موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
شرايط فروشنده و خريدار
مسأله ۲۱۰۹ ـ براى فروشنده و خریدار چند چیز شرط است:
(اوّل) آن كه بالغ باشند.
(دوم) آن كه عاقل باشند.
(سوم) آن كه سفیه نباشند ، یعنى مال خود را در كارهاى بیهوده مصرف نكنند.
(چهارم) آن كه قصد خرید و فروش داشته باشند ، پس اگر مثلا به شوخى بگوید: (مال خود را فروختم) معامله اى محقّق نمى شود ، و در حقیقت قصد خرید و فروش مقوّم معامله است نه شرط صحّت آن.
(پنجم) آن كه كسى آنها را اكراه به ناحقّ نكرده باشد ، و اگر اكراه شدند و بعد راضى شدند معامله نافذ است.
(ششم) آن كه جنس و عوضى را كه مى دهند مالك باشند ، یا ولایت بر مالك و یا وكالت و اذن از او داشته باشند ، و احكام اینها در مسائل آینده خواهد آمد.
مسأله ۲۱۱۰ ـ معامله با بچّه نابالغ كه مستقل در معامله باشد ، در مال خودش باطل است ، و اگر معامله با ولىّ باشد و بچّه نابالغ ممیز فقط صیغه معامله را جارى سازد ، معامله صحیح است.
و اگر جنس یا پول مال دیگرى باشد و آن بچّه وكالةً از صاحبش آن مال را بفروشد ، یا به آن پول چیزى بخرد ، معامله صحیح است هر چند بچّه ممیز ، مستقل در تصرّف باشد.
و اگر طفل فقط وسیله باشد كه جنس و عوض آن را به دو طرف معامله برساند ، اگر چه ممیز نباشد اشكال ندارد ، ولى باید فروشنده و خریدار یقین یا اطمینان داشته باشند كه طفل جنس یا عوض را به صاحب آن مى رساند.
مسأله ۲۱۱۱ ـ اگر با بچّه نابالغ ـ در صورتى كه معامله با او صحیح نیست ـ معامله بكند و جنس یا پولى از او بگیرد ، در صورتى كه مال خود بچّه باشد ، باید به ولىّ او بدهد ، و اگر مال دیگرى باشد باید به صاحب آن بدهد ، یا از صاحبش رضایت بخواهد ، و اگر صاحب آن را نمى شناسد و براى شناختن او هم وسیله اى ندارد ، باید چیزى را كه از بچّه گرفته از طرف صاحب آن بابت مظالم به فقیر بدهد ، و بنابر احتیاط واجب براى آن از حاكم شرع اذن بگیرد.
مسأله ۲۱۱۲ ـ اگر كسى با بچّه ممیز ـ در صورتى كه معامله با او صحیح نیست ـ معامله كند و جنس یا پولى كه به بچّه داده از بین برود ، مى تواند از بچّه بعد از بلوغش مطالبه نماید ، و اگر بچّه ممیز نباشد حقّ مطالبه ندارد.
مسأله ۲۱۱۳ ـ اگر خریدار یا فروشنده را بر معامله به ناحقّ اكراه كنند ، چنانچه بعد از معامله راضى شود ، معامله صحیح است ، ولى احتیاط مستحبّ آن است كه دوباره معامله را انجام دهند.
مسأله ۲۱۱۴ ـ اگر انسان مال كسى را بدون اجازه او بفروشد ، تا زمانى كه صاحب مال به فروش آن راضى نشود و اجازه نكند ، بر آن معامله ترتیب اثر داده نمى شود.
مسأله ۲۱۱۵ ـ پدر و جدّ پدرى طفل و نیز وصىّ پدر و وصىّ جدّ پدرى طفل ـ كه او را قیم بر صغیر قرار داده اند ـ مى توانند مال طفل را بفروشند ، و بنابر احتیاط واجب معامله به مصلحت طفل باشد ، و مجتهد عادل هم در صورت نبودن پدر و جدّ پدرى و وصىّ آن دو مى تواند مال یتیم را در صورتى كه به مصلحت او باشد بفروشد ، و همچنین مال دیوانه و غایب را در صورتى كه ضرورت اقتضا كند.
مسأله ۲۱۱۶ ـ اگر كسى مالى را غصب كند و بفروشد و بعد از فروش صاحب مال معامله را اجازه كند ، معامله نافذ است ، و چیزى را كه غصب كننده به مشترى داده و منفعتهاى آن از موقع معامله ، ملك مشترى است ، و چیزى را كه مشترى داده و منفعتهاى آن از موقع معامله ، ملك كسى است كه مال او را غصب كرده اند.
مسأله ۲۱۱۷ ـ اگر كسى مالى را غصب كند و بفروشد به قصد این كه عوض آن ، مال خودش باشد ، چنانچه صاحب مال معامله را اجازه كند ، معامله نافذ است ، ولى عوض ، مالِ مالك مى شود نه مالِ غاصب.