صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
روزه و اعتكاف
موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی موسوی اردبیلی

روزه و اعتكاف


(281)

 

(282)

 





رؤيت هلال و ثبوت اول ماه

سؤال 1 : اگر فقط در قسمت شرقى و يا فقط در قسمت غربى ايران، رؤيت هلال رمضان يا شوال شود، آيا براى تمام مناطق ايران حجّت و دليل است يا خير؟

پاسخ : رؤيت هلال ماه رمضان و يا شوال، اگر در شرق باشد، براى همه مناطق ايران حجّت است و اگر در غرب رؤيت شود، براى مشرق حجّت نيست، مگر اين كه قريب الاُفق باشند.

سؤال 2 : اگر در منطقه‏اى هلال ماه مبارك رمضان يا هلال شوال ثابت شود، آيا براى كسانى كه در غرب اين منطقه واقع شده‏اند، هلال ثابت مى‏شود يا خير؟

پاسخ : اگر در منطقه غرب ثابت شود كه ماه ديده شده، براى شرق آن منطقه ثابت نمى‏شود، مگر اين كه افق هر دو منطقه نزديك به هم باشد و يا اين كه ثابت شود در افقِ شرق هم بوده، اگر چه با چشم مسلّح ديده شود، نه با چشم عادى و اگر در منطقه شرق ديده و ثابت شود، براى منطقه غربى همان منطقه هم ثابت مى‏شود.

سؤال 3 : با وجود مراكز مهم رصدخانه‏اى و ژئوفيزيكى كه حلول ماه را ثابت مى‏كند، آيا باز هم اثبات آن بايد از طريق رؤيت چشم غير مسلّح باشد؟ آيا به لحاظ شرعى، مانعى بر سر راه اثبات اين امر از طريق علوم جديد وجود دارد؟

پاسخ : ملاك، وجود هلال در افق منطقه است كه بارؤيت با چشم غير مسلّح يا

(283)

 
مسلّح ثابت مى‏شود و محاسبات نجومى نوعا اطمينان آور نيست. البته اگر براى كسى اطمينان به وجود هلال در افق منطقه از هر طريق حاصل شود، بايد به اطمينان خود عمل نمايد.

سؤال 4 : كسى اول ماه مبارك رمضان در كشورهاى خارجى بوده و روز دوشنبه در آن جا رؤيت هلال شده و اول ماه، ثابت گشته و اين شخص در آن‏جا روزه گرفته است (در حالى كه در كشور ايران روز سه شنبه، اول ماه رمضان بوده). اگر اين شخص، به مدت ده روز در آن كشور بماند و روزه بگيرد و بعد به ايران برگردد و عيد فطر ايران، يك روز ديرتر از آن كشور باشد، اين شخص، عيد فطر خود را بايد با كدام يك از كشورها حساب كند؟ اگر با كشور خارج حساب كند، سى روز روزه گرفته و اگر با ايران حساب كند، 31 روز روزه گرفته است. در اين صورت وظيفه‏اش چيست؟

پاسخ : وظيفه آن است كه با اثبات وجود هلال رمضان در افق هر منطقه‏اى كه هستيد، روزه را شروع كنيد و با اثبات وجود هلال شوال نيز در افق هر منطقه‏اى كه باشيد، فرداى آن را عيد فطر قرار دهيد و در فرض سؤال، كم و زياد شدن ايّام روزه اشكالى ندارد.

نيّت روزه

تبديل نيّت روزه

سؤال 5 : آيا در روزه، جايز است كه نيّت روزه را به روزه ديگر تبديل كرد، مثل تبديل نيّت روزه نذرى، به روزه كفّاره يا روزه قضا، و يا تبديل نيّت روزه مستحبّى، به روزه مستحبّى ديگر؟

پاسخ : تبديل نيّت روزه‏اى به روزه ديگر جايز نيست و فرقى ندارد كه هر دو روزه واجب باشند يا مستحب يا يكى واجب باشد و ديگرى مستحب.

(284)

 
سؤال 6 : كسى كه به نيّت قضا يا كفّاره، روزه مى‏گيرد و قبل يا بعد از اتمام روزه مى‏فهمد كه قضا يا كفّاره برعهده او نبوده، آيا مى‏تواند آن روز را روزه ديگرى غير از قضا و كفّاره به حساب آورد يا نمى‏تواند؟

پاسخ : در صورت فرض شده، اگر بعد از اتمام روزه باشد، نمى‏تواند آن را روزه ديگرى حساب نمايد و اگر در اثنا به يادش بيايد، چنانچه قبل از ظهر متوجه شود، مى‏تواند نيّت روزه واجب غير معيّن و يا روزه مستحبّى كند و اگر بعد از ظهر متوجه شود، مى‏تواند نيّت روزه مستحبى كند؛ ولى بنا بر احتياط نمى‏تواند نيّت روزه واجب غير معيّن نمايد.

تداخل در روزه

سؤال 7 : آيا صحيح است شخصى كه مشغول گرفتن روزه واجب، مثل روزه نذر معيّن يا غير معيّن يا روزه كفّاره است و در همان روز، روزه استحبابى هم وارد شده، هم نيّت روزه واجب كند و هم روزه مستحب تا ثواب بيشترى ببرد؟

پاسخ : در مفروض سؤال، اين چنين نيّت كردنى، جايز است.

نيّت روزه نيابتى

سؤال 8 : كسى كه مى‏خواهد تبرّعا از طرف ديگران روزه نيابتى بگيرد، اگر خودش قصد قربت كند و بعد از اذان مغرب، ثواب روزه را به آنها هديه كند، كافى است يا نيّت ديگرى لازم است؟

پاسخ : در روزه نيابتى، واجب است كه از اول به قصد نيابت باشد و اهداى ثواب بدون اين كه از اول قصد نيابت كند، كافى نيست.

سؤال 9 : آيا وقت نيّت كردن در روزه واجب يا مستحبّى كه به نيابت از ديگرى انجام مى‏شود، با وقت نيّت اين روزه‏ها براى خود انسان تفاوتى دارد؟

پاسخ : در روزه نيابتى، نايب بايد پيش از طلوع فجر نيّت كند.

(285)

 
شروع و پايان امساك در روزه

سؤال 10 : افطار كردن بعد از مخفى شدن قرص خورشيد و قبل از اين كه سرخى طرف مشرق از بين برود، چه حكمى دارد؟ آيا خواندن نماز مغرب در اين وقت صحيح است يا خير؟

پاسخ : احتياطا افطار كردن و خواندن نماز مغرب، پيش از برطرف شدن سرخى طرف مشرق جايز نيست.

سؤال 11 : با توجه به توسعه شهرها و عدم امكان تشخيص دقيق لحظه طلوع فجر، در مورد امساك براى روزه و اقامه نماز صبح، چه بايد كرد؟

پاسخ : بهتر است مقدارى قبل از اذان، براى روزه امساك كند؛ ولى براى خواندن نماز صبح، صبر كند تا يقين به طلوع فجر حاصل شود.

سؤال 12 : كسى كه نمى‏تواند طلوع فجر را تشخيص دهد، از چه زمانى براى روزه گرفتن بايد امساك كند؟ كسى كه وقت مغرب را تشخيص نمى‏دهد، امساك را بايد تا چه زمانى ادامه دهد؟

پاسخ : بر چنين شخصى واجب است احتياط كند، به اين كه مقدار كمى از شب مانده، نيّت روزه نمايد و امساك كند تا يقين به امتثال و اطاعت امر شارع در مورد روزه كند و همچنين امساك كند تا يقين و اطمينان پيدا كند كه وقت مغرب، محقّق شده است.

مبطلات روزه

قصد افطار

سؤال 13 : آيا قصد افطار كردن، مفطر است و روزه را باطل مى‏كند و آيا موجب كفّاره مى‏گردد يا خير؟

(286)

 
پاسخ : قصد افطار، روزه را باطل مى‏كند و قضا دارد؛ ولى كفّاره ندارد.

سؤال 14 : روزه‏دارى كه تصميم دارد فعل حرامى را كه مبطل روزه است، در شب انجام دهد، ولى آن را در شب انجام ندهد، اين تصميم، چه اثرى بر روزه فرداى او دارد؟ اگر در شب تصميم بگيرد كه در روز بعد كه قصد روزه گرفتن آن را دارد، مرتكب اين فعل حرام شود، چه صورتى دارد؟

پاسخ : در صورت اول، روزه‏اش صحيح است و در صورت دوم، اگر هنگام طلوع فجر يا بعد از آن، اين نيّت را داشته باشد، روزه‏اش باطل است و بايد آن را قضا نمايد و اگر آن كار حرام را انجام دهد، احتياطا كفّاره جمع نيز بر او واجب مى‏شود.

ابطال روزه به واسطه جهل به مسأله

سؤال 15 : اگر انسان يكى از چيزهايى را كه روزه را باطل مى‏كند، نشناسد و در نتيجه به هنگام روزه گرفتن مرتكب آن شود يا در صورت عدم ارتكاب، اصلاً نيّت خوددارى از آن را به جهت اين كه نمى‏داند مبطل است، نداشته باشد، روزه‏اش صحيح است يا باطل؟

پاسخ : در فرض اول (ارتكاب)، اگر در ياد گرفتن مسأله كوتاهى كرده باشد، روزه‏اش باطل است؛ بلكه اگر كوتاهى هم نكرده باشد، بنا بر احتياط روزه‏اش باطل مى‏شود و در فرض دوم (عدم ارتكاب)، چنانچه نيّت امساك از تمام مفطرات را به طور كلّى داشته ولكن در موردى خاص، به علت جهل، نيّت امساك نداشته، روزه‏اش صحيح است و همان نيّت امساك به نحو كلّى كافى است.

سؤال 16 : در روزه مستحبّى يا قضاى روزه واجب، وقتى مبطل روزه به طور سهوى پيش بيايد، روزه چه صورتى پيدا مى‏كند؟

(287)

 
پاسخ : روزه صحيح است.

خوردن و آشاميدن

سؤال 17 : اگر شخصى در ماه مبارك رمضان از خواب بيدار شود و غذا بخورد، سپس متوجه شود كه از وقت اذان صبح گذشته است، آيا روزه‏اش صحيح است؟

پاسخ : اگر بررسى كامل كرده و مطمئن به عدم طلوع فجر شده باشد، روزه‏اش صحيح است، وگرنه بايد روزه را قضا نمايد؛ ولى كفّاره ندارد.

سؤال 18 : كسى كه در ماه مبارك رمضان، سهوا چيزى خورده و خيال كرده با اين عمل روزه‏اش باطل شده و سپس مشغول خوردن چيزهاى ديگر شده، وظيفه‏اش چيست؟

پاسخ : اگر جاهل مقصّر باشد، روزه‏اش باطل است و بايد آن را قضا نمايد و حكم جاهل قاصر نيز بنا بر احتياط همين است.

سؤال 19 : اگر كسى در روز ماه رمضان چيزى در دهان بگذارد كه به حلقوم نرسد، آيا روزه‏اش باطل است؟

پاسخ : اگر قصد خوردن نداشته باشد، روزه‏اش باطل نمى‏شود.

سؤال 20 : اگر به هنگام روزه، حشره‏اى مثل مگس يا شپش يا چيز ديگرى داخل حلق شود، آيا خارج كردن آن واجب است يا خير؟

پاسخ : اگر به حدّى رسيده باشد كه به فرو دادن آن خوردن گفته نشود، با بلعيدن آن، روزه باطل نمى‏شود و اگر به آن حد نرسيده باشد، بايد آن را خارج كند، حتى اگر خارج كردن آن متوقّف بر قى كردن باشد و اگر قى كرد، روزه باطل مى‏شود و بايد آن را قضا كند. البته چيزى كه داخل حلق شده، اگر مانند مگس، پشه و... از چيزهايى باشد كه خوردن آنها حرام است، حتى اگر به حدّى رسيده باشد كه به فرو دادن آن خوردن گفته نشود، بنا بر احتياط در صورت

(288)

 
امكان بايد آن را خارج كند، مگر اين كه خارج كردن آن متوقّف بر قى كردن باشد كه در اين صورت نبايد قى كند.

سؤال 21 : اگر شخص روزه‏دارى در ماه مبارك رمضان فراموش كند كه روزه است و از ما آب يا غذا طلب كند و ما بدانيم كه فراموش كرده، آيا براى ما انجام دادن اين كار جايز است؟ اگر از روى فراموشى مشغول خوردن شود، آيا لازم است به او تذكّر دهيم يا نه؟

پاسخ : در فرض مسأله، انجام دادن آن كار جايز است و تذكّر دادن به شخص مذكور لازم نيست.

سؤال 22 : آيا داخل كردن انگشت در حلق، براى شخص روزه‏دار جايز است؟

پاسخ : جايز است و اشكالى ندارد.

سؤال 23 : اگر شخص روزه‏دارى بدون دعوت شدن، به خانه شخصى برود كه خمس نمى‏دهد و در آن جا افطار نمايد، روزه اين فرد چگونه است؟

پاسخ : مى‏تواند در آن جا افطار كند و روزه‏اش درست است و تكليفى متوجّه او نيست.

استعمال دارو و تزريق خون

سؤال 24 : اگر روزه‏دار، دارو يا چيز ديگرى را در بينى خود بريزد كه از حلق او پايين برود، حكمش چيست؟

پاسخ : اگر عمدا و با علم به اين كه اگر دارو يا چيز ديگرى را كه در بينى مى‏ريزد، از حلق او پايين مى‏رود، اين كار را انجام دهد، روزه‏اش باطل مى‏شود.

سؤال 25 : آيا تزريق آمپول‏هاى تقويتى و سرم‏هايى كه براى جلوگيرى از ضعف

(289)

 
استفاده مى‏شوند، مبطل روزه است؟

پاسخ : تنها آمپول‏هايى كه مسلّم است اشكال ندارند، آمپولهاى زير جلدى و آمپولهاى بى حس كننده هستند؛ اما آمپول‏هاى خوراكى و دارويى كه زير جلدى نيستند، تا امكان دارد در شب تزريق شوند و اگر تزريق آنها در روز ضرورى باشد، اشكال ندارد؛ ولى احتياطا روزه آن روز را قضا نمايند و همچنين است سرم‏هاى غذايى و دارويى.

سؤال 26 : اگر كسى بدون استعمال آمپول دارويى يا سرم غذايى در روز، قدرت روزه گرفتن را نداشته باشد، ولى با استعمال آنها قدرت پيدا كند، بايد روزه بگيرد يا خير؟

پاسخ : در صورت ضرر نداشتن روزه، روزه را بگيرد و آمپول و سرم را مصرف كند و احتياطا بعد از ماه رمضان، قضاى آن را نيز بگيرد.

سؤال 27 : آيا تزريق خون به بدن شخص روزه‏دار يا گرفتن خون از او روزه را باطل مى‏كند؟

پاسخ : گرفتن خون از وى جايز، ولى مكروه است؛ اما تزريق خون به بدن شخص روزه‏دار، به جز در موارد ضرورت، بنا بر احتياط واجب ترك شود و در صورت تزريق خون، بنا بر احتياط واجب قضاى روزه به جا آورده شود.

سؤال 28 : آيا دوا ريختن به بينى در روز، روزه را باطل مى‏كند؟ دوا ريختن به چشم، چه حكمى دارد؟

پاسخ : اگر به حلق نرسد، اشكال ندارد.

سؤال 29 : اگر كسى در موقع سحرى، دارو يا ترياكِ به شكل قرص را ببلعد كه بعد از دو سه ساعت (در روز) در معده‏اش باز شود، روزه او صحيح است يا خير؟

پاسخ : در صورتى كه بلعيدن، پيش از طلوع فجر انجام بگيرد، روزه‏اش صحيح است.

سؤال 30 : برخى از زنان در شب ماه رمضان قرص مصرف مى‏كنند تا عادت نشوند. آيا روزه

(290)

 
آنها صحيح است يا خير؟

پاسخ : اشكال ندارد.

سؤال 31 : كسى كه براى رفع تنگى نفس ناچار است از دارويى استفاده كند كه به صورت بخار و يا به صورت پودر گاز از راه حلق به ريه‏ها پاشيده مى‏شود، تا راه تنفسى او باز شود، آيا مى‏تواند روزه بگيرد؟

پاسخ : اگر نتواند بدون آنها روزه بگيرد، اشكال ندارد و روزه‏اش صحيح است.

بى هوشى

سؤال 32 : اگر روزه‏دار، در ماه رمضان در بين روز بى‏هوش شود، آيا روزه‏اش صحيح است؟

پاسخ : قضاى روزه آن روز، بنا بر احتياط بر او واجب است و اگر در بين روز به هوش بيايد، احتياط واجب اين است كه در بقيه روز نيز امساك نمايد.

جنابت، حيض و استحاضه

سؤال 33 : اگر مردى به كيفيت انجام غسل جنابت جاهل باشد و چندين سال، غسل را به همان صورتى كه خودش مى‏داند، انجام دهد، حكم نماز و روزه‏هاى ماه رمضان او در اين مدت چيست؟

پاسخ : اگر در ياد گرفتن مسأله كوتاهى نكرده باشد، روزه‏هاى او صحيح است؛ ولى هر مقدار از نمازها را كه مى‏داند بدون طهارت خوانده، بايد قضا نمايد و اگر در ياد گرفتن مسأله كوتاهى كرده باشد، روزه‏هاى او نيز باطل است و بايد آنها را قضا كند.

سؤال 34 : شخصى كه در ماه رمضان، قبل از فجر جنب بوده است و قبل از اذان

(291)

 
صبح به حمام رفته، ولى فراموش كرده غسل كند و بيرون آمده و بعد از اذان به خاطر آورده است، آيا بايد روزه آن روز را قضا كند يا خير؟

پاسخ : روزه آن روز باطل است؛ ولى بايد در آن روز امساك نمايد و بعد از ماه رمضان قضاى روزه را هم به جا آورد.

سؤال 35 : مكلّفى كه در شب، نيّت روزه مستحبّى يا روزه قضاى رمضان يا روزه نذرى يا روزه كفّاره مى‏كند و مى‏خوابد، ولى بعد از اذان صبح با حالت جنابت بيدار مى‏شود، آيا مى‏تواند در آن روز روزه بگيرد؟

پاسخ : اگر بداند كه پيش از طلوع فجر جنب شده، در قضاى ماه مبارك رمضان، بنا بر اقوى و در بقيه روزه‏هاى واجب غير معيّن، بنا بر احتياط روزه‏اش باطل است؛ ولى در بقيه موارد، روزه‏اش صحيح است؛ ولى اگر نداند كه پيش از طلوع فجر جنب شده يا بعد از آن يا بداند كه بعد از طلوع فجر جنب شده، هر روزه‏اى كه باشد، صحيح است.

سؤال 36 : اگر روزه‏دار، بدون قصد بيرون آمدن منى با همسرش بازى و شوخى كند و از او منى خارج شود، در صورتى كه مى‏دانسته منى از او خارج خواهد شد، حكم روزه او چيست؟

پاسخ : در مفروض سؤال كه منى خارج شده و علم داشته كه در صورت شوخى با همسر، منى از او خارج مى‏شود، روزه‏اش باطل است و قضا و كفّاره دارد.

سؤال 37 : كسى كه در ماه رمضان، بدون قصد خارج شدن منى با همسر خود شوخى و ملاعبه مى‏كند و قبل از اين كه به مرحله خروج منى برسد، دست از ملاعبه مى‏كشد، ولى بالاخره منى از او خارج مى‏شود، حكم روزه و كفّاره آن چيست؟

پاسخ : اگر قصد انزال منى نداشته و عادتش هم جنب شدن با چنين عملى نبوده، به گونه‏اى كه مطمئن بوده منى از او خارج نخواهد شد، روزه‏اش صحيح

(292)

 
است و اشكالى ندارد.

سؤال 38 : اگر كسى در ماه مبارك رمضان در جايى مهمان باشد و هنگام شب محتلم شود و خجالت بكشد كه بگويد من محتلم شده‏ام يا احتياج به غسل دارم، آيا مى‏تواند تيمّم بدل از غسل كند و روزه بگيرد؟

پاسخ : صرف خجالت كشيدن عذر محسوب نمى‏شود و بايد قبل از طلوع فجر غسل كند و چنانچه عمدا غسل نكند تا وقت تنگ شود و تيمّم كند، روزه آن روز را بگيرد و بنا بر احتياط قضاى روزه را نيز به جا آورد.

سؤال 39 : كسى كه مى‏داند اگر در شب ماه رمضان مقدار زيادى غذا بخورد و يا اين كه با همسرش ملاعبه و شوخى كند و يا كار ديگرى نمايد، در روزِ ماه رمضان، منى از او خارج مى‏شود، آيا انجام اين امور در شب، به روزه‏اش ضررى مى‏رساند يا نه؟

پاسخ : در فرض سؤال، احتياط در ترك امور مذكور است، و چنانچه با علم به اين جهت، مرتكب اين امر گردد، روزه را بگيرد و احتياطا قضا نمايد.

سؤال 40 : اگر در ماه مبارك رمضان، به سبب ديدن صحنه محرّك، جنابت حاصل شود، روزه باطل مى‏شود يا صحيح است؟

پاسخ : اگر در حال غفلت، اتفاقا جنابت حاصل شده، روزه‏اش باطل نيست و قضا و كفّاره ندارد؛ اما اگر به آن صحنه نگاه كند و بداند كه عادتا جنب مى‏شود و جنب شود، در اين صورت روزه‏اش باطل است و قضا و كفّاره هم دارد.

سؤال 41 : آيا وطى كردن حيوان، روزه را باطل مى‏كند؟

پاسخ : اگر با وطى كردن حيوان، انزال شود، روزه باطل مى‏شود و اگر انزال نشود نيز بنا بر احتياط روزه باطل مى‏شود.

سؤال 42 : فردى كه در شب ماه رمضان غسل جنابت برعهده‏اش مى‏آيد، ولى امكان غسل و تيمّم بدل از غسل برايش فراهم نمى‏شود، چه وظيفه‏اى دارد؟

(293)

پاسخ : روزه چنين شخصى در ماه رمضان با حالت جنابت، محكوم به صحّت است و اشكالى ندارد. البته اگر با علم به اين وضعيت، عمدا قبل از طلوع فجر خودش را جنب كرده باشد، بنا بر احتياط بايد پس از گرفتن روزه آن روز، آن را قضا نيز بنمايد

سؤال 43 : كسى كه در ماه رمضان، قبل از طلوع فجر غسل مى‏كند، ولى به هنگام روز مى‏فهمد كه مانعى در بدن او بوده و آب به همه بدن او نرسيده است، روزه‏اش صحيح است يا باطل؟

پاسخ : در مفروض مسأله، روزه‏اش صحيح است و فقط بايد غسل را اعاده كند و نمازهايى را هم كه با آن غسل غير صحيح خوانده، اگر وقت نماز باقى است، اعاده كند و اگر وقت گذشته است، قضا نمايد.

سؤال 44 : كسى كه چندين روز با حالت جنابت روزه گرفته است و خودش نمى‏دانسته كه جنب است، آيا روزه‏اش صحيح است؟ اگر در بين روز بفهمد كه جنب بوده، روزه‏اش چه حكمى دارد؟

پاسخ : در روزه ماه رمضان و هر روزه معيّن ديگر، در صورتى كه به اصل جنابت علم ندارد، روزه‏هايش صحيح است، و روزه همان روزى كه در بين روز علم به جنابت خود پيدا كرده نيز صحيح است و اشكالى ندارد.

سؤال 45 : روزه‏دارى كه در شب ماه رمضان جنب مى‏شود و بعد از چند روز شك مى‏كند كه غسل جنابت را به جا آورده يا نه، روزه‏هاى پس از جنابتش، حكمش چيست؟

پاسخ : اگر به جنابتش يقين دارد و در انجام دادن غسل شك دارد، بايد براى روزه‏هاى آينده غسل كند و روزه‏هاى گذشته محكوم به صحّت است.

سؤال 46 : آيا در روز، تفخيذِ بدون قصد دخول كه سهوا منجر به دخول شود، باعث باطل شدن روزه مى‏شود يا خير؟

(294)

 
پاسخ : در فرض مذكور، روزه باطل نمى‏شود.

سؤال 47 : كسى كه در شب ماه مبارك رمضان جنب شده و يقين دارد كه به اندازه غسل كردن وقت دارد و اقدام به غسل مى‏كند، ولى بعد از غسل معلوم مى‏شود كه وقت نداشته و مقدارى از غسل بعد از طلوع فجر انجام شده است، آيا روزه‏اش صحيح است يا خير؟ غسلش چه حكمى دارد؟

پاسخ : در صورت مذكور كه يقين به وسعت وقت دارد، روزه و غسل او صحيح است.

سؤال 48 : اگر كسى در ماه مبارك رمضان، قبل از اذان صبح از خواب بيدار شود و در خواب، محتلم شده باشد و امكان غسل كردن نداشته باشد، حكم روزه اين فرد در آن روز چيست؟

پاسخ : تيمّم كند و نخوابد و اذان صبح را با تيمّم درك كند كه در اين صورت روزه‏اش صحيح است. البته براى خواندن نماز صبح، اگر بتواند بايد غسل جنابت كند.

سؤال 49 : مكلّفى كه در شب ماه رمضان غسل بر او واجب شده، ولى عذر شرعى دارد و نمى‏تواند غسل كند و مى‏داند كه اگر بخوابد، قبل از اذان صبح بيدار نمى‏شود، آيا مى‏تواند تيمّم بدل از غسل و نيّت روزه نمايد و بخوابد؟

پاسخ : مى‏تواند تيمّم كند و نيّت روزه نمايد؛ ولى احتياطا بايد بعد از تيمّم بدل از غسل، تا اذان صبح بيدار بماند.

سؤال 50 : كسى كه در بسيارى از مواقع، به هنگام بول كردن، منى به همراه بول از او خارج مى‏شود، به هنگام روزه چه بايد بكند؟ كسى كه در مواقع كمى اين مشكل برايش پيش مى‏آيد، چه وظيفه‏اى دارد؟

پاسخ : در هر دو صورت، نگهدارى خود از ادرار كردن لازم است تا اندازه‏اى

(295)

 
كه به ضرر يا مشقّت نيفتد؛ ولى اگر به جايى رسيد كه نگهدارى از ادرار، برايش ضرر يا مشقّت دارد، واجب نيست خودش را نگه دارد و در اين صورت اگر ادرار كند و منى به همراه آن خارج شود، روزه‏اش باطل نمى‏شود.

سؤال 51 : شخصى كه بى اختيار منى از او خارج مى‏شود، نماز و روزه‏اش چه حكمى پيدا مى‏كند؟

پاسخ : اگر در حال نماز، منى بدون اختيار بيرون بيايد، نماز باطل مى‏شود و بايد غسل كند و دوباره نماز بخواند و اگر غسل ممكن نشود، تيمّم كند و نماز را بخواند و اگر در حال روزه، منى از او بى اختيار بيرون بيايد، روزه‏اش باطل نمى‏شود و اگر قبل از طلوع فجر باشد، اگر وقت غسل دارد، بايد غسل كند و اگر غسل ممكن نيست، تيمّم نمايد تا اذان صبح را با طهارت درك نمايد و روزه‏اش صحيح خواهد بود.

سؤال 52 : زوجين در شب ماه مبارك رمضان، بدون قصد دخول ملاعبه مى‏كنند، ولى سهوا دخول بدون انزال واقع و بلافاصله اذان صبح مى‏شود. وضعيت روزه آنها چگونه است و آيا براى دخول بدون انزال، غسل كردن واجب است يا خير؟

پاسخ : در فرض سؤال، روزه آن دو صحيح است و قضا ندارد؛ ولى بر هر دو آنها غسل كردن واجب است.

سؤال 53 : زنى به جهت ندانستن مسأله شرعى، مدتى غسل حيض انجام نداده است؛ ولى غسل جنابت را به جا آورده است، حكم نماز و روزه‏هاى او در اين مدت چيست؟

پاسخ : نمازهايى را كه بعد از پاك شدن از خون حيض و قبل از غسل جنابت خوانده است، بايد قضا نمايد و اما روزه‏هاى مستحبّى كه بدون غسل حيض يا جنابت به جا آورده، محكوم به صحّت است؛ ولى در مورد روزه‏هاى واجب، چنانچه در ياد گرفتن مسأله كوتاهى كرده باشد، روزه‏هاى ماه رمضان را بايد قضا كند؛ بلكه بنا بر احتياط بقيه روزه‏هاى واجب (معيّن يا غير معيّن) را نيز

(296)

 
بايد قضا نمايد و اگر در ياد گرفتن مسأله كوتاهى نكرده باشد، بنا بر احتياط روزه‏هاى رمضان در روزه‏هاى واجب ديگر را قضا نمايد.

سؤال 54 : زنى براى اين كه بتواند روزه‏هايش را بگيرد، قرص مصرف مى‏كند تا حيض نشود؛ ولى با اين حال، در ايّامى كه معمولاً حائض مى‏شد، لكه‏هاى خون را به طور متفرقه مشاهده مى‏كند. آيا روزه‏هايش در اين حالت صحيح است؟

پاسخ : خون‏هاى متفرقه‏اى كه شرايط حيض را ندارد، محكوم به حيض نيست و احكام آن را ندارد و اگر شرايط استحاضه را داشته باشد و به احكام استحاضه عمل كند، روزه‏هايش صحيح است.

سؤال 55 : زنى در شب يا در روز ماه مبارك رمضان، خون استحاضه مى‏بيند. چه طور بايد عمل كند تا روزه‏اش صحيح باشد؟

پاسخ : اغسالى كه زن مستحاضه براى خواندن نماز صبح و ظهر و عصر بايد به جا آورد، احتياطا شرط صحّت روزه اوست. بنا بر اين اگر اغسالى را كه براى خواندن نماز صبح يا ظهر و يا عصر بر او واجب است، عمدا ترك نمايد، روزه او احتياطا باطل است. همچنين براى صحّت روزه روز بعد، غسلى كه براى خواندن نماز مغرب و عشا لازم است را احتياطا بايد به جا آورد؛ ولى چنانچه آن غسل را به جا نياورد، اگر پيش از طلوع فجر به جهتى (مثل نماز شب يا نماز صبح) غسل كند، براى صحّت روزه فردا كافى است.

اماله كردن

سؤال 56 : كسى كه ناچار است به جهت بيمارى، تنقيه كند، چگونه مى‏تواند روزه بگيرد؟

پاسخ : اگر تنقيه با چيز روان باشد، چنانچه مقدور باشد، آن را در شب انجام دهد و اگر مقدور نباشد، مى‏تواند در روز تنقيه كند؛ ولى بايد قضاى آن روز را

(297)

 
بعدا به جا آورد. البته اگر مايعى كه تنقيه شده، به داخل شكم نرسد و فقط در دُبُر داخل شود، بعيد نيست كه روزه صحيح باشد، اگر چه احتياط، در ترك آن است.

سؤال 57 : آيا اماله كردن با جامدات، مانند اماله كردن با مايعات، روزه را باطل مى‏كند؟

پاسخ : اماله كردن با جامدات اشكالى ندارد.

سؤال 58 : آيا براى زنان، اماله كردن با مايعات از قُبُل (جلو)، روزه را باطل مى‏كند؟

پاسخ : باطل نمى‏كند.

سؤال 59 : آيا وارسى داخلى زن از خودش (به وسيله دست يا با وسيله ديگر) باعث ابطال روزه مى‏گردد؟

پاسخ : موجب ابطال نمى‏گردد.

فرو بردن سر در آب

سؤال 60 : آيا فرو بردن سر در آب مضاف، باطل كننده روزه است؟ فرو بردن سر در آبى كه معلوم نيست مطلق است يا مضاف، چه حكمى دارد؟

پاسخ : احتياط واجب اين است كه سر را در آب مضاف فرو نبرد و در صورت دوم نيز احتياط اين است كه اجتناب نمايد.

سؤال 61 : فرو بردن سر در زير آب، در صورتى كه يك گوش بيرون بماند، آيا مبطل روزه محسوب مى‏شود؟

پاسخ : در فرض مذكور، مبطل روزه نيست.

سؤال 62 : اگر كسى يك تشت بزرگ آب را طورى روى سرش بريزد كه به يك باره

(298)

 
تمام سرش را فرا گيرد، آيا روزه‏اش باطل مى‏شود؟

پاسخ : روزه‏اش صحيح است.

استعمال دود

سؤال 63 : آيا روزه، با استعمال دود (سيگار، قليان و...) باطل مى‏شود؟

پاسخ : بنا بر احتياط واجب رساندن دود به حلق، روزه را باطل مى‏كند.

سؤال 64 : خانه‏اى در روز ماه مبارك رمضان آتش گرفته و عده‏اى براى خارج كردن اشياى با ارزش، وارد قسمت آتش گرفته شده‏اند و در نتيجه دود آتش داخل سينه آنها شده است. آيا روزه آنها باطل شده و قضا و كفّاره دارد يا خير؟

پاسخ : در فرض سؤال، واجب است از كارى كه روزه را باطل مى‏كند، خوددارى نمايند و روزه را به اتمام برسانند و بنا بر احتياط واجب قضاى آن را نيز به جا آورند؛ ولى كفّاره واجب نمى‏شود.

دروغ بستن به خدا، پيامبر و ائمه عليهم‏السلام

سؤال 65 : روزه‏دارى بدون اين كه كسى حرف او را بشنود، تكلّم كرده به خدا يا پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم نسبت دروغ مى‏دهد، آيا در اين صورت روزه‏اش باطل مى‏شود؟

پاسخ : احتياط، بطلان روزه است و بنا بر احتياط بايد قضاى آن را به جا آورد.

سؤال 66 : شخصى روزه‏دار است و به خدا و رسول صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و ائمه اطهار عليهم‏السلام نسبت دروغ مى‏دهد؛ ولى بى درنگ پشيمان مى‏شود و توبه مى‏كند. حكم روزه اين شخص چيست؟

پاسخ : روزه چنين شخصى بنا بر احتياط باطل است و پشيمانى و توبه كردن، حكم بطلان روزه را عوض نمى‏كند.

سؤال 67 : شخصى كه به خدا و پيامبر اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نسبت دروغ مى‏دهد، ولى بعد معلوم مى‏شود كه اين نسبت، دروغ نبوده، روزه‏اش صحيح است يا باطل؟

(299)

 
پاسخ : اگر مى‏دانسته كه دروغ بستن به خدا متعال و پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله موجب بطلان روزه مى‏شود، بنا بر احتياط روزه‏اش باطل است.

سؤال 68 : آيا غلط خواندن قرآن در ماه رمضان براى كسانى كه كم سواد هستند و نمى‏توانند قرآن را به طور صحيح بخوانند، به معنى نسبت دروغ دادن به خداوند است و روزه را باطل مى‏كند؟

پاسخ : در فرض مذكور، نسبت دروغ به خدا نيست و روزه را باطل نمى‏كند.

سؤال 69 : اگر كسى در ماه مبارك رمضان، بدون اين كه به كسى اظهار كند، عمدا آيه‏اى از قرآن را غلط بخواند، آيا دروغ بستن به خداوند محسوب مى‏شود؟

پاسخ : خير، محسوب نمى‏شود و در صورت التفات و قدرت بر صحيح خواندن، اين كار رانكند.

سؤال 70 : اگر شخص روزه‏دار روايات ضعيف را از پيامبر گرامى اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و ائمه معصومين عليهم‏السلام نقل كند، آيا روزه‏اش باطل مى‏شود؟

پاسخ : اگر علم به دروغ بودن آنها نداشته باشد، روزه‏اش باطل نمى‏شود، اگر چه در برخى از صورت‏ها نقل روايت ضعيف از معصومين عليهم‏السلام جايز نيست.

سؤال 71 : كسى كه در ماه مبارك رمضان، اشعار و مرثيه‏هايى مى‏خواند و وقايعى را بيان مى‏دارد كه غرضش بيان زبان حال است، ولى اين امور، مطابق با واقع نيست، آيا روزه‏اش باطل مى‏شود؟

پاسخ : اگر اشعار و مرثيه‏ها به عنوان زبان حال، در مورد مصائب واقع شده ذكر شود و مناسبت هم داشته باشد، عيب ندارد؛ لكن نقل قضايايى كه اصلاً واقع نشده، جايز نيست و اگر به امام عليه‏السلام نسبت داده شود، احتياطا مبطل روزه است.

سؤال 72 : شخصى كه در ماه مبارك رمضان، براى حضرت ابا عبداللّه‏ الحسين عليه‏السلام

(300)

 
مرثيه خوانى مى‏كند، ولى نمى‏داند مطالبى كه مى‏گويد راست است يا دروغ، حكم روزه‏اش چگونه است؟

پاسخ : اگر سخنى را كه مشكوك است، به امام عليه‏السلام نسبت دهد، جايز نيست، مگر آن كه به كتابى نسبت دهد كه در آن نوشته شده است؛ ولى در هر حال موجب بطلان روزه نمى‏شود.

سؤال 73 : آيا دروغ بستن به صلحا و فقها و شهدا و مراجع تقليد و اصحاب پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و اصحاب امامان معصوم عليهم‏السلام و امثال آنها روزه را باطل مى‏كند؟

پاسخ : دروغ بستن به اشخاص مذكور، روزه را باطل نمى‏كند، مگر آن كه دروغ بستن به آن اشخاص، به دروغ بستن به خدا و پيامبر و ائمه عليهم‏السلام برگردد كه در آن صورت، بنا بر احتياط روزه را باطل مى‏كند.

موارد جواز افطار

احتمال ضرر و بيمارى

سؤال 74 : كسى كه شك دارد روزه برايش مضر است يا نه، آيا بايد روزه بگيرد يا بايد افطار كند؟

پاسخ : اگر احتمال عقلايى بدهد كه روزه براى او ضرر قابل اعتنا دارد، نبايد روزه بگيرد.

سؤال 75 : در بعضى موارد، پزشكان در مورد بيماران چنين اظهار نظر مى‏كنند كه مثلاً روزه گرفتن براى اين فرد، هشتاد درصد مضر است و منظورشان اين است كه طبق آمار علمى، هشتاد در صد افرادى كه با داشتن اين بيمارى روزه مى‏گيرند، دچار ضرر مى‏شوند. در صورتى كه اين اظهار نظر براى انسان مسلّم باشد، با توجه به اين كه انسان وضعيت خود را از نظر تطبيق آمار بر خودش نمى‏داند، حكم روزه او چيست؟

(301)

 
پاسخ : اگر پزشك مورد اعتماد باشد و از گفته او براى بيمار خوف ضررِ قابل اعتنا حاصل شود، نبايد روزه بگيرد.

سؤال 76 : آيا توصيه پزشك و پرستار مبنى بر ضرر داشتن روزه يا مضر بودنِ حركت دادن اعضاى بدن يا ضرر داشتن استعمال آب براى وضو، مجوّز شرعى براى بيمار محسوب مى‏شود يا خير؟

پاسخ : اگر افراد مذكور، مورد اعتماد باشند و از گفته آنان خوف ضررِ قابل اعتنا حاصل شود، مجوّز شرعى محسوب مى‏شود.

سؤال 77 : آيا احتمال ضرر، مجوّز خوردن روزه مى‏شود يا اين كه اطمينان به ضرر لازم است؟ ميزان در مقدار ضرر چيست؟

پاسخ : اگر احتمال ضرر، منشأ عقلايى داشته باشد (مثل اين كه مستند به قول پزشك مورد اعتماد باشد) و ضرر نيز قابل اعتنا باشد، نبايد روزه بگيرد.

سؤال 78 : شخصى ناراحتى معده و ورم روده دارد و با وجود اين كه مايل است روزه بگيرد، در اثر ضعف و عدم توانايى نمى‏تواند. تكليف اين شخص چيست؟

پاسخ : با احراز عدم توانايى، واجب نيست روزه بگيرد و چنانچه مرض او تا سال آينده ادامه پيدا كند و در طول سال نتواند روزه‏ها را قضا كند، بايستى براى هر روز، يك مدّ طعام به فقير بدهد و قضاى روزه‏ها لازم نيست.

باردارى و شير دادن به بچه

سؤال 79 : حكم روزه گرفتن زنان باردارى كه نمى‏دانند روزه گرفتن براى جنين آنها مضر است يا نه، چيست؟

پاسخ : اگر احتمال عقلايى بدهند كه با گرفتن روزه، ضررى به خودشان و يا جنين وارد مى‏شود، نبايد روزه بگيرند.

(302)

 
سؤال 80 : آيا براى زن شيرده جايز است كه روزه بگيرد و به طفل خود شير خشك يا شير گاو بدهد، در حالى كه مى‏داند اگر خودش به طفل شير بدهد، براى او مفيدتر است و گاهى شيرهاى ديگر براى طفل مضر است؟

پاسخ : اگر شير ديگر، ضررى براى بچه ندارد و توانايى خريد آن را دارد، نمى‏تواند روزه‏اش را بخورد و اگر شيرهاى ديگر براى بچه مضر است، بايد خود مادر شير بدهد و در اين صورت، اگر روزه گرفتن او به حال بچه ضرر داشته باشد، روزه‏اش را بخورد و اشكالى ندارد و بعدا قضا كند.

مشقّت و سختى

سؤال 81 : كسانى كه به خاطر مشقّت، نگرفتن روزه براى آنها جايز است (مثل پيرمردها و پيرزن‏ها)، آيا اجازه دارند روزه بگيرند؟ و در صورت روزه گرفتن، روزه آنها صحيح است يا نه؟

پاسخ : ظاهر اين است كه خوردن روزه، براى اشخاص مذكور در سؤال، رخصت است، نه عزيمت. بنا بر اين گرفتن روزه، مانند خوردن آن، جايز و صحيح است و اشكالى ندارد، مگر بترسد كه روزه گرفتن موجب ضررى شود كه تحمل كردن آن ضرر شرعا جايز نيست.

اضطرار و حرج

سؤال 82 : كارگر نانوايى كه در مقابل تنور كار مى‏كند و يا هر كس ديگرى كه كارش طورى است كه روزه گرفتن براى او مشقت دارد، آيا جايز است روزه را افطار نمايد و در وقت مناسب ديگر و تا قبل از ماه رمضان بعد، روزه‏هايش را بگيرد؟

پاسخ : عذر مزبور، مجوّز افطار نيست، مگر اضطرار در كار باشد؛ يعنى اگر آن شغل را ترك كند، عائله‏اش گرسنه بمانند و يا اين كه مردم نيازمند به شغل او باشند و كس ديگرى هم نباشد كه كار او را انجام دهد؛ ولى در هر صورت بايد

(303)

 
بعدا قضاى آن را به جا آورد.

سؤال 83 : كسى كارش اين طور است كه معمولاً غبار غليظ وارد حلقش مى‏شود و راه درآمد و كسب ديگرى هم ندارد. آيا باز هم روزه بر او واجب است يا حكم ديگرى دارد؟

پاسخ : اگر با ترك اين كار در ايّام رمضان دچار حرج مى‏شود، كارش را انجام بدهد و بعد در روزهايى كه اين عذر برايش وجود ندارد، آنها را قضا كند.

سؤال 84 : آيا دانش‏آموزان و دانشجويانى كه ماه رمضان، در فصل امتحانات آنها واقع شده و با گرفتن روزه نمى‏توانند خوب امتحان بدهند، حق دارند در روزهاى امتحان، روزه خود را بخورند وبعدا قضاى آن را بگيرند؟

پاسخ : عذر مذكور، مجوّز خوردن روزه نيست؛ بلكه بايد روزه را بگيرند و تا در حرج واقع نشوند، نمى‏توانند روزه را افطار نمايند؛ بلى مى‏توانند به مسافت شرعى سفر كنند و در سفر، روزه را بخورند و بعدا آن را قضا نمايند.

روزه نذرى

عذر و مانع در روزه نذرى

سؤال 85 : شخصى نذر كرده كه هفته‏اى يك روز را روزه بگيرد و بعد از نذر كردن، دو ماه روزه كفّاره كه 31 روز آن بايد پى در پى باشد، بر عهده‏اش ثابت مى‏شود. اكنون تكليف او نسبت به اين دو واجبى كه با هم مزاحمت مى‏كنند، چيست؟

پاسخ : اگر نذرش مطلق باشد، يعنى نوع خاصّى از روزه مورد نظرش نباشد، بلكه فقط روزه بودن را قصد كرده باشد، بايد آن روز را هم به نيّت اداى نذر و هم به نيّت كفّاره، روزه بگيرد و اگر نذرش مطلق نباشد، بايد آن روز را به نيّت اداى نذر، روزه بگيرد و در روزهاى بعد از آن، روزه كفّاره را ادامه دهد و در

(304)

 
اين صورت اشكالى به پى در پى بودن روزه كفّاره وارد نمى‏شود و لازم نيست روزه كفّاره را از سر بگيرد.

سؤال 86 : كسى كه نذر مى‏كند ده روز معيّن يا غير معيّن را پشت سر هم روزه بگيرد و شروع به آن مى‏كند، اما در بين ده روز عذرى (مثل مريضى يا حيض) پيش مى‏آيد، آيا لازم است بعد از رفع عذر، روزه‏ها را از سر بگيرد يا لازم نيست؟

پاسخ : در صورت فرض شده، در روزه معيّن، از سر گرفتن روزه‏ها لازم نيست؛ ولى قضاى روزه روزهايى را كه در آنها معذور بوده بايد بگيرد و در روزه غير معيّن، اگر احتمال پيش آمدن عذر را نمى‏داده، بعد از رفع عذر مذكور در سؤال، لازم نيست روزه نذرى را از سر بگيرد؛ بلكه بعد از رفع عذر، مقدار باقى مانده را پشت سر هم روزه بگيرد و صحيح است.

سؤال 87 : زنى نذر مى‏كند كه در روز معيّنى روزه بگيرد و در همان روز حيض مى‏شود. تكليف او در مورد اين نذر چه مى‏شود؟

پاسخ : بايد بعدا قضاى آن را به جا آورد.

سؤال 88 : كسى كه نذر كرده تا آخر عمرش را روزه بگيرد، چگونه مى‏تواند روزه رمضان، روزه كفّاره، روزه قضاى همين نذر يا قضاى رمضان يا روزه قضاى پدر را به جا آورد؟

پاسخ : ظاهر اين است كه صوم يوم الدّهر (روزه تمام عمر)، از روزه ماه رمضان و قضاى آن و روزه قضاى پدر و قضاى نذر منصرف است و شامل بقيه روزه‏ها غير از آنها مى‏شود و در كفّاره هم بايد خصال ديگر را اختيار كند (مانند اطعام مساكين). البته اگر نذر او مطلق باشد، گرفتن اين روزه‏ها منافاتى با روزه نذرى مذكور ندارد و حتى روزه كفّاره را نيز مى‏تواند بگيرد؛ يعنى با يك روزه مى‏تواند نيّت هر دو را بكند.

(305)

 
موالات در اداى روزه نذرى

سؤال 89 : كسى كه نذر كرده يك هفته يا يك ماه يا... را روزه بگيرد، آيا لازم است مدت نذر شده را پشت سر هم روزه بگيرد يا به صورت جدا جدا هم كفايت مى‏كند؟

پاسخ : پشت سر هم گرفتن روزه نذرى واجب نيست، مگر در نذر، شرط كند كه روزه‏ها را پشت سر هم بگيرد و يا نذر، منصرف به آن صورت باشد كه در اين دو صورت بايد روزه‏ها را پشت سر هم بگيرد.

شك در زمان نذر معيّن

سؤال 90 : كسى كه روزه گرفتن يك ماه را نذر كرده، اما بعد از نذر كردن، شك مى‏كند كه روزه ماه رجب را نذر كرده يا ماه شعبان را، چه بايد بكند؟

پاسخ : بايد احتياط كند به اين كه هر دو ماه را روزه بگيرد و اگر حرجى شد، عمل به ظن كند؛ يعنى هر ماهى را كه احتمال بيشترى مى‏دهد كه آن ماه را نذر كرده، همان ماه را روزه بگيرد و اگر گمان هم به يكى از دو ماه ندارد، مخيّر است و هر كدام را بگيرد، كافى است.

تداخل در روزه نذرى

سؤال 91 : كسى كه دو نذر كرده كه با هم قابل جمع شدن است، مثل اين كه نذر كرده غير از ماه رمضان، يك ماه روزه بگيرد و از طرفى نذر كرده كه ماه شعبان را روزه‏دار باشد، آيا با روزه گرفتن در ماه شعبان، به هر دو نذر عمل كرده يا به يك نذر؟ اگر دو نذر به طور قهرى با هم جمع شوند (مثل اين كه نذر كرده هر جمعه روزه‏دار باشد و از طرفى نذر كرده كه روز پانزدهم هر ماه روزه بگيرد و گاهى روز پانزدهم ماه، روز جمعه است)، چه حكمى دارد؟

پاسخ : در هر دو مورد، به جا آوردن يك عمل به نيّت هر دو كافى است، مگر آن كه در مورد اول، نذر به حسب قصد نذر كننده، از روزه ماه شعبان كه متعلّق

(306)

 
نذر معيّن است، انصراف داشته باشد.

قضا و كفّاره روزه نذرى

سؤال 92 : شخصى نذر كرده دهه آخر شعبان را روزه بگيرد و آن را به ماه رمضان وصل كند؛ ولى يكى دو روز از آن را موفق به روزه گرفتن نمى‏شود. لطفا وظيفه او را از جهت عمل به نذر، روزه قضا و كفّاره مربوط به نذر بيان نماييد.

پاسخ : اگر يك روز و يا دو روز را عمدا خورده است، بايد آن يك روز و يا دو روز را قضا نمايد و كفّاره را هم بپردازد و كفّاره‏اش براى هر روز، آزاد كردن يك بنده و يا اطعام شصت مسكين و يا دو ماه روزه گرفتن است؛ ولى چنانچه به واسطه عذرى نتوانسته باشد روزه بگيرد، فقط بايد قضاى آن را به جا آورد.

سؤال 93 : شخصى نذر كرده كه هفته اول ماه شعبان را روزه بگيرد، اما موفق به انجام دادن اين نذر نمى‏شود، آيا قضاى آن واجب است؟ و در صورت وجوب، آيا بايد قضاى آن را پشت سر هم بگيرد يا به طور متفرق هم كافى است؟

پاسخ : قضاى روزه‏هايى كه فوت شده، واجب است و بهتر اين است كه پشت سر هم بودن را رعايت نمايد؛ هرچند مراعات آن واجب نيست.

روزه استيجارى

سؤال 94 : آيا كسى كه نزديك به بلوغ است، ولى بالغ نشده، مى‏تواند نماز و روزه استيجارى به جا آورد؟ اگر شخص بالغى متكفّل انجام دادن نماز و روزه استيجارى شود و انجام مقدارى از آن را به كسى كه نزديك بلوغ است، واگذار نمايد، صحيح است يا خير؟

پاسخ : بچه مميّز نابالغ مى‏تواند نماز و روزه استيجارى به جا آورد؛ ولى اگر

(307)

 
شخص بالغ براى به جا آوردن آنها اجير شده باشد، به شرطى مى‏تواند به جا آوردن آنها را به نابالغ واگذار كند كه اجير كننده اجازه بدهد و يا اجير بداند كه اجير كننده راضى به اين كار است.

سؤال 95 : شخصى كه قبول كرده نماز و روزه استيجارى انجام دهد، ولى به جهت پيش آمدن گرفتارى و يا ضعف جسمانى، فعلاً قادر بر اين كار نيست، چه كار بايد بكند؟

پاسخ : اگر اميد به صحّت و سلامتى خود ندارد، بايد پول را به صاحبش برگرداند و يا با اجازه او شخص ديگرى را براى انجام دادن نماز و روزه اجير كند.

سؤال 96 : اگر كسى قرائت نمازش صحيح نباشد، آيا مى‏تواند روزه استيجارى بگيرد؟

پاسخ : اشكال ندارد.

روزه مستحبّى و مكروه

سؤال 97 : شخصى قضا و كفّاره روزه بر او واجب شده و قضا را به جا آورده و كفّاره باقى مانده است. براى اداى كفّاره، مخيّر بين اطعام شصت فقير و يا گرفتن شصت روز روزه است. با توجه به اين كه به طور معيّن، گرفتن روزه بر او واجب نشده است، آيا جايز است روزه مستحبّى بگيرد؟

پاسخ : در فرض سؤال، گرفتن روزه استحبابى مانعى ندارد.

سؤال 98 : روزه گرفتن در روز عاشورا، اگر روزه‏دار آن را به پايان نرساند، بلكه قبل از غروب آفتاب افطار نمايد و قصدش همراهى و همرنگ شدن با كاروان كربلا باشد، چه حكمى دارد؟

پاسخ : اگر بدون قصد روزه، از خوردن و آشاميدن پرهيز نمايد و ساعتى

(308)

 
قبل از اذان مغرب افطار كند، مستحب است؛ اما روزه در روز عاشورا مكروه است.

قضا و كفّاره روزه

قضاى روزه

سؤال 99 : كسى كه روزه يك سال از او فوت شده است، هنگام قضا كردن آنها بايد ماه رمضان را 29 روز حساب كند يا سى روز؟

پاسخ : در فرض مذكور، ماه رمضانى كه روزه‏اش فوت شده، اگر سى روز بوده، قضايش سى روز است و اگر 29 روز بوده، قضايش هم 29 روز است و اگر فراموش كرده و يا علم ندارد كه ماه رمضان، 29 روز بوده يا سى روز، چنانچه احتياط نمايد و سى روز بگيرد، بهتر است.

سؤال 100 : شخصى پنج روز از ماه رمضان سابق، روزه قضا داشته است. با اين كه كارش سفر نيست و شغلش نيز در سفر نيست، روز بيست و پنجم شعبان به مسافرت مى‏رود. آيا بدون اين كه قصد اقامه ده روز كند، مى‏تواند در سفر، اين پنج روز را روزه قضا بگيرد يا خير؟

پاسخ : در فرض سؤال، روزه‏اش صحيح نيست.

سؤال 101 : به جا آوردن روزه قضا مقدّم است يا روزه كفّاره مربوط به آن؟ مثلاً كسى كه عمدا در ماه مبارك رمضان آب خورد و روزه‏اش را باطل كرد، اگر بخواهد بابت كفّاره آن، شصت روز روزه بگيرد، آيا گرفتن يك روز روزه قضا مقدّم است يا گرفتن شصت روز روزه كفّاره؟

پاسخ : بين قضاى روزه و كفّاره‏اش ترتيبى نيست. انسان مخيّر است هر كدام را مقدّم و يا مؤخّر به جا آورد، اگر چه ترتيب طبيعى اين است كه اول قضا و

(309)

 
بعد كفّاره را انجام دهد.

سؤال 102 : كسى در غير ماه رمضان، بعد از طلوع فجر از خواب بيدار مى‏شود، در حالى كه محتلم شده است و نمى‏داند كه احتلامش قبل از اذان صبح بوده يا بعد از اذان. آيا او مى‏تواند قضاى روزه ماه رمضان را در آن روز به جا آورد؟

پاسخ : مى‏تواند.

سؤال 103 : كسى كه روزه قضا برعهده اوست و فعلاً مريض است و اميد بهبودى و توانايى بر قضا كردن روزه‏ها را ندارد، آيا مى‏تواند در حال زنده بودن، براى گرفتن اين روزه‏ها نايب بگيرد؟

پاسخ : در فرض سؤال، نيابت از شخص زنده جايز نيست؛ ولى مى‏تواند به شخص مورد اطمينانى پولى را صلح نمايد و در ضمن صلح، شرط كند كه بعد از فوت او، خودش براى او روزه استيجارى بگيرد و يا كسى را براى اين كار اجير كند.

روزه قضاى ميّت

سؤال 104 : آيا كسى كه خودش روزه قضا دارد، مى‏تواند قضاى روزه واجب ميّت را بگيرد؟

پاسخ : مى‏تواند بگيرد؛ ولى بهتر اين است كه روزه قضاى خود را مقدّم بدارد.

سؤال 105 : مسلمانى كه به سبب سفر، چند روز از ماه مبارك رمضان را روزه نگرفت و در همان ماه رمضان فوت كرد، آيا قضاى اين روزه‏ها بر ولىّ ميّت ثابت مى‏شود؟

پاسخ : در صورت فرض شده، قضا بر ولىّ ميّت واجب است.

سؤال 106 : اگر ميّت، پسر نداشته باشد، آيا از بابت نماز و روزه، وظيفه‏اى متوجه دختر بزرگ ميّت مى‏شود؟ اگر ميّت فرزندى نداشته باشد، حكمى در اين باره وجود دارد يا خير؟

(310)

 
پاسخ : اگر ميّت، پسر نداشته باشد، بر بزرگ‏ترين فرد ذكور از نزديك‏ترين طبقه ارث، احتياطا لازم است كه نماز و روزه او را قضا كند، حتى اگر از او ارث نبرد.

سؤال 107 : انجام نماز و روزه قضا شده ميّت كه برعهده پسر بزرگ ميّت است، آيا وظيفه اختصاصى پسر بزرگ است و بايد خودش انجام دهد يا مى‏تواند با اجير كردن شخص ديگر نيز آن را به انجام برساند؟

پاسخ : پسر بزرگ ميّت مى‏تواند خودش روزه و نماز پدرش را قضا كند و مى‏تواند ديگرى را اجير بگيرد تا آنها را انجام دهد، ولى اگر اجير به جا نياورد و يا باطل به جا آورد، از ذمّه ولىّ ميّت ساقط نمى‏شود.

كفّاره روزه

سؤال 108 : كسى سال‏ها بدون عذر، روزه نگرفته است. اكنون توبه كرده و روزه مى‏گيرد؛ ولى نمى‏تواند كفّاره روزه‏هايى را كه نگرفته است، پرداخت كند يا روزه كفّاره بگيرد. تكليف اين شخص چيست؟

پاسخ : آن مقدارى كه مى‏تواند و برايش مشقّت ندارد، در اداى كفّاره كوشش نمايد و اگر نتوانست، براى هر روز هر قدر در توان دارد، صدقه بدهد و احتياطا استغفار نيز بكند؛ ولى اگر بعدا توانست كفّاره را بپردازد يا روزه كفّاره بگيرد، بنا بر احتياط بايد اين كار را بكند.

سؤال 109 : در موردى كفّاره جمع واجب مى‏شود و شارع مقدّس مى‏خواهد كه بنده عاصى هر سه جريمه (آزاد كردن بنده، گرفتن شصت روز روزه و طعام دادن به شصت فقير) را به جا آورد. با توجه به اين كه در روزگار ما ديگر آزاد كردن بنده، مصداق خارجى ندارد، آيا بايد به جاى آن، يكى از دو مورد ديگر از جريمه‏ها را تكرار كند تا به جا آوردن سه جريمه محقّق شود يا لازم نيست؟

(311)

 
پاسخ : به جاى آزاد كردن بنده، چيز ديگرى واجب نيست؛ بلكه ساقط است.

سؤال 110 : شخصى كه مى‏خواهد براى كفّاره روزه باطل شده، دو ماه پى در پى روزه بگيرد، اگر تعداد روزه‏هاى دو ماه، روى هم 58 يا 59 روز شود، كافى است يا حتما بايد شصت روز روزه بگيرد؟

پاسخ : اگر از روز اول ماه، شروع به گرفتن روزه كفّاره كند و دو ماه پشت سر هم روزه بگيرد، لازم نيست حتما شصت روز روزه بگيرد؛ بلكه همان دو ماه را به اتمام برساند و كافى است، خواه هر دو ماه تمام (60=30+30) يا يكى تمام و يكى ناقص (50=29+30) و يا هر دو ناقص (58=29+29) باشد؛ ولى اگر از روزهاى وسط ماه، شروع به روزه كفّاره كند، بايد احتياط را مراعات كند و شصت روز روزه بگيرد.

سؤال 111 : آيا صحيح است در مدّ طعام كه به عنوان كفّاره روزه پرداخت مى‏شود، به جاى طعام، پول آن را به فقير داد؟

پاسخ : جايز است پول را به فقير بدهد تا طعام بخرد و اگر فقير اين كار را بكند، كافى است و دهنده پول برى‏ء الذمّه مى‏شود.

سؤال 112 : يكى از كفّارات در روزه، اطعام نمودن فقراست. آيا لازم است چيزى كه براى اداى كفّاره تهيه شده، به فقرا خورانده شود يا تسليم نمودن كفّاره به فقير كافى است، ولو اين كه بدانيم خودش مصرف نمى‏كند و مثلاً به فردى غير فقير مى‏خوراند؟

پاسخ : اگر فقر آنها از طريق شرعى ثابت شود، تسليم نمودن كفّاره به آنها كافى است و اما اين كه براى خودش مصرف مى‏كند و يا براى مهمانش و يا كس ديگر، در حكم مسأله تأثيرى ندارد.

سؤال 113 : شخصى چندين روز به طور عمد روزه‏اش را نگرفته و اكنون مى‏خواهد بابت كفّاره هر روز به شصت نفر فقير طعام بدهد. آيا لازم است براى هر روز، شصت

(312)

 
فقير جداگانه در نظر گرفته شود كه كار بسيار مشكلى است يا يك گروه شصت نفرى كافى است و كفّاره تمام روزه‏ها را به همين يك گروه مى‏تواند بدهد؟

پاسخ : كفّاره تمام روزه‏ها را مى‏توان به يك گروه شصت نفرى از فقرا داد؛ ولى بايد كفّاره هر روز، حتما به شصت فقير برسد و كمتر از آن مجزى نيست.

سؤال 114 : كسى كه مشغول گرفتن دو ماه روزه كفّاره است، آيا حق دارد قبل از تمام شدن سى و يك روز، بين روزه‏ها فاصله بيندازد و بعضى از روزه‏ها را افطار كند؟

پاسخ : افطار كردن در وسط سى و يك روز مانع شرعى ندارد؛ ولى بايد دو ماه روزه را از سر بگيرد و روزه‏هاى گرفته شده به حساب نمى‏آيد.

سؤال 115 : زنى كه مشغول گرفتن شصت روز، روزه كفّاره است و قبل از تمام شدن 31 روز از آن، عادت ماهانه برايش پيش مى‏آيد، تكليفش چيست؟

پاسخ : فاصله شدن زمان حيض، ضررى به پشت سر هم بودن نمى‏رساند؛ يعنى اگر روزه‏هايى را كه تا روز قبل از حيض شدن گرفته، با روزه‏هايى كه بلافاصله پس از پاك شدن از حيض گرفته است، روى هم 31 روز شود، صحيح است و مانعى ندارد، هر چند در بين آنها چند روز را حائض شده و روزه نگرفته باشد.

سؤال 116 : آيا جايز است مكلّفى كفّاره روزه خود را به واجب النفقه خود بپردازد؟

پاسخ : جايز نيست.

سؤال 117 : زنى كه به علت عذر شرعى نمى‏تواند روزه بگيرد و عذر او تا ماه رمضان بعدى ادامه دارد و بايد براى هر روز، يك مدّ طعام پرداخت كند، پرداخت آن برعهده خودش است يا شوهرش؟ و آيا فقير و غنى بودن زن، تأثيرى در حكم اين مسأله دارد يا خير؟

(313)

 
پاسخ : در فرض سؤال، احتياطا جزء نفقه حساب مى‏شود.

سؤال 118 : كسى كه قضاى روزه‏هاى ميّتى را به طور استيجارى يا تبرّعى انجام مى‏دهد، اگر بعد از ظهر افطار كند، كفّاره دارد يا خير؟

پاسخ : اگر با علم و عمد افطار كند، احتياطا بايد كفّاره بدهد و كفّاره آن، اطعام ده مسكين و براى هر مسكين، يك مدّ طعام است و اگر نتوانست، سه روز روزه بگيرد.

سؤال 119 : كسى كه به جهت مريضى نمى‏تواند روزه بگيرد و مى‏داند كه مريضى او تا سال بعد هم ادامه خواهد داشت، آيا مى‏تواند كفّاره روزه خود را قبل از ماه رمضان پرداخت كند؟

پاسخ : نمى‏تواند كفّاره را پيش از ماه رمضان پرداخت كند.

سؤال 120 : آيا كفّاره روزه‏هاى ماه رمضان كه پدر به طور عمدى افطار كرده، برعهده پسر بزرگ‏تر است؟ كفّاره روزه‏هايى كه از روى عذر نگرفته (مدّ طعام)، برعهده چه كسى است؟

پاسخ : كفّاره افطار روزه پدر، بر پسر بزرگ‏تر واجب نيست، خواه كفّاره افطار عمدى باشد و يا كفّاره افطار عذرى؛ ولى اگر كفّاره، متعيّن در روزه باشد، پسر بزرگ‏تر بايد آن را انجام دهد.

سؤال 121 : در صورتى كه كفّاره روزه، بر كسى واجب شود و نتواند آن را به صورت كامل به جا آورد و نهايتا منجر به ذكر استغفار گردد، آيا بعد از مرگ او كفّاره روزه بر پسر بزرگ‏ترش واجب است؟

پاسخ : اگر در نهايت، كسى وظيفه‏اش استغفار باشد و استغفار كند و بعد هم قادر بر به جا آوردن كفّاره نباشد و فوت كند، ظاهرا چيزى بر عهده ورثه نيست؛ ولى اگر استغفار نكرده، بنا بر احتياط كفّاره از تركه پرداخت گردد.

(314)

 
مواردى كه نه قضاى روزه واجب است و نه كفّاره روزه

سؤال 122 : در ابتداى تكليف كه براى خوردن سحرى بيدار مى‏شديم، پدرمان به ما مى‏گفت كه تا آخر اذان مى‏توانيد غذا بخوريد و ما همين طور عمل مى‏كرديم. آيا اين روزه‏هايمان قضا دارد يا خير؟

پاسخ : اگر نمى‏دانيد كه پس از طلوع فجر چيزى خورده‏ايد يا نه، قضا ندارد.

سؤال 123 : مكلّفى توانايى روزه گرفتن در روزهاى گرم و بلند تابستان را ندارد و گرفتن روزه را به روزهاى كوتاه و خنك پاييز و زمستان موكول مى‏كند؛ ولى قبل از رسيدن آن ايّام از دنيا مى‏رود. آيا قضا كردن روزه‏ها از طرف او واجب است يا خير؟ اگر وصيت كرده باشد كه اين روزه‏ها را به نيّت قضاى روزه ماه رمضان از طرف من به جا آوريد، چه حكمى دارد؟

پاسخ : قضاى روزه‏هاى مذكور در سؤال، اگر قبل از فوت كردن، توانايى روزه گرفتن نداشته، از طرف او واجب نيست؛ اما اگر آن طورى كه در سؤال ذكر شده، وصيت كرده باشد، احتياطا از ثلث تركه پرداخت كنند و نيابتا از طرف او به قصد رجا، روزه گرفته شود.

سؤال 124 : روزه‏دارى كه بدون تحريك و لمس و ملاعبه، منى از او خارج شود، آيا قضا و كفّاره بر او ثابت مى‏شود يا خير؟

پاسخ : اگر هيچ قصد و اختيارى در بين نبوده، ظاهرا روزه‏اش باطل نمى‏شود.

سؤال 125 : كسى كه قبلاً در يوم الشك (شكّ بين روز آخر شعبان و اول رمضان) روزه گرفته و آن را بعد از اذان ظهر باطل كرده و اكنون به ياد ندارد كه بعدا يوم الشك جزء رمضان محسوب شد يا نه، اكنون تكليفش چيست؟

پاسخ : در فرض سؤال كه نمى‏داند يوم الشك جزء رمضان بوده است يا نه، تكليفى ندارد.

(315)

 
مواردى كه فقط قضاى روزه واجب است

سؤال 126 : دختر بچه‏اى كه از سن يازده يا دوازده سالگى شروع به گرفتن روزه مى‏كند و قبل از آن نمى‏دانسته كه روزه بر او واجب است، آيا نسبت به قضا و كفّاره روزه‏هاى قبلى تكليفى دارد يا خير؟

پاسخ : قضاى روزه‏هايى كه نگرفته بر او واجب است؛ ولى دادن كفّاره لازم نيست، مگر اين كه در ياد گرفتن مسأله كوتاهى كرده و در حين عمل نيز ملتفت بوده؛ يعنى احتمال مى‏داده كه روزه بر او واجب باشد كه در اين صورت كفّاره نيز بايد بدهد.

سؤال 127 : در نُه سالگى كه سال اول تكليفم بود، بنابه گفته مادرم كه مى‏گفت تو توانايى گرفتن روزه را ندارى، روزه نگرفتم و در آن موقع، خودم هم قدرت تشخيص اين امر را نداشتم كه توانايى گرفتن روزه را دارم يا خير. اكنون براى روزه‏هايى كه در آن سال نگرفته‏ام، چه كار بايد بكنم؟

پاسخ : به اندازه‏اى كه يقين داريد بعد از بلوغ روزه نگرفته‏ايد، بايد قضا نماييد و در فرض مسأله، كفّاره واجب نيست.

سؤال 128 : پزشكى به مريضى گفته كه تو داراى يك بيمارى هستى كه روزه گرفتن برايت مضر است و او چندين سال روزه نگرفته است؛ ولى بعدا فهميده كه پزشك، در تشخيص خود اشتباه كرده و روزه، ضررى براى او نداشته است. حكم روزه‏هايى كه ترك شده، چيست؟

پاسخ : كفّاره بر او واجب نيست؛ ولى قضا لازم است.

سؤال 129 : كسى از خوف ضرر، روزه‏هايش را افطار كرده و كفّاره آن را هم پرداخته است؛ ولى پس از چند سال فهميده كه خوفش بى جا بوده و روزه هيچ ضررى براى او نداشته است. حكم اين فرد چيست؟

پاسخ : در صورت مذكور، قضاى روزه‏هايى كه نگرفته، واجب است.

(316)

 
سؤال 130 : يك نفر چندين سال مريضى مستمر داشته و روزه نگرفته و كفّاره آن را پرداخت كرده است. سپس به پزشك مراجعه مى‏كند و پزشك مى‏گويد كه خوب شده‏اى و مى‏توانى روزه بگيرى و مريض شك مى‏كند كه احتمالاً در ماه رمضان گذشته هم مى‏توانسته‏ام روزه بگيرم، ولى خيال مى‏كردم كه توانايى آن را ندارم. آيا در اين فرض، قضاى روزه ماه رمضان گذشته بر او لازم است يا همان كفّاره كافى است؟ اگر از گفته پزشك، يقين يا اطمينان عادى پيدا كند كه در رمضان گذشته مى‏توانسته روزه بگيرد، چه حكمى دارد؟

پاسخ : در صورت شك در اين كه در ماه رمضان گذشته، عذرش برطرف شده بود يا نه، قضاى روزه لازم نيست و كفّاره‏اى كه داده، كافى است؛ ولى اگر بعد از رجوع به پزشك، از گفته او يقين و يا اطمينان پيدا كرد كه عذرش در ماه رمضان گذشته برطرف شده بوده است، قضا لازم است؛ ولى كفّاره ندارد.

سؤال 131 : شخصى در ماه مبارك رمضان به جهت عسر و حرج، روزه‏اش را افطار مى‏كند (او كشاورز است و عطش و تشنگى او را مضطرب نموده، بعدازظهر چيزى مى‏خورد و مى‏آشامد)؛ ولى به اندازه ضرورت اكتفا نمى‏كند. حال، وظيفه‏اش چيست؟

پاسخ : در فرض سؤال، نوشيدن به اندازه رفع عطش جايز است؛ ولى بعدا بايد قضاى آن را به جا آورد و اگر هنگامى كه بيشتر از مقدار لازم براى رفع عطش مى‏نوشد، اعتقادش اين باشد كه اين كار جايز است و احتمال عدم جواز ندهد، كفّاره لازم نيست.

سؤال 132 : آيا قضاى روزه بر كسى كه از روى تقيّه روزه‏اش را افطار كرده، لازم است يا خير؟

پاسخ : اگر كسى كه از او تقيّه مى‏كند، از غير مخالفين باشد و يا اين كه تقيّه در ترك صوم باشد، روزه باطل است و قضا واجب است و اما اگر تقيّه از مخالفين و در چيزى باشد كه به فتواى فقهاى آنها برمى‏گردد (مثل افطار كردن قبل از

(317)

 
زايل شدن سرخى طرف مشرق)، چنانچه نيّت او اين باشد كه باقى بر روزه باشد، روزه‏اش صحيح است، هر چند احتياط مستحب در قضا كردن است.

سؤال 133 : مردى كه گمان مى‏كند انزال، سبب باطل شدن روزه است، نه دخول و در هنگام روزه، با همسرش مجامعت و دخولِ بدون انزال انجام مى‏دهد، تكليف روزه‏اش چيست؟

پاسخ : اگر جاهل مقصّر باشد، بنا بر اقوى و اگر جاهل قاصر باشد، بنا بر احتياط قضاى روزه بر او واجب است؛ ولى كفّاره ندارد، مگر اين كه جاهل مقصّر باشد و در هنگام عمل نيز ملتفت باشد؛ يعنى احتمال ابطال روزه را بدهد كه در اين صورت بايد كفّاره نيز بدهد.

سؤال 134 : اگر در ماه مبارك رمضان كارى كه مكلّف احتمال مى‏دهد مبطل روزه باشد، از او سر بزند، ولى بعدا بفهمد كه آن كار روزه را باطل نمى‏كند، روزه‏اش صحيح است يا باطل؟ اگر گمان كند كارى روزه را باطل نمى‏كند و مرتكب آن شود و بعد بفهمد كه آن كار، مبطل روزه بوده، روزه‏اش چه حكمى دارد؟

پاسخ : در صورت اول، اگر با احتمال مفطر بودن مرتكب آن كار شده، روزه‏اش باطل مى‏شود و قضا دارد؛ ولى كفّاره ندارد ودر صورت دوم نيز اگر جاهل مقصّر باشد، بنا بر اقوى و اگر جاهل قاصر باشد، بنا بر احتياط روزه‏اش باطل است و قضا دارد؛ ولى كفّاره ندارد، مگر اين كه جاهل مقصّر ملتفت باشد ؛ يعنى در ياد گرفتن مسأله كوتاهى كرده باشد و در موقع عمل احتمال بطلان روزه را نيز بدهد كه در اين صورت كفّاره را هم بايد بدهد. همچنين اگر بداند كه كارى حرام است، ولى نداند كه باعث ابطال روزه مى‏شود يا نه و مرتكب آن شود و آن فعل حرام، مبطل روزه باشد، احتياطا كفّاره هم بر او واجب مى‏شود.

سؤال 135 : اگر شخصى روزى را كه مردّد بين آخر شعبان و اول رمضان است، افطار كند، از نظر قضا و كفّاره چه حكمى دارد؟ اگر روزى را كه مردّد بين آخر رمضان و اول

(318)

 
شوال است، افطار كند، حكمش چيست؟

پاسخ : اگر كسى شك كند كه امروز، آخر ماه شعبان است يا اول ماه رمضان و افطار كند، چنانچه بعدا معلوم شود اول ماه رمضان بوده است، فقط قضا دارد و اگر معلوم شود آخر ماه شعبان بوده و يا به حالت شك باقى بماند و معلوم نشود كه آخر شعبان بوده يا اول رمضان، قضا و كفّاره ندارد و اگر شك كند كه آخر ماه رمضان است يا اول شوال و افطار كند و بعدا معلوم شود كه آخر ماه رمضان بوده است و يا به حالت شك بماند و معلوم نشود كه آخر رمضان بوده يا اول شوال، قضا و كفّاره لازم است و اگر معلوم شود كه اول شوال بوده، چيزى از قضا و كفّاره بر عهده او نيست، اگرچه احتياط مستحب دادن كفّاره است.

مواردى كه هم قضاى روزه واجب است و هم كفّاره روزه

سؤال 136 : مردى قبل از بلوغ گمانش اين بوده كه مردان فقط بعد از رسيدن به پانزده سالگى بالغ مى‏شوند و قبل از پانزده سالگى نماز و روزه‏اى به جا نياورده است؛ ولى اكنون احتمال مى‏دهد يا مى‏داند كه قبل از پانزده سالگى بالغ شده است. در اين صورت، چه وظيفه‏اى دارد؟

پاسخ : آن مقدارى كه يقين دارد بعد از بلوغ شرعى، از نماز و روزه‏اش ترك شده، قضاى آن واجب است و ظاهرا براى روزه‏هاى فوت شده، كفّاره لازم نيست، مگر اين كه جاهل مقصّر ملتفت به هنگام ترك روزه باشد.

سؤال 137 : كسى كه پنج سال در ماه مبارك رمضان با داشتن توانايى، روزه نگرفته و به دليل جهل به مسأله فكر مى‏كرده كه بعدا فقط بايد قضاى روزه‏ها را بگيرد، نسبت به قضا و كفّاره، چه وظيفه‏اى دارد؟

پاسخ : بايد قضا و كفّاره، حتى كفّاره تأخير قضاى روزه‏ها را ادا كند.

(319)

 
سؤال 138 : شخصى يقين دارد كه فردا قبل از اذان ظهر مسافرت مى‏كند و بدين جهت در شب ماه مبارك رمضان خود را جنب مى‏كند و بعد از اذان صبح غسل مى‏نمايد و نماز مى‏خواند و سپس به مسافرت مى‏رود. آيا چيزى بر عهده اين شخص مى‏آيد يا نه؟ اگر با اين فرض، موفّق به مسافرت نشود، حكمش چيست؟

پاسخ : در هر دو صورت، قضا بر او واجب است؛ ولى اگر غفلت داشته و يا اعتقادش اين بوده كه اين عمل او اشكال ندارد و در حصول اين اعتقاد كوتاهى نكرده، در اين صورت كفّاره ندارد.

سؤال 139 : اگر كسى نذر كند كه روز معيّنى را روزه بگيرد، ولى عمدا آن روز را روزه نگيرد، حكمش چيست؟

پاسخ : افطار عمدى روزه نذر معيّن، علاوه بر قضا، كفّاره هم دارد و كفّاره آن همانند كفّاره قسم است.

سؤال 140 : كسى كه نمى‏داند استمناء روزه را باطل مى‏كند و مرتكب اين كار مى‏شود، روزه‏اش چه حكمى دارد؟ آيا كفّاره هم ثابت مى‏شود يا نه؟

پاسخ : در فرض سؤال كه جاهل به مفطر بودن استمنا است، اگر جاهل به حرام بودن آن هم باشد، فقط قضا واجب است؛ و اگر عالم به حرمت آن باشد، احتياطا كفّاره نيز واجب است و بنا بر احتياط بايد كفّاره جمع بپردازد.

سؤال 141 : كفّاره شخص روزه‏دارى كه استمنا كند، چيست؟ اگر استمنا به سبب شوخى با همسر انجام شود، چه حكمى دارد؟

پاسخ : اگر شخصى به قصد انزال منى استمنا كند، روزه‏اش باطل است و قضا واجب مى‏شود و اگر عالم به حرمت باشد، احتياطا كفّاره جمع نيز واجب است؛ اما اگر خروج منى به واسطه ملاعبه با همسر صورت بگيرد، همان حكم را دارد؛ يعنى علاوه بر قضا، كفّاره‏اش كفاره افطار عمدى روزه ماه رمضان است؛ ولى كفّاره جمع نيست؛ و اگر قصد انزال منى ننموده و احتمال آمدن منى را هم

(320)

 
نمى‏داده و عادتش هم نبوده، روزه‏اش صحيح است و چيزى بر او نيست.

سؤال 142 : كسى در شب ماه رمضان چيزى مى‏خورد كه مى‏داند موجب قى كردن در فردا مى‏شود، روزه‏اش از جهت قضا و كفّاره چگونه است؟

پاسخ : در مفروض سؤال، بنا بر احتياط قضا بر او واجب است؛ ولى كفّاره ندارد؛ اما اگر پس از خوردن، اين مطلب را فراموش كند و قصد روزه كند و فردا نيز قى نكند، روزه‏اش صحيح است.

سؤال 143 : چنانچه روزه‏دار بداند كه اگر به محلّى برود، او را مجبور به افطار مى‏كنند و به آن جا برود، حكم روزه‏اش از جهت قضا و كفاّره چيست؟ اگر پس از رفتن او را مجبور نكنند، چه طور؟

پاسخ : به مجرّد اين كه روزه‏دار قصد رفتن به آن جا را بكند، روزه‏اش باطل مى‏شود، چه او را مجبور به افطار كنند يا نكنند؛ ولى در هر صورت كفّاره ندارد.

سؤال 144 : اگر كسى نداند كه افطار نمودن روزه، موجب كفّاره مى‏شود، آيا افطار كردن او موجب كفّاره مى‏شود؟

پاسخ : جهل به وجوب كفّاره، موجب سقوط آن نمى‏شود.

سؤال 145 : بيمارى زن باردار يا شيرده، سه سال پشت سر هم طول كشيده و در اين مدت، روزه نگرفته و اكنون شفا يافته است. آيا قضاى روزه‏ها بر او واجب است يا دادن كفّاره كافى است؟

پاسخ : اگر بعد از خوب شدن، تا رسيدن ماه رمضان وقت براى قضاى روزه باشد، فقط قضاى روزه‏هاى سال آخر واجب است و بايد براى روزه‏هاى سال‏هاى قبل، تنها كفّاره بدهد و اگر وقت براى گرفتن روزه‏هاى سال آخر وسيع نباشد، به مقدارى كه وقت وسعت دارد، قضاى روزه‏هاى سال آخر را به

(321)

 
جا آورد و براى بقيه روزه‏هاى سال آخر و روزه‏هاى سال‏هاى قبل، كفّاره بپردازد.

سؤال 146 : آيا مى‏توان براى كسى كه روزه ماه مبارك رمضان را از روى عمد افطار مى‏كند، علاوه بر كفّاره، جريمه ديگرى قائل شد؟

پاسخ : اگر مستحل نباشد ولكن افطار كردن او از روى علم و عمد باشد، علاوه بر كفّاره، اصل تعزير در مورد او ثابت است.

ديگر احكام روزه

سؤال 147 : در چند سالگى نماز و روزه بر دختر واجب مى‏شود؟ و اگر دخترى نُه ساله شد، ولى آثار بلوغ جسمى در او ظاهر نشد، آيا نماز و روزه بر او واجب است يا خير؟

پاسخ : اگر دخترِ عاقل، نُه ساله شود، تكاليف بر او واجب مى‏شود و اگر بعضى از آنها مثل روزه ماه رمضان، حرجى باشد، واجب نيست و اگر بتواند يك يا چند روز در ميان روزه بگيرد، بايد انجام دهد و روزه‏هايى را كه نگرفته تا ماه رمضان سال بعد قضا نمايد و اگر ممكن نشد، هر وقت توانست، قضا كند.

سؤال 148 : به چه دليل دختر بچه نُه ساله‏اى كه به تكليف رسيده و توانايى انجام دادن نماز را دارد، ولى قدرت روزه گرفتن را ندارد، بعدا بايد قضاى اين روزه‏ها را به جا آورد؟

پاسخ : ظاهرا وجوب روزه به نحو تعدّد مطلوب است؛ يعنى اگر در وقت خاص كه ماه رمضان است، قدرت ندارد، در وقت بعد كه قدرت پيدا مى‏كند، بايد قضا نمايد.

سؤال 149 : عطر زدن در ماه مبارك رمضان، چه حكمى دارد؟

پاسخ : بوئيدن بوى خوش، مكروه است؛ ولى عطر زدن و استعمال بوى

(322)

 
خوش، در حال روزه مانعى ندارد.

سؤال 150 : گناهى كه در حال روزه انجام مى‏شود، با گناه در حال عادى، يكسان است يا متفاوت؟

پاسخ : گناه در حال روزه، با گناه در حال غير روزه متفاوت است و در حال روزه شدّت پيدا مى‏كند.

سؤال 151 : كسى كه در جايى مشغول به كار است و رئيس او بدون داشتن عذر شرعى از وى مى‏خواهد هنگام روزه ماه رمضان برايش غذا ببرد و در صورت خوددارى و نهى از منكر، ممكن است كارش را از دست بدهد، چه وظيفه‏اى دارد؟

پاسخ : تا به حدّ اضطرار نرسد، اين كار را نكند و در صورت اضطرار، معذور است.

سؤال 152 : آيا دادن غذا و يا فروختن آن به كافر، در روزِ ماه مبارك رمضان جايز است؟

پاسخ : اگر در عرف، هتك احترام ماه مبارك رمضان محسوب شود، حرام است.

سؤال 153 : با عنايت به نياز مبرم بيماران و مصدومين به خون و فرآورده‏هاى خونى، حكم اهداى خون در ماه مبارك رمضان، در ساعات قبل و بعد از افطار را بيان نماييد.

پاسخ : اهداى خون، جايز و كار پسنديده‏اى است؛ ولى نبايد براى روزه‏دار ضرر جدّى داشته باشد و يا براى روزه او مشكلى ايجاد كند.

سؤال 154 : خوردن افطارى در مدرسه، با پول بيت المال (پول مدرسه) چگونه است؟

پاسخ : اگر طبق مقرّرات باشد، اشكالى ندارد؛ ولى بهتر است خوددارى شود.

(323)

 
سؤال 155 : افطارى دادن يكى از كارهايى است كه در بعضى از مدارس به صورت نوبتى در ماه رمضان انجام مى‏شود. بدين ترتيب كه از هر كلاس مبلغى جمع‏آورى مى‏شود تا غذايى تهيه شود. حال اگر بعضى از افراد اين پول را با اكراه و يا به جهت خجالت و حيا بپردازند و يا اين كه براى جلوگيرى از مورد توجه قرار گرفتن توسط دانش‏آموزان ديگر، مجبور به پرداخت شوند، آيا برگزارى اين مراسم صحيح است يا خير؟

پاسخ : حكم مسأله به حسب موارد، متفاوت است. اگر واقعا در موردى جمع آورى پول جهت افطارى، سبب محذورات مذكور در سؤال گردد، كار صحيحى نيست؛ بلكه اگر كسى بداند كه دانش آموزى با عدم رضايت پول را پرداخت كرده است، نمى‏تواند از افطارى كه با آن پول تهيه شده، بخورد.

سؤال 156 : با كسى كه مسلمان است، ولى به مثل روزه و خمس اعتقادى ندارد، چگونه بايد رفتار كرد؟

پاسخ : اگر منكر وجوب روزه و خمس است، به طورى كه انكارش به انكار توحيد يا رسالت بر مى‏گردد، احكام ارتداد را دارد و اگر اين طور نباشد، احكام ارتداد جارى نمى‏شود و بايد به نحو مناسب او را ارشاد نمود.
اعتكاف

صحّت اعتكاف

سؤال 157 : آيا اعتكاف كودك مميّز صحيح است؟

پاسخ : اعتكاف بچه مميز، با رعايت شرايط آن، به نظر اين جانب صحيح است.

سؤال 158 : آيا «ايمان» از شرايط اعتكاف است يا «اسلام»؟

(324)

 
پاسخ : «اسلام» شرط صحّت و «ايمان» شرط قبول شدن آن در پيشگاه پروردگار است.

نيّت اعتكاف

سؤال 159 : زمان نيّت اعتكاف، چه موقع است؟ و آيا در اول شب مى‏توان نيّت كرد؟

پاسخ : زمان نيّت اعتكاف، زمان نيّت روزه آن است و چنانچه در اول شب نيّت شود و تا اذان صبح استمرار داشته باشد، كافى است.

سؤال 160 : آيا در اعتكاف، نيازى به قصد نمودن عبادات ديگر (علاوه بر قصد و نيّت اعتكاف) هم هست؟

پاسخ : در اعتكاف، نيّت خودِ اعتكاف و نيّت روزه لازم است.

سؤال 161 : آيا در اعتكافِ واجب و مستحب، قصد وجوب يا استحباب لازم است؟

پاسخ : اصل اعتكاف، مستحب است؛ ولى نيّت استحباب لازم نيست. البته اگر نذر يا عهد كرده باشد و يا قسم خورده باشد كه اعتكاف كند، قصد وفاى به نذر و عهد و قسم لازم است.

سؤال 162 : آيا در اعتكاف مى‏توان نيّت را از مستحب به واجب يا از واجب به مستحب برگرداند، يا اعتكافى را كه از طرف پدر انجام مى‏شود، از طرف مادر قرار داد، يا اعتكافى را كه به نيّت خودمان شروع كرده‏ايم، به نيابت از اموات به پايان برسانيم يا به عكس؟ و آيا امثال اين موارد جايز است؟

پاسخ : در هيچ يك از صورت‏هاى فرض شده، عدول جايز نيست، نه از واجب به واجب يا به مستحب ديگر، و نه از مستحب به مستحب يا واجب ديگر، و نه صورت‏هاى ديگرى كه در سؤال مطرح شده است.

(325)

 
سؤال 163 : آيا تجديد نيّت، در روز سومِ اعتكافِ مستحب لازم است؟

پاسخ : تجديد نيّت، در روز سوم لازم نيست، اگر چه بهتر است.

سؤال 164 : آيا در اعتكاف، بايد از ابتدا تعداد روزهايى را كه مى‏خواهيم معتكف شويم، نيّت كنيم يا واجب نيست؟ مثلاً اگر سه روز نيّت كنيم و بعد از سه روز، يك روز ديگر به نيّت اعتكاف در مسجد بمانيم، صحيح است يا خير؟

پاسخ : بايد از اول، نيّت سه روز را بكند و كمتر از آن نباشد؛ ولى بعد از سه روز، اگر يك شب و يك روز هم نيّت اعتكاف بكند و در مسجد بماند، اشكال ندارد و اگر دو روز بماند و مجموعا پنج روز شود، بايد روز ششم را هم در مسجد به نيّت اعتكاف بماند؛ ولى اگر پس از سه روز بخواهد فقط مقدارى از يك روز يا يك شب را به نيّت اعتكاف در مسجد بماند، صحّتش خالى از اشكال نيست.

روزه اعتكاف

سؤال 165 : آيا هر گونه روزه، ولو استيجارى، تبرّعى و... براى اعتكاف كافى است؟

پاسخ : هر نوع روزه مشروع براى صحّت اعتكاف كافى است؛ ولى بنا بر احتياط بايد روزه براى همان كسى باشد كه اعتكاف براى اوست.

سؤال 166 : اگر شخصى كه روزه نذرى يا استيجارى برعهده اوست، اين روزه‏ها را در اعتكاف به جا آورد، آيا كفايت از روزه نذرى و استيجارى مى‏كند يا خير؟

پاسخ : روزه‏هايى كه در حال اعتكاف، به قصد به جا آوردن روزه نذرى يا استيجارى گرفته است، كفايت از آنها مى‏كند.

سؤال 167 : شخصى كه نذر كرده تا در روزهاى معيّنى اعتكاف كند، آيا مى‏تواند در همان روزها، روزه نذرى يا استيجارى يا روزه واجب ديگرى را كه برعهده اوست، به جا آورد و هر دو واجب را از ذمّه خود ساقط كند؟

(326)

 
پاسخ : اگر روزه را براى همان كسى انجام دهد كه اعتكاف را از طرف او به جا مى‏آورد، مانعى ندارد.

مكان اعتكاف

سؤال 168 : كسى كه نيّت كرده مثلاً در شبستان مسجد معتكف شود، آيا خارج شدن از شبستان و ورود به حياط يا ديگر قسمت‏هاى مسجد، ضررى براى اعتكاف او دارد يا خير؟

پاسخ : اگر مكان خاصّى از مسجد را در نيّت براى اعتكاف معيّن كند، لغو است و عمل به آن واجب نيست. پس مى‏تواند در حال اعتكاف در هر نقطه‏اى از مسجد بماند؛ ولى به حياط و ديگر جاها، اگر جزء مسجد نباشند، غير از حال ضرورت نبايد برود.

سؤال 169 : اعتكاف بايد در مسجد جامع انجام شود. سؤال اين است كه به كدام مسجد، مسجد جامع گفته مى‏شود؟

پاسخ : مسجد جامع، مسجدى است كه اقشار مختلف از نواحى گوناگون بَلَد، در نماز آن شركت مى‏كنند.

سؤال 170 : با توجه به استقبال فراوان مؤمنين از سنّت حسنه اعتكاف و محدوديت مكان در مساجد چهارگانه قم (امام حسن عسكرى عليه‏السلام ، جامع، اعظم و جمكران)، مستدعى است نظر مبارك خود را در مورد جامع بودن مسجد مدرسه مرحوم آيت اللّه‏ گلپايگانى قدس‏سره و مجزى بودن اعتكاف در آن مسجد اعلام فرماييد.

پاسخ : اين جانب از وضعيت آن جا اطلاع دقيقى ندارم. بنا بر قول بعضى از افراد موثّق، جمعيت زيادى از جاهاى مختلف به آن جا رفت و آمد مى‏نمايند و در نماز جماعت آن جا شركت مى‏كنند. اگر چنين باشد و مردم آن جا را مسجد شهر بدانند، اشكال ندارد، والاّ احتياط، در ترك است.

(327)

 
سؤال 171 : آيا اعتكاف در مسجد جامع هر شهرى، در رديف اعتكاف در مساجد چهارگانه اعتكاف است يا بايد اعتكاف در مسجد جامع، به اميد ثواب و رجاى مطلوبيت انجام شود؟

پاسخ : در مسجد جامع هر شهرى مى‏توان اعتكاف كرد.

نيابت در اعتكاف

سؤال 172 : آيا مى‏توان به نيابت از شخص ديگرى اعتكاف نمود؟

پاسخ : در اعتكاف واجب، نيابت از شخص زنده صحيح نيست؛ ولى در اعتكاف مستحب، نيابت از زنده به قصد رجا اشكالى ندارد و نيابت از غير زنده در اعتكاف واجب و مستحب، جايز و صحيح است.

سؤال 173 : آيا اعتكاف مستحب را مى‏توان به نيابت از چندين نفر انجام داد؟ و آيا تفاوتى بين زنده يا مرده بودن منوبٌ عنه وجود دارد يا خير؟

پاسخ : ظاهر اين است كه به نيابت از چندين نفر نمى‏شود يك اعتكاف انجام داد و تفاوتى ميان مرده و زنده نيست؛ اما اگر يك اعتكاف را انجام دهد و ثوابش را به چند نفر مرده و يا چند نفر زنده و يا چند نفر مرده و زنده اهدا كند، اشكالى ندارد.

محرّمات اعتكاف

سؤال 174 : آيا محرّمات اعتكاف، مبطل اعتكاف هم هست يا مانند محرّمات حج است كه بعضى مبطل و بعضى غير مبطل است؟ و در هر دو صورت، انجام محرّمات اعتكاف از روى سهو و اشتباه، چه صورتى دارد؟

پاسخ : محرّمات اعتكاف را اگر از روى اشتباه و سهو انجام دهد، مبطل اعتكاف نيست؛ ولى چنانچه از روى عمد انجام دهد و جزء مبطلات روزه باشد و يا در شب جماع كند، اعتكافش باطل مى‏شود و بنا بر احتياط واجب با

(328)

 
انجام دادن بقيه محرّمات اعتكاف نيز اعتكاف باطل مى‏شود.

سؤال 175 : امروزه در مراسم اعتكاف كه به صورت دسته جمعى و با شكوه برگزار مى‏شود، معمول است كه قبل از شروع مراسم، هر يك از افراد شركت كننده، محلّى را به خود اختصاص مى‏دهند. اگر هنگام شروع اعتكاف، شخصى محلّى را كه ديگرى به خود اختصاص داده، اشغال كند، اعتكافش چه حكمى دارد؟ و اصولاً اين گونه اختصاصات كه گاهى يكى دو روز قبل از شروع مراسم انجام مى‏شود، حقّى را براى انسان ثابت مى‏كند تا تجاوز به آن، غصب محسوب شود يا حقى ثابت نمى‏شود؟

پاسخ : اگر متعارف است كه زمانى قبل از شروع به اعتكاف، مكانى را به خود اختصاص دهند و چيزى به عنوان گرفتن جا، در مكانى از مسجد بگذارند، بنا بر احتياط نبايد كسى جاى كس ديگرى را بگيرد؛ ولى اگر اين كار را بكند، بطلان اعتكافش محلّ تأمل است.

احكام ديگر مربوط به اعتكاف

سؤال 176 : آيا جماع كردن در روزه اعتكاف، موجب كفّاره مى‏شود، جماع در شب چه طور؟

پاسخ : كفّاره جماع در روزه اعتكاف، همان كفّاره افطار عمدى روزه ماه رمضان است، با اين فرق كه در اين جا بايد ترتيب را رعايت كند؛ يعنى چنانچه بتواند شصت روز روزه بگيرد، نمى‏تواند اطعام شصت فقير را به عنوان كفّاره انتخاب كند. البته جماع در اعتكاف، اگر در غير حال روزه و در شب نيز انجام شود، همين كفّاره را دارد.

سؤال 177 : اگر معتكف با خود شرط كند كه هر وقت اراده كرد، بتواند اعتكاف را رها كند، جواز شرعى براى رها كردن اعتكاف محسوب مى‏شود يا خير؟ و آيا حكم اين شرط، در اعتكاف استحبابى و اعتكاف وجوبى يكسان است؟

(329)

 
پاسخ : احتياط اين است كه اين گونه شرط كند كه وقتى عارضى پيش آمد، بتواند اعتكاف را رها كند و در اين صورت فرقى بين عارض عادى و غير آن نيست. اين گونه شرط، مشروع و جايز است و در اين حكم، فرقى ميان روز اول و دوم و سوم نيست و باز فرقى ميان اعتكاف واجبِ غير معيّن و اعتكاف مستحب نيست؛ ولى در اعتكاف واجبِ معيّن نمى‏شود اين گونه شرط كرد. البته اين كه شرط كند منافى اعتكاف (مانند جماع) را در حال اعتكاف انجام دهد، صحيح نيست.

سؤال 178 : در مسأله 1843 رساله عمليه فرموده‏ايد كه اگر كسى اعتكاف واجبِ غير معيّن را باطل كند، بايد آن را دوباره شروع كند و بهتر است آن را تمام كرده، دوباره از سر بگيرد. آيا شروع دوباره اعتكاف، بايد فورى و متصل به اعتكاف باطل شده باشد يا مى‏تواند بين آنها فاصله بيندازد؟

پاسخ : شروع دوباره اعتكاف، واجب فورى نيست، اگر چه احتياط است.

سؤال 179 : آيا زن‏ها هم مى‏توانند معتكف شوند؟ اگر براى جلوگيرى از عادت ماهانه قرص بخورند تا روزه آنها صحيح باشد و بتوانند معتكف شوند، حكمش چيست؟

پاسخ : اعتكاف براى زن نيز مستحب است، مشروط بر اين كه اگر شوهر دارد، منافى با حقوق شوهرش نباشد؛ و پيشگيرى از حيض با خوردن قرص اشكال ندارد.

سؤال 180 : بهترين وقت اعتكاف در روايات شريفه، دهه آخر ماه رمضان است. آيا ايّام البيض ماه رجب (سيزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه رجب) نيز چنين خصوصيتى دارد؟

پاسخ : اعتكاف در هر وقت، مستحب و مطلوب است و در ماه رمضان استحبابش مؤكّد است.

(330)

 
سؤال 181 : معتكفى در حين انجام دادن اعتكافى كه به سبب نذر و مانند آن، واجب شده است، مى‏ميرد. آيا انجام دادن دوباره يا تكميل اين اعتكاف ناتمام، برعهده ولىّ ميّت است يا خير؟

پاسخ : انجام دادن اعتكاف ناتمام، بر ولىّ ميّت واجب نيست، اگر چه موافق با احتياط است؛ اما اگر نذر كرده روزه بگيرد و آن را در حال اعتكاف به جا آورد، چنانچه روزه‏اش روزه نذر معيّن بوده و در زمان مقرّر شده براى نذر، اقدام به گرفتن روزه كرده، ديگر ولىّ ميّت تكليفى ندارد و اگر آن را از زمان مقرّر شده به تأخير انداخته و مشغول به جا آوردن قضاى روزه نذر معيّن بوده، لازم است ولىّ ميّت روزه را در حال اعتكاف از طرف ميّت قضا كند و اگر روزه نذر غير معيّن بوده و بلافاصله پس از انعقاد نذر شروع به گرفتن روزه كرده، بر ولىّ ميّت تكليفى نيست و اگر پس از گذشتن مدت زمانى كه مى‏توانسته نذر را در آن مدت به جا آورد، شروع به گرفتن روزه كرده، لازم است ولىّ ميّت روزه را در حال اعتكاف از طرف ميّت قضا كند.


(331)

 

(332)