صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
قضاى روزه
موضوع: کتب استفتائی

 

 

 

قضاى روزه

 

موارد قضاى روزه

مسأله 1827: در چند صورت، فقط قضاى روزه بر انسان واجب است و كفاره واجب نيست. اوّل: روزه دار در روز ماه رمضان، عمداً قى كند و يا در آب ارتماس نمايد و يا با مايع حُقنه كند، كفّاره در اين سه مورد بنابر احتياط مستحب است. دوم: در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصيلى كه در « مسأله 1769 » گفته شد تا اذان صبح، از خواب دوم بيدار نشود، سوم: عملى كه روزه را باطل مى كند بجا نياورد، ولى نيّت روزه نكند، يا ريا نمايد، يا قصد كند كه روزه نباشد و يا قصد كند كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، بنابر احتياط. چهارم: در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش كند و با حال جنابت، يك روز يا چند روز روزه بگيرد. پنجم: در ماه رمضان، بدون اينكه تحقيق كند صبح شده يا نه، كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است و نيز اگر بعد از تحقيق گمان كند كه صبح شده و كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده قضاى آن روز بر او واجب است، بلكه اگر بعد از تحقيق شك كند صبح شده يا نه و كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، واجب است قضاى آن روز را بجا آورد. ششم: انسان به گفته كسى كه مى گويد صبح نشده، كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است. هفتم: كسى بگويد صبح شده و انسان به گفته او يقين نكند، يا خيال كند شوخى مى كند و كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است، هشتم: شخص كور و مانند آن به گفته ديگرى افطار كند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است. نهم: در هواى صاف، به جهت تاريكى يقين كند مغرب شده و افطار نمايد، بعد معلوم شود مغرب نبوده قضا بنابر احتياط است، ولى اگر در هواى ابرى اطمينان يا گمان كند مغرب شده و افطار نمايد بعد معلوم شود مغرب نبوده، قضا لازم نيست. دهم: براى خنك شدن و يا بى جهت، مضمضه كند، يعنى آب در دهان بگرداند و بى اختيار فرو رود، ولى اگر فراموش كند روزه است و آب را فرو دهد، يا براى وضو مضمضه كند و بى اختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست.

 

مسأله 1828: اگر غير از آب، چيز ديگرى در دهان بگذارد و بى اختيار فرو رود، يا آب داخل بينى كند و بى اختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست.

 

مسأله 1829: مضمضه زياد براى روزه دار مكروه است و اگر بعد از مضمضه، بخواهد آب دهان را فرو برد، بهتر است سه مرتبه آب دهان را بيرون بريزد.

 

مسأله 1830: اگر انسان بداند بر اثر مضمضه، بى اختيار و يا از روى فراموشى آب وارد گلويش مى شود، نبايد مضمضه كند.

 

مسأله 1831: اگر در ماه رمضان، بعد از تحقيق يقين كند صبح نشده و كارى كه روز را باطل مى كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، قضا لازم نيست، گرچه احوط است.

احكام روزه قضا 

 

مسأله 1832: اگر انسان شك كند مغرب شده يا نه، نمى تواند افطار كند و اگر شك كند صبح شده يا نه، پس از تحقيق چنانچه بر شكّ خود بماند، مى تواند كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد.

 

احكام روزه قضا

مسأله 1833: اگر ديوانه عاقل شود، واجب نيست روزه هاى وقتى را كه ديوانه بوده، قضا نمايد.

 

مسأله 1834: اگر كافر مسلمان شود، واجب نيست روزه هاى وقتى را كه كافر بوده، قضا نمايد. ولى اگر مسلمانى كافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزه هاى وقتى را كه كافر بوده بايد قضا نمايد.

 

مسأله 1835: روزه اى كه به جهت مستى از انسان فوت شده، بايد قضا نمايد، اگرچه چيزى را كه بر اثر آن مست شده، براى معالجه خورده باشد.

 

مسأله 1836: اگر براى عذرى، چند روز روزه نگيرد و بعد شك كند چه وقت عذر او برطرف شده، اگر در اين نسيان مقصّر بوده، بنابر احتياط واجب بايد مقدار بيشترى را كه احتمال مى دهد روزه نگرفته، قضا نمايد، مثلا كسى كه پيش از ماه رمضان، مسافرت كرده و نمى داند تقصيراً پنجم ماه رمضان از سفر برگشته يا ششم، بايد بنابر احتياط شش روز، روزه بگيرد، امّا كسى كه وقت برطرف شدن عذر را نمى داند و در اين نسيان مقصّر نبوده، مى تواند مقدار كمتر، يعنى پنج روز را قضا كند، اگرچه بنابر احتياط مستحب مقدار بيشتر، يعنى شش روز را قضا نمايد.

 

مسأله 1837: اگر از چند ماه رمضان، روزه قضا داشته باشد، قضاى هركدام را اوّل بگيرد صحيح است، ولى اگر وقت قضاى ماه رمضان آخر تنگ باشد، مثلا پنج روز از ماه رمضان آخر، قضا داشته باشد و پنج روز نيز به ماه رمضان مانده باشد، بنابر احتياط اوّل قضاى ماه رمضان آخر را بگيرد.

 

مسأله 1838: اگر قضاى روزه چند ماه رمضان بر او واجب باشد و در نيّت معين نكند روزه اى را كه مى گيرد قضاى كدام ماه رمضان است، قضاى سال اوّل حساب مى شود.

 

مسأله 1839: كسى كه روزه قضاى ماه رمضان را گرفته، اگر وقت قضاى روزه او تنگ نباشد، مى تواند پيش از ظهر، روزه خود را باطل نمايد.

 

مسأله 1840: اگر قضاى روزه ميّتى را گرفته باشد، بنابر احتياط مستحب بعد از ظهر، روزه را باطل نكند.

 

مسأله 1841: اگر براثر بيمارى، يا حيض و يا نفاس، روزه ماه رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن ماه رمضان بميرد، لازم نيست روزه هايى را كه نگرفته براى او قضا كنند.

 

مسأله 1842: اگر به سبب بيمارى روزه ماه رمضان را نگيرد و بيمارى او، تا ماه رمضان سال بعد طول بكشد، قضاى روزه هايى را كه نگرفته بر او واجب نيست و بايد براى هر روز، يك مُد، كه تقريباً ده سير و معادل حدود هفتصد و پنجاه گرم، است طعام يعنى گندم يا نان آن، يا جو يا نان آن، يا يك مُد مويز و يا يك مُد خرما به فقير بدهد، ولى اگر به جهت عذر ديگرى مثلا براى مسافرت، روزه نگرفته باشد و عذر او تا ماه رمضان بعد باقى بماند، بنابر احتياط مستحب روزه هايى را كه نگرفته قضا نمايد و براى هر روز يك مُد طعام نيز به فقير بدهد.

 

مسأله 1843: اگر بر اثر بيمارى روزه ماه رمضان را نگيرد و بعد از ماه رمضان، بيمارى او برطرف شود، ولى عذر ديگرى پيدا كند كه نتواند تا ماه رمضان بعد، قضاى روزه را بگيرد، بنابر احتياط مستحب روزه هايى را كه نگرفته قضا نمايد و واجب است براى هر روز يك مُد طعام به فقير بدهد و نيز اگر در ماه رمضان، غير از بيمارى، عذر ديگرى داشته باشد و بعد از ماه رمضان آن عذر برطرف شود ولكن تا ماه رمضان سال بعد بر اثر بيمارى نتواند روزه بگيرد، روزه هايى را كه نگرفته بنابر احتياط مستحب قضا نمايد و واجب است براى هر روز يك مُد طعام بدهد.

 

مسأله 1844: اگر در ماه رمضان، به جهت عذرى روزه نگيرد و بعد از ماه رمضان عذر او برطرف شود و تا ماه رمضان آينده، عمداً قضاى روزه را نگيرد بايد روزه را قضا كند و براى هر روز يك مُد گندم يا نان آن، يا جو يا نان آن، يا يك مُد خرما و يا مويز به فقير بدهد.

 

مسأله 1845: اگر در قضاى روزه كوتاهى كند، تا وقت تنگ شود و در تنگى وقت عذرى پيدا كند، بايد بعداً قضا را بگيرد و براى هر روز، يك مُد گندم يا نان آن، يا جو يا نان آن، يا يك مُد مويز و يا يك مُد خرما به فقير بدهد، ولى اگر موقعى كه عذر دارد، تصميم داشته باشد بعد از برطرف شدن عذر، روزه هاى خود را قضا كند و پيش از آنكه قضا نمايد در تنگى وقت عذر پيدا كند، بنابر احتياط واجب، قضا نموده و براى هر روز يك مُد طعام به فقير بدهد.

 

مسأله 1846: اگر بيمارى انسان، چند سال طول بكشد، بعد از خوب شدن، بايد فقط قضاى آخرين ماه رمضان را بگيرد و براى هر روز از سالهاى پيش، يك مُد، تقريباً ده سير يا هفتصد و پنجاه گرم، طعام يعنى گندم يا نان آن، يا جو يا نان آن، يا يك مُد مويز و يا خرما به فقير بدهد.

 

مسأله 1847: كسى كه براى هر روز يك مُد طعام به فقير مى دهد، مى تواند كفّاره چند روز را، به يك فقير بدهد.

 

مسأله 1848: اگر قضاى روزه ماه رمضان را چند سال تأخير بيندازد، بايد قضا را بگيرد و براى هر روز يك مُد طعام به فقير بدهد.

 

مسأله 1849: اگر عمداً روزه ماه رمضان را نگيرد، بايد قضاى آن را بجا آورد و براى هر روز، دو ماه روزه بگيرد، يا به شصت فقير طعام بدهد و يا يك برده آزاد كند و چنانچه تا ماه رمضان آينده، قضاى روزه ها را بجا نياورد، اضافه بر قضا و كفّاره براى هر روز، يك مُد طعام به فقير بدهد.

 

مسأله 1850: اگر عمداً روزه ماه رمضان را نگيرد و در روز، مكرّر جماع كند، بنابر احتياط واجب، كفاره نيز مكرر مى شود، ولى اگر چند مرتبه كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، مثلا چند مرتبه غذا بخورد، يك كفّاره كافى است.

 

مسأله 1851: بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر بايد قضاى نماز و روزه او را همان گونه كه در « مسأله 1511 » گفته شد، بجا آورد. و همچنين بنابر احتياط مستحب بعد از مرگ مادر.

 

مسأله 1852: اگر پدر غير از روزه ماه رمضان، روزه واجب ديگرى مانند روزه نذر را نگرفته باشد بنابر احتياط واجب، قضاى آن بر پسر بزرگتر لازم است و همچنين بنابر احتياط مستحب روزه هاى واجب مادر.