نیز بر گردن وی خواهد ماند.
خداوند در آیات متعددی به کسب حلال، روزی حلال و ... دعوت کرده است به عنوان نمونه خداوند در آیه 168 سوره بقره می فرماید: « یا ایها الناس کلوا مما فی الارض حلالا طیبا و لاتتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین، انما یامرکم بالسوء و الفحشاء» یعنی «ای مردم از آنچه در زمین، حلال و پاكیزه است بخورید و گام های شیطان را دنبال نكنید كه او برای شما دشمنی آشكار است؛ پس مبادا به پیروی از شیطان آنچه را خدا حلال كرده، حرام بشمارید و آنچه را حرام كرده است روا بدانید زیرا شیطان دشمنی آشکار برای شماست. او شما را به بدی و فحشاء دعوت می کند»
تعریف و مصادیق:
در اینجا چند نکته لازم است ذکر شود اولا لقمه حرام تنها شامل خوردن غذای حرام نیست هر نوع تصرف در مال دیگران می باشد. اما از آن جهت که بالاترین نوع تصرف خوردن است این تعبیر بکار برده شده است. همانطور که مردم کسی را که مال یتیم را بر می دارد می گویند مال یتیم را خورد. اگر کسی سر فردی را کلاه بگذارد می گویند مالش را بالا کشید. بنابراین منظور از لقمه حرام صرفا اموال حرامی نیست که انسان آن را به خوردنی و آشامیدنی تبدیل می کند، بلکه همه انواع کسب های حرامی است که درآمد آن وارد زندگی آدم می شود. گر چه اموالی که واقعا خورده می شوند آثار بدتری دارند. بنابراین هر نوع درآمد حرامی که وارد زندگی انسان شوند، مشمول این سخن است. دزدی، رشوه خواری، کلاهبرداری، رباخواری، خوردن مال یتیم، كم فروشی، كم كاری در قبال دریافت حقوق و دستمزد، فریب در معامله، و.. همه اینها از مصادیق آن محسوب می شوند.
تاثیر غذا بر روحیات:
امروزه از دیدگاه علوم تغذیه روشن شده است که غذاها از طریق فعل و انفعالاتی که در بدن ایجاد می کنند بر روحیات و اخلاقیات انسانها نیز تأثیر گذارند. در روایات نیز به تاثیرات آن بر اخلاق و روحیات اشاره شده است به عنوان نمونه در روایتی امام صادق(ع) علت حرمت خوردن خون را، ایجاد روحیه قساوت قلب بیان می کند و رقت قلب و عطوفت در این فرد کشته می شود. تا بدانجا که کشتن افرادی مانند پدر، مادر، فرزند که بیشترین روابط عاطفی را با وی دارند برایش ممکن و آسان می گردد.
آثار و پیامدهای لقمه حرام
قبل از ورود به بحث، جا دارد عرض کنم که وقتی سخن از تأثیر لقمه حرام، محیط نامساعد و... بر عاقبت انسان و نهایت کار وی می شود به این معناست که فرد با انجام این گناه عاقبت نیک را برای خود سخت می کند. حکایت این فرد مانند کسی است که در وسط رودخانه و جایی عمیق رها شده و توقع داریم که با شنا کردن خود را به ساحل برساند این فرد در قیاس با کسی که در چند قدمی خشکی است کار فوق العاده سخت تری در پیش دارد نه اینکه سعادت و بازگشت راه درست برای این فرد محال است. یعنی این گناه و گناهان دیگر زمینه را برای برخی گرایشهاى ناروا در انسان و نسل او فراهم مىکند تا انسان در این گرداب بیشتر فرو رود. اما این این سخن بدین معنی نیست که از او و فرزندانش سلب اختیارکند. چه بسا فرزندى که از پدر و مادر کافر به وجود مىآید، ولى راه خیر در پیش مىگیرد، تاریخ نشانه ها و شواهدی چند از این موارد را برای ما بیان می کند.
برخی از اثرات لقمه حرام بر روح و جان انسان مانند انجام هر گناه دیگر و مخالفت با دستورات خداوند و تجاوز به حريم محرمات الهي است که توضیح آن گذشت. اما در روايات آثار و زیان هایی براي مال و لقمه حرام ذكر شده كه به بعضي از آن ها اشاره مي شود:
1- پذیرفته نشدن نماز و عبادات
كسی كه مال حرام می خورد، ممكن است نماز بخواند، روزه بگیرد و سایر عبادات را انجام دهد، غافل از اینكه مال حرام سبب تباهی اعمال او می شود.
چنین فردی حتی اگر با استفاده از مال حرام حج و عمره نیز برود، از او پذیرفته نمی شود. امام باقر(ع) فرمود: «لا یقبل الله عز و جل حجا و لا عمره من مال حرام» یعنی خداوند حج و عمره ای را كه از مال حرام باشد، نمی پذیرد. در سخنی دیگر امام صادق(ع) می فرماید:«إذا اکتسب الرَّجل مالًا من غیرحله ثم حج فلبى نودى لا لبیک ولا سعدیک» یعنی وقتى فردی از غیر حلال کسب مال کند و با آن به حج برود، هنگامی که می خواهد مُحرم شود بگوید لبیک اللهم لبیک، به او گفته مىشود: لا لبّیک و لا سعدیک. یعنی خداوند می فرماید با وجود این اموال حرام و حجی که از این راه انجام می دهی چگونه تو را بپذیرم؟
نماز ستون دین است. براي قبولي نماز، شرايط زيادي لازم است، از جمله لباس پاک و حلال، مکان پاک و حلال. هنگامی که انسان از راه حرام اموال به دست آورده باشد در لباسی که دیگران در آن حق دارند، اگر نماز بخواند و یا بر روی فرشی یا خانه ای که دیگران در آن سهیم هستند نماز بخواند، طبیعی است که نماز باطل است. اگر فردی فرشی را بخرد یا خانه ایی را بخرد و یک هزارم آن هم از راه حرام به دست آمده باشد حکم مال مشاع را پیدا می کند و دیگران در ذره ذره آن فرش و خانه سهیم خواهند بود و اگر راضی نباشند که نیستند عبادات انسان باطل می شود.
کسی که از مال حرام ارتزاق می کند نباید این سوال را از خود بپرسد که چرا نماز با حضور قلب نمی توانم بخوانم. درحديثي از پيامبراكرم (ص) آمده است: «العباده مع اكل الحرام كالبناء علي الرمل» عبادت كردن با حرامخواري، همچون بناكردن ساختمان برروي شن است. روشن است كه چنين بنايي با اندكي لرزش، واژگون مي شود.
2- مستجاب نشدن دعا
در روايات متعددي آمده كه يكي از شرايط استجابت دعا، پرهيز از غذاي حرام مي باشد. تا وقتی كه حق دیگران در داخل مال كسی باشد، دعای او مستجاب نمی شود. خداوند دعای بندگان خود را به اجابت می رساند مگر دعای انسانی که مال حرام در زندگیش باشد. شخصي نزد پيامبر(ع) آمد وعرض كرد: دوست دارم دعاي من مستجاب شود.حضرت فرمود: «طهر ماكلك و لاتدخل بطنك الحرام» یعنی از راه حلال کسب درآمد کن واز غذاي حرام بپرهيز».
در حديثي قدسي خداوند مي فرمايد: « فمنك الدعاء وعلي الاجابة فلاتحجب عني دعوة اِلاّ دعوة آكل الحرام» از شما دعا كردن و از من اجابت آن، پس هيچ كس از اجابت من محروم نمي شود، مگر شخص حرامخوار.
3- نسل فاسد
فردی كه لقمه حرامی را به منزل می برد، خانواده خویش را از سعادت دور می كند و فرزندی كه در چنین خانواده ای متولد می شود، روی سعادت را نمی بیند. كسی كه نطفه اش از حرام منعقد شده، به فساد و تباهی گرایش داشته و فاسد خواهد شد. از امام صادق(ع) نقل شده است: «كسب الحرام یبین فی الذریه» یعنی مال حرام در فرزندان آشكار می شود.
4 ـ لقمه حرام موجب لعن الهی:
در برخی روایات نیز آمده «اذا وقعت اللقمه من الحرام فی جوف العبد لعنه كل ملك فی السماوات والارض و مادامت اللقمه فی جوفه لاینظرالله الیه» وقتی لقمه حرام وارد بدن انسان شود همه فرشتگان آسمان و زمین او را لعنت می كنند و تا زمانی كه لقمه در درون او باشد، خداوند به او نظر لطف نمی كند. بدی لقمه حرام آن قدر زیاد است كه تمامی فرشتگان بر او لعنت می فرستند و خواهان دوری او از رحمت الهی هستند و خداوند به چنین بنده ای نگاه هم نمی كند. تا چه رسد که با وی هم سخن شده یا دعایش را مستجاب کند.
5 ـ لقمه ي حرام، مانع پند پذيري
گاه ارتزاق حرام و کسب از راه نادرست چنان بر زندگی انسان استیلاء پیدا می کند که به مرور زمان تمامی زندگی وی مالامال از حرام می شود. افرادی که چنین آلوده شده و به تعبیری شکم هایشان از حرام پر شده است، نصیحت در آنها اثر ندارد و راه سعادت و خير را بر خود مي بندند. آنان چنان سرگرم بازی دنيا وسرسپرده شيطان شده اند كه حتي حاضر نمي شوند به سخنان حق كه از سوي بهترين افراد روی زمین ايراد گردد، گوش فرا دهند و اگر نیز چنین کنند اثری ندارد.
آثاری که بیان شد، آثار فردی گناه لقمه حرام بود. اما آثار این گناه منحصر به اثرات فردی نیست بلکه آثار اجتماعی فراوانی نیز دارد. از مطالعات فراوان تجربی و ملاحظه وضعیت کشورهای جهان به خوبی آشکار است که کشورهایی که اختلاس، رشوه، کلاهبرداری، و... در آنها زیاد است کشورهای پیشرفته ایی نیستند. و تمامی کشورهای پیشرفته توانستند تا حد زیادی این مسائل را کنترل کنند. لذا جامعه آلوده به این مفاسد نمی تواند جامعه ایی مرفه و پیشرفته گردد.
وضعیت ایران:
دیدیم که لقمه حرام بر حسب دیدگاه دینی چه آثار مخربی بر انسان و جامعه می گذارد. جا دارد که وضعیت کنونی کشورمان را نیز به صورتی گذرا نگاه کنیم که نسبت به این امر دینی چقدر حساسیت وجود دارد. بر حسب آمار رسمی کشور تعداد پرونده های مختومه در قوه قضایی در مورد اختلاس، ارتشاء و جعل اسناد، 1،344،303 برای سال 1390 بوده است. توجه داشته باشیم موارد این آمار تمامی اختلاس ها و ارتشاء ها نیست. اختلاس و رشوهایی هایی که انجام شده و کسی خبر ندارد و یا راشی و مرتشی راضی هستند در این آمار وجود ندارد و نیز همه پرونده هایی که به دستگاه قضایی کشور آمده اند نیز در این آمار نیامده است بلکه آمار پرونده های مختومه ذکر شده است. حال اگر توجه شود که معمولا در هر اختلاس یک نفر به تنهایی درگیر نیست. در هر رشوه دو طرف راشی و مرتشی لازم است در هر جعل سند یکی جعل سند می کند و یکی برایش سند جعل می شود ببینید چقدر آدم درگیر می شود آنوقت نسبت آن را به کل جمعیت کشور سنجیده شود، به رقم وحشتناکی می رسیم.
در گزارشی که توسط یکی از مسئولین در سیمای جمهوری اسلامی به تاریخ 92/8/18 ارائه شد، حدود 800 هزار نفر در کشور به قاچاق انواع مواد مخدر مشغول هستند.
در گزارش شاخص فساد در سال 2010 که توسط سازمان شفافیت بین المللی ارایه می شود ایران از میان 178 کشور جهان، رتبه 146 را کسب کرده است.
کم نیستند افرادی که می خواهند بدهی خود را بدهند یا پول رهن خانه را بدهند و چون منبعی برای تامین آن ندارند به سراغ بانک می روند و قرارداد صوری جعاله، فروش اقساطی و ... می بندند و مشکل خود را حل می کنند. این قرارداد شرعا باطل است و تصرف در آن پول حرام است. لذا تعداد زیادی از قراردادهای بانکی از نظر شرعی مخدوش است. بر اساس مطالعه ایی که در یکی از شهرهای بزرگ ایران انجام شده است بیش از 50 درصد مشتریان بانک اظهار کرده اند که معاملاتشان با بانک صوری بوده است.
تعداد زیادی از پروژه هایی که مناقصه و مزایده می شود، شبهه دارند و اصول قانونی در آنها رعایت نمی شود. و ...
فساد اقتصادی در ساختار ناسالم اقتصادی کشور چنان ریشه دوانده که 3000میلیارد تومان اختلاس یکی از نمونه های آن است. می بینید که زندگی ما بسیار آلوده به حرام است.
در همین شرایط فعلی کشور که در این چند سال دو عامل مدیریت سوء و تحریم ها فشار سختی بر زندگی مردم وارد کرده است. برخی از سَرِ اخلاص فکر می کنند که اگر روابط با غرب عادی شود، ما از اسلام دست بر داشتیم اینان چون هر نماز جماعت و جمعه را با مرگ بر ... تمام می کنند تصور کرده اند که این نیز جزئی از اصول مسلم اسلامی است. اما این دسته از افراد باید بدانند که نه عادی سازی روابط و نه عدم رابطه، هیچکدامشان نه از اصول اسلام و نه از اصول انقلابند. اینگونه موارد از امور متغیری است که تابع منافع ملی است. به یاد بیاوریم که هنگامی که پیامبر صلح حدیبیه را امضاء می کرد برای برخی از افراد این امر بسیار سخت بود زیرا مشرکین مکه در زمانی که مسلمانان در مکه بودند آزار بسیاری به آنان رساندند و بعد، سه سال در شعب ابی طالب آنان را حصر کردند و بعد نیز که مسلمانان دولتی مستقل در مدینه ایجاد کردند دست از توطئه بر نداشتند تمامی جنگ های علیه مسلمانان را یا مستقیما و یا پشت پرده مدیریت می کردند اما هنگامی که پیامبر مصلحت مسلمین را در قرارداد با مشرکین دید این کار را انجام داد. بنابراین نه عادی سازی و نه ادامه روند سابق از اصول دینی و یا انقلابی نیست بلکه تابع منافع ملی است. مهم این است که کاری عالمانه و کارشناسی صورت پذیرد و نسبت به عواقب هر کدام از صور آگاهی لازم را پیدا کنیم. اما ممکن است دسته ایی دیگر نیز باشند که از قِبَل تحریم به درآمد سرشار رسیدند. آنان نیز نه بخاطر منافع ملی و نه بخاطر اسلام و نه بخاطر انقلاب با عادی سازی روابط مخالفت می کنند، بلکه اگر شرایط کشور عادی گردد اینها منافع خود را از دست می دهند. اینان از هر وسیله ایی برای پیشبرد منافع خود استفاده می کنند. تا بتوانند در مسیر مذاکرات اختلال ایجاد کنند.
به هر حال هدف از ذکر موارد فوق که به صورت نمونه ذکر شد، توجه به اهمیت این امر مهم است. مروری بر گزارش فوق نشان می دهد که در جامعه ما حساسیت لازم نسبت به لقمه حرام دیده نمی شود و این امر به صورت یک بلای عمومی و در سطوح مختلف در آمده است.
ریشه یابی و تحلیل علل اجتماعی لقمه حرام
معمولا در علم اخلاق به جنبه های فردی توجه می شود. علمای اخلاقی از منظری فردی به موارد نقض اصول اخلاقی می پردازند. آنان نسبت به کسانی که در تنگنای مالی قرار می گیرند و لذا به خطا رفته و مال حرام بر سر سفره می آورند، عامل عدم ایمان به رزاقیت الهی را موثر می دانند. اگر اینان خدا را روزی رسان می دانستند دست به چنین کاری نمی زدند و همچنین اگر به قیامت باور می داشتند نیز چنین نمی کردند. اما گروهی دیگر نیز می خواهند در زندگی دنیا پیشرفت کنند. برخی راه صد ساله را یک شبه می خواهد بپیمایند، علمای اخلاق بیماری این دسته از افراد را حرص و آز و طمع می دانند. لذا راه علاج نیز برچیدن این عوامل ذکر می کنند.
سخن علمای اخلاقی صحیح است کسانی که آلوده به لقمه حرام می شوند از نظر انگیزه های فردی از بیماری یادشده رنج می برند. اما نکته مهم این است که این راه حل ها برای کسانی خوب است که واقعا اراده اصلاح داشته باشند آنان می توانند با عمل به این دستورالعمل ها به اصلاح نفس خویش بپردازند.
اما این سوال مطرح می شود که چرا با وجود هشدارهای مهم دینی، توصیه ها و دستورالعمل های اخلاقی، باز جامعه به شدت مبتلا به این آسیب ها می باشد؟ به نظر می رسد علت آن را باید در این امر جستجو کرد که این بیماری ها تا وقتی که از افراد معدودی دیده می شوند، امری فردی محسوب می شوند اما هنگامی که به درجه ایی در جامعه رسید، به یک پدیده اجتماعی مبدل می گردد. و لذا باید به عنوان یک پدیده اجتماعی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته، زمینه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی آن مورد توجه قرار گیرند. هنگامی که محیطی آلوده شد زندگی بر طبق موازین اخلاقی برای همه دشوار می شود. زندگی سالم در فضای ناسالم مانند شناکردن بر خلاف جریان آب است که از عهده هر کس بر نمی آید. بازوانی قوی و اراده ایی مستحکم می تواند افراد را نجات دهد. در غیر این صورت افراد در این گرداب غرق می شوند. بنابراین علمای اخلاقی برای زدودن بی اخلاقی ها در جامعه تنها نمی توانند به مسائل به صورت فردی نگاه کنند. آنان به بررسی علل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی این پدیده ها نیازمندند.
دیده و شنیده نشده است که در حوزه های علمیه، مراکز فرهنگی دینی و ....نشست هایی جهت بررسی این پدیده و یا دامنه شیوع مواردی مانند لقمه حرام، ارتشاء، رباخواری و ... راه افتاده باشد تا آنان از واقعیات اخلاقی، فرهنگی و دینی جامعه که اصلاح آن رسالت اصلی این دسته از نهادها می باشد، درکی واقع بینانه پیدا کنند. و سپس برای تحلیل چرایی آن و اقدامات ممکن عملی در حد بضاعت خویش عمل نمایند. و این امر وقتی تلخ تر می شود که بدانیم امروزه در میان حوزویان افراد حقوق دان، جامعه شناس، اقتصاددان و.. وجود دارند که می توانند بر اساس دغدغه های دینی و خارج از چارچوب های سیاسی به تبیین این پدیده های غیر اخلاقی جهت موضع گیری منطقی تر حوزه های علمیه و بزرگان دینی کمک کنند.
جا دارد قدری بیندیشیم که آیا توانسته ایم برای کسب رزق حلال در جامعه، نظام و ساختار مالی مطابق با احکام دین پایه ریزی کنیم؟ آیا توانسته ایم چهره ربا را ازنظام بانکی کشور بزداییم؟ و ...
در سال 1383 گزارش پیمایشی که وضعیت فرهنگی جوانان را نشان داد، در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شد که داده های بسیار مهمی برای کسانی که دارای دغدغه های فرهنگی، اخلاقی و دینی دارند، تهیه نمود. اما متاسفانه در لابلای های و هوی سیاسی به آن توجهی نشد. جا دارد که با توجه به گذشت یک دهه از آن تحقیق، وزارت ارشاد مجددا چنین مطالعه ایی را انجام دهد سپس انواع دانشمندان علوم اجتماعی به تحلیل و بررسی و ارایه راهکار بپردازند. و همچنین در خصوص گستره مفاسد مالی از بعد دغدغه های دینی نیز چنین مطالعه ایی صورت پذیرد.
شاید در تمامی این دنیا ملتی به اندازه ما ایرانیان برای امام حسین مجلس نمی گیرند. به اندازه ملت ما در این مجالس شرکت نمی کنند. به اندازه ما این همه هزینه مالی و زمانی و.. نمی گذارند. اما آیا اگر منصفانه بخواهیم قضاوت کنیم، چقدر جامعه خود را مطابق با آرمان امام حسین(ع) می دانیم؟اگر صادقانه جامعه کنونی خود را نگاه کنیم، چه اندازه خود را شیعه امام حسین می دانیم؟ آیا اگر امام حسین(ع) الان وارد کشور ما شود، با توجه به موازین دینی و نه ادعاها، ما را چه اندازه شیعه خود می داند؟
سخن امام حسین به لشکر کوفیان:
امام حسين (ع) در روز عاشورا چندین باركوشيد تا با نصيحت وموعظه، لشكر عبيدالله بن زياد را از زشتكاري شان آگاه كند و از ادامه ي راهي كه در آن لغزيده اند، باز دارد؛ در آخرین خطبه ایی که برای آنان خواند لشکر کوفه با غوغا و جنجال، مانع رسيدن صداي امام (ع) به گوش خود شدند. امام رو به آنان كرد و فرمود: «ادعوكم الي سبيل الرشاد فمن اطاعني كان من المرشدين ومن عصاني كان من المهلكين و كلكم عاص لامري غير مستمع قولي فقد ملئت بطونكم من الحرام وطبع علي قلوبكم ويلكم الا تنصتون الا تسمعون» من شما را به هدایت دعوت می کنم؛ کسی که حرف مرا گوش گیرد و انجام دهد، رستگار می شود و هر كه با آن مخالفت ورزد و مسیر نافرماني را انتخاب نماید، در ضلالت خود نابود خواهد شد. اما شما لشکریان کوفه با سخن من مخالفت می ورزید و به سخنم گوش نمي دهيد؛ زیرا چنان شكم هايتان از حرام پر شده است و در نتيجه بر دل هاي شما مهر زده شده است که حرف من در شما اثری ندارد.
امیدوارم حساسیت موضوع را در پرتو سخن امام و سالار شهیدان درک کرده باشیم.
کد خبر: 1392974100
1392/9/7
|