صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
درآمد
موضوع: کتب فقهی-استدلالی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی صانعی

درآمد
يكى از مباحث مطرح در فقه اسلامى مسأله ارث برى كافر از مسلمان و مسلمان از كافر است. اين مسأله در كتب فقهى تمامى مذاهب اسلامى به گستردگى مورد توجه و اهتمام است. بايد دانست ديدگاه مذاهب فقهى در اين مسأله يكسان نيست، بلكه برخى از ابعاد اين موضوع مورد توافق همه فقيهان مسلمان است و برخى از ابعاد آن مورد نزاع و اختلاف فقهى است.
همه فقيهان مذاهب اسلامى اعم از شيعه و اهل سنت بر اين باورند كه كافر از مسلمان ارث نمى برد ولى در ارث برى مسلمان از كافر چنين اتفاق نظرى نيست. جمهور فقيهان اهل سنت عقيده دارند كه مسلمان از كافر ارث نمى برد ولى مشهور فقيهان شيعه بر اين باورند كه مسلمان از كافر ارث مى برد، چنان كه مانع از ارث برى وارثان كافر هم مى شوند، يعنى اگر كافرى از دنيا رود و يك وارث مسلمان و چند وارث كافر داشته باشد تمام ارث وى به وارث مسلمان مى رسد.
لذا پيش از تبيين و تشريح ابعاد مسأله مناسب است به اجمال به ديدگاه ها و آراى فقهى فقهاى مذاهب اسلامى در اين زمينه اشاره گردد:
1 ـ آراى فقهاى اماميه
1 ـ 1. شيخ صدوق در كتاب المقنع مى فرمايد:
«واعلم انه لا يتوارث اهل ملتين، والمسلم يرث الكافر، والكافر لايرث المسلم، ولو ان رجلا ترك ابناً مسلماً وابنا ذميا لكان الميراث للابن المسلم».
بدان كه اهل دو ملّت از يكديگر ارث نمى برند. ]ليكن[ مسلم از كافر ارث مى برد و كافر از مسلم ارث نمى برد. اگر وارث مردى كه از دنيا رفته يك پسر مسلم باشد و يك پسر ذمّى، فقط پسر مسلمان ارث مى برد و پسر ذمّى ارث نمى برد.
2 ـ 1. شيخ مفيد در كتاب مقنعه مى فرمايد:
«ويرث اهل الإسلام بالنسب والسبب اهل الكفر والإسلام. ولا يرث كافر مسلماً على حال. فإن ترك اليهودي أو النصراني أو المجوسي، ابناً مسلماً وابناً على ملّته فميراثه عند آل محمد(عليه السلام) لابنه المسلم دون الكافر».
مسلمان به وسيله نسب و سبب از كافر و مسلمان ارث مى برد، و به هيچ وجه كافر از مسلمان ارث نمى برد، بنابراين اگر يك نفر يهودى يا نصرانى و يا مجوسى فوت كند و داراى فرزند مسلمان و فرزند غير مسلمان باشد، تمامى ارث ميت به فرزند مسلمان مى رسد و فرزند كافر او هيچ ارثى نمى برد.
3 ـ 1. سيد مرتضى در كتاب مسائل الناصريات مى فرمايد:
«نحن نرث المشركين ونحجبهم» هذا صحيح، وإليه يذهب اصحابنا... ونحن نقول إنّ المسلم يرث الكافر ولا يرثه الكافر، فلا توارث بين الملتين».
ما (مسلمانان) از مشركين ارث مى بريم و مانع ارث برى آنها نيز مى شويم. اين كلام صحيحى است و مذهب اصحاب ما نيز چنين است... و ما مى گوييم كه مسلم از كافر ارث مى برد، ليكن كافر از مسلم ارث نمى برد، پس بين دو ملّت توارث وجود ندارد.
4 ـ 1. ابى الصلاح حلبى در اين رابطه در كتاب الكافى فى الفقه مى نويسد:
«ولا يرث الكافر المسلم وان اختلف جهات كفره وقرب نسبه، ويرث المسلم الكافر وان بعد نسبه كابن خال مسلم لموروث مسلم،او (كذا) كافر له ولد كافر بيهودية او نصرانية او جبر او تشبيه او جحد نبوة او امامة، ميراثه لابن خاله المسلم دون ولده الكافر».
هيچ نوع كافرى ولو جهت كفرش مختلف باشد از مسلمان ارث نمى برد، و مسلمان از كافر ولو آنكه از نظر قرابت و فاميلى با ميت فاصله داشته باشد ارث مى برد، مثلا پسر دايى مسلمان ميت (خواه ميت مسلمان باشد يا غير مسلمان) بر فرزند ميت كه غير مسلمان باشد در ارث برى مقدم است و هيچ گونه ارثى به فرزند غير مسلمان ميت نمى رسد، و در غير مسلمان بودن فرزند ميت فرقى بين اين كه او يهودى باشد يا نصرانى يا جبرى يا قائل به تشبيه يا منكر پيامبر و امامت نمى باشد.
5 ـ 1. ابن حمزه در وسيله مى فرمايد:
«المسلم يرث الكافر ولايرثه الكافر».
مسلمان از كافر ارث مى برد، ليكن كافر از مسلمان ارث نمى برد.
6 ـ 1. مرحوم محقق در كتاب شرايع مى فرمايد:
«والكفر المانع: هو ما يخرج به معتقده عن سمة الاسلام. فلا يرث ذمي ولا حربي ولا مرتد مسلما ويرث المسلم الكافر، اصليا او مرتدا. ولو مات كافر وله ورثة كفار ووارث مسلم، كان ميراثه للمسلم ـ ولو كان مولى نعمة او ضامن جريرة ـ دون الكافر وان قرب ولو لم يخلّف الكافر مسلما ورثه الكافر إذا كان اصليا».
7 ـ 1. صاحب كتاب الجامع للشرايع نيز مى فرمايد:
«والكفار يتوارثون وان اختلفت، مللهم والمسلمون يتوارثون وان اختلفوا في الآراء. وان ترك الكافر ولداً كافراً، وابن اخ، وابن أخت مسلمين فالثلث لابن الاخت والثلثان لابن الأخ دون الولد».
8 ـ 1. شهيد در دروس مى فرمايد:
«وثانيها: الكفر، فلا يرث الكافر المسلم وان قرب، حتى ان ضامن الجريرة المسلم والامام يمنعانه، ويرث المسلم الكافر ويمنع ورثته الكفار، وان قربوا وبعد».
9 ـ 1. همچنين در كتاب جواهر الكلام درباره ارث برى مسلمان از كافر و عدم ارث برى كافر از مسلمان چنين آمده است:
«فالكفر المانع عنه... فلا يرث ذمي ولا حربي ولا مرتد ولا غيرهم من أصناف الكفار مسلماً بلا
خلاف فيه بين المسلمين، بل الاجماع بقسميه عليه، بل المنقول منه مستفيض أو متواتر كالنصوص ولا ينعكس عندنا بل يرث المسلم الكافر أصليا ومرتداً فان الاسلام لم يزده إلا عزاً، كما فى النصوص».
كفر مانع از ارث مى باشد. از اين رو كافر ذمى و حربى و مرتد و ساير اصناف كفار از مسلمان ارث نمى برند و در اين مسأله ميان مسلمانان اختلافى نيست و اجماع محصل و منقول بر اين دلالت دارد. بلكه اجماع منقول مانند روايت ها مستفيض و يا متواتر است. و نزد اماميه عكس اين مسأله صحيح نيست يعنى مسلمان از كافر ارث مى برد خواه كافر اصلى باشد و يا مرتد، زيرا اسلام بر عزت مسلمان مى افزايد چنان كه در روايت ها آمده است.
2 ـ آراى فقهاى عامّه
شافعى (150 ـ 204 ق) در كتاب الام مى گويد:
أخبرنا سفيان بن عيينة عن الزهرى عن على بن الحسين عن عمرو بن عثمان عن أسامة بن زيد أن رسول الله(صلى الله عليه وآله)قال: «لا يرث المسلم الكافر ولا الكافر المسلم». قال الشافعى: وبهذا نقول فكل من خالف دين الاسلام من اهل الكتاب ومن أهل الاوثان; فإن ارتد أحد من هؤلاء عن الاسلام لم يرثه المسلم لقول رسول الله(صلى الله عليه وآله) وقطع الله الولاية بين المسلمين والمشركين، فوافقنا بعض الناس على كل كافر إلا المرتد وحده فإنه قال: ترثه ورثته من المسلمين;
سفيان بن عيينه از زهرى از على بن الحسين از عمروبن عثمان از اسامة بن زيد نقل مى كند كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله)فرمود: مسلمان از كافر ارث نمى برد و كافر هم از مسلمان ارث نمى برد.
شافعى گفته است ما هم بر همين عقيده ايم. پس هر كس با اسلام مخالفت ورزد از اهل كتاب يا بت پرستان و اگر كسى از اسلام برگردد، مسلمان از او ارث نمى برد به جهت سخن پيامبر(صلى الله عليه وآله) كه فرموده اند: و خداوند پيوند ميان مسلمانان و مشركان را قطع كرده است. گرچه بعضى از مردم در اين مورد با ما هم رأى هستند ولكن برخى ديگر مرتد را استثتنا كرده اند و گفته اند ورثه مسلمان از مرتد ارث مى برد.
ابو اسحاق ابراهيم بن على شيرازى شافعى (م 476 ق) در كتاب المهذب مى نويسد:
ولا يرث المسلم من الكافر، ولا الكافر من المسلم، أصلياً كان أو مرتداً، لما روى أسامة بن زيد (رضى الله عنه) أن رسول الله(صلى الله عليه وآله)قال: «لا يرث المسلم الكافر، ولا الكافر المسلم»;
مسلمان از كافر ارث نمى برد چنان كه كافر از مسلمان ارث نمى برد، خواه كافر اصلى باشد يا مرتد، به خاطر آن چه كه اسامة بن زيد از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) روايت كرده است كه فرمود: مسلمان از كافر ارث نمى برد چنان كه كافر از مسلمان ارث نمى برد.
احمد بن محمد بن قدورى حنفى (332 ـ 428 ق) در كتاب المختصر مى نويسد:
والكفر كله ملة واحدة يتوارث به اهله. ولايرث المسلم من الكافر، ولا الكافر من المسلم، و مال المرتد لورثته من المسلمين، و ما اكتسبه فى حال ردته فىء;
تمامى كفر يك كيش واحد است، و كافران از يكديگر ارث مى برند، ولى مسلمان از كافر و كافر از مسلمان ارث نمى برد. ثروت مرتد از آن وارثان مسلمان وى مى باشد و آنچه در زمان ارتداد به دست آورد، فىء خواهد بود.
ابن رشد مالكى (450 ـ 520 ق) در كتاب بداية المجتهد مى نويسد:
أنه أجمع المسلمون على أن الكافر لا يرث المسلم لقوله تعالى: (وَلَن يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَـفِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً)ولما ثبت من
قوله (عليه الصلاة والسلام): لا يرث المسلم الكافر ولا الكافر المسلم.
واختلفوا فى ميراث المسلم الكافر، وفى ميراث المسلم المرتد، فذهب جمهور العلماء من الصحابة والتابعين وفقهاء الامصار إلى أنه لا يرث المسلم الكافر بهذا الاثر الثابت، وذهب معاذ بن جبل ومعاوية من الصحابة وسعيد بن المسيب ومسروق من التابعين وجماعة إلى أن المسلم يرث الكافر;
تمامى مسلمانان اتفاق دارند كه كافر از مسلمان ارث نمى برد، زيرا خداوند در قرآن فرموده است: براى كافران بر مؤمنان سلطه اى نيست. و نيز رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرموده است: مسلمان از كافر و كافر از مسلمان ارث نمى برد.
اما در مورد ارث برى مسلمان از كافر و مرتد مسلمان، اختلاف كرده اند. جمهور عالمان از صحابه و تابعين و فقيهان عصرهاى مختلف بر اين عقيده اند كه مسلمان از كافر ارث نمى برد. ليكن معاذ بن جبل و معاويه از ميان صحابه و سعيد بن مسيب و مسروق از ميان تابعان و گروهى ديگر بر اين عقيده اند كه مسلمان از كافر ارث مى برد.
ابن قدامه حنبلى (541 ـ 620 ق) در كتاب المقنع نوشته است:
لا يرث المسلم الكافر; ولا الكافر المسلم، الا أن يسلم قبل قسم الميراث، فيرثه;
مسلمان از كافر ارث نمى برد و كافر از مسلمان ارث نمى برد، مگر آن كه كافر پيش از تقسيم ارث مسلمان گردد كه در اين صورت ارث خواهد بُرد.
و نيز همو در كتاب الكافى نوشته است:
و يمنع الميراث ثلاثة اشياء: اختلاف الدين. فلا يرث مسلم كافراً ولا كافر مسلماً بحال، لما روى اسامة بن زيد عن النبى(صلى الله عليه وآله)انه قال: لا يرث الكافر المسلم، ولا المسلم الكافر;
سه چيز از ارث برى منع مى كند: يكى از آنها اختلاف در دين است. پس مسلمان از كافر و كافر از مسلمان در هيچ حالى ارث نمى برد. به دليل روايت اسامة بن زيد از پيامبر(صلى الله عليه وآله) كه فرمود: كافر از مسلمان و مسلمان از كافر ارث نمى برد.
چنان كه از نقل آرا به دست آمد در اين موضوع سه مسأله وجود دارد:
1. عدم ارث برى كافر از مسلمان، كه مورد اتفاق همه مذاهب اسلامى است.
2. ارث برى مسلمان از كافر كه باور فقيهان اماميه مى باشد.
3. مانعيت مسلمان از ارث برى وارثان كافر كه اين هم باور فقيهان اماميه است.
بررسى هاى فقهى ما در اين نوشتار نشان مى دهد كه عدم ارث برى كافر از مسلمان معنايى خاص دارد يعنى هر غير مسلمانى را شامل نيست، و به عبارت ديگر كافر اخص مطلق از غير مسلمان است. چنان كه مانعيت مسلمان از ارث برى وارثان كافر نيز همين معنا را دارد. براى تشريح ديدگاه مختار و نقد و بررسى ديدگاهى كه نسبت آن به فقه اماميه معروف است، اين رساله در چهارفصل بدين شرح تنظيم مى گردد:
فصل اول: مبانى و مبادى نظرى،
فصل دوم: عدم ارث غير مسلمان از مسلمان،
فصل سوم: ارث برى مسلمان از غير مسلمان و حاجب شدن وى از ارث وارثان غير مسلمان،
فصل چهارم: رأى مختار.