موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی موسوی اردبیلی
طهارت
(35)
(36)
احكام آبها
سؤال 1 : آب چاهى كه با پمپ كشيده و در جوى آب جارى مىشود، در حكم آب چاه است يا آب جارى؟
پاسخ : آب چاه با آب جارى، يك حكم دارند.
سؤال 2 : اگر در ظرفى آب قليل باشد و بعد با آب بسيار باريكى كه از شير مىريزد به آب كر وصل شود، آيا اين مقدار اتصال، كافى است تا حكم كر را پيدا كند يا خير؟
پاسخ : به هر صورتى كه اتصال صدق كند، كافى است و حكم آب كر را پيدا مىكند.
سؤال 3 : گاهى آبى كه از شير منازل خارج مىشود، به سبب اضافه كردن كُلُر براى ضدّ عفونى نمودن، رنگ آن كاملاً تغيير مىكند؛ ولى با مختصرى مكث كردن به رنگ طبيعى بر مىگردد. آيا تطهير، وضو و غسل با اين آب (در حالت اول) صحيح است؟
پاسخ : آب به واسطه اضافه كردن كُلُر از مطلق بودن خارج نمىشود و وضو و غسل و تطهير با آن صحيح است، مگر آن كه به حدّى اضافه شده باشد كه به مخلوط آن دو (به نحو مطلق و بدون قيد) آب گفته نشود.
سؤال 4 : آب كر يا قليلى كه به سبب نجاست، بو يا رنگ يا مزه آن تغيير كرده است، اگر به خودى خود، بو و رنگ و مزه آن به حالت سابق برگردد، پاك مىشود يا نه؟
(37)
پاسخ : پاك نمىشود.
سؤال 5 : آيا با آبى كه شك در مضاف يا غصبى بودن آن داريم، مىتوانيم رفع حَدَث يا خَبَث كنيم؟
پاسخ : اگر شك در مضاف و مطلق بودن آب وجود داشته باشد، نمىشود با آن رفع حَدَث و خَبَث نمود، مگر آن كه آب، قبلاً مطلق باشد؛ اما نسبت به غصبى بودن، اگر آب، صاحب داشته باشد، بايد احراز رضايت شود، مگر در نهرهاى بزرگ كه در صورت شك هم تصرّف جايز است و اگر معلوم نباشد آب، صاحب دارد يا نه و صرفا احتمال غصبى بودن و مباح بودن وجود داشته باشد، مىتوان از آن استفاده كرد. البته روشن است كه منع استفاده از آب غصبى براى رفع نجاست، صرفا تكليفى است، والاّ نجاست رفع مىشود.
سؤال 6 : در نجاست آب پاكى كه در اختيار ما بوده است، شك كردهايم. آيا مىتوانيم با آن آب، غسل و وضو به جا آوريم يا ازاله نجاست كنيم؟
پاسخ : بلى، مىتوانيد.
سؤال 7 : در بعضى از كشورهاى خارجى، آب فاضلاب را تصفيه نموده، دوباره مورد استفاده قرار مىدهند. آيا خوردن اين آب جايز است؟ وضو و غسل با آن و استفادههاى ديگر چه حكمى دارد؟
پاسخ : اگر آبِ نجس شده را تصفيه كنند و به كُر و يا آب لوله كشىِ جارى متصل نمايند، پاك مىشود و وضو و غسل و آشاميدن مانعى ندارد و اگر يقين به نجاست آن ندارند، محكوم به طهارت است.
سؤال 8 : اگر بعد از تطهير بدن، با آب قليل غسل جنابت كنيم، حكم آبى كه به سبب غسل كردن از بدن جدا مىشود، از نظر نجاست و پاكى و از جهت استعمال دوباره چيست؟
(38)
پاسخ : نجس نيست و استعمال دوباره آن در غسل و يا وضو اشكال ندارد، مگر اين كه پس از غسل، مضاف شود.
سؤال 9 : آيا با آب استنجاء، مىتوان وضو و غسل به جا آورد يا نجاستى را برطرف نمود؟
پاسخ : با آب استنجاء، وضو گرفتن و غسل كردن صحيح نيست. رفع نجاست هم با آب استنجاء، خالى از اشكال نيست.
نجاسات
چيزهاى نجس
بول (ادرار)
سؤال 10 : كسى كه حتى بعد از استبراء، قطراتى بول از او خارج مىشود، چه وظيفهاى دارد؟
پاسخ : اگر يقين دارد كه بول است، بايد تطهير كند؛ ولى اگر وسوسه باشد، نبايد به آن اعتنا كند.
سؤال 11 : اگر در لباس انسان رطوبتى پيدا شود، از كجا بفهمد كه بول است يا رطوبتى ديگر؟
پاسخ : اگر يك طرفِ احتمال، رطوبتِ پاك باشد، اجتناب لازم نيست. البته اگر بعد از بول يا منى استبراء نكرده باشد و رطوبت مشتبهى خارج شود، اجتناب لازم است، حتى اگر به لباس هم نرسيده باشد.
سؤال 12 : حكم رطوبت يا چركهايى كه از مخرج بول و غائط خارج شده و مىدانيم كه بول و غائط و منى نيست يا شك داريم كه يكى از اين سه تاست يا شك
(39)
داريم كه مخلوط با يكى از اينهاست، از نظر طهارت و پاكى و باطل كردن وضو و غسل چگونه است؟
پاسخ : اگر مىدانيد كه بول و غائط نيست، ولو احتمال اختلاط بدهيد، محكوم به طهارت است و مبطل نيست و اگر احتمال بول يا منى بدهيد، به حسب استبراء فرق مىكند. اگر استبراء نكرده، نجس و مبطل است و با احتمال غائط بودن، حكم به طهارت مىشود و مبطل نيست.
سؤال 13 : اگر ترشحى از داخل توالت به لباس انسان سرايت كند، چه حكمى دارد؟
پاسخ : اگر اطمينان به نجاست آن رطوبت نداشته باشد، محكوم به پاكى است.
سؤال 14 : آيا گذاردن پا بر مكانى كه با بول نجس شده، باعث نجاست پا مىشود؟
پاسخ : اگر رطوبتى از پا به آن مكان يا از آن مكان به پا سرايت كند، پا نجس مىشود، وگرنه تماس بدون سرايت رطوبت، باعث نجاست نمىگردد.
سؤال 15 : شنا كردن در استخرهايى كه احيانا ممكن است آلوده به بول باشد، چه صورتى دارد؟
پاسخ : اشكال ندارد.
غائط (مدفوع)
سؤال 16 : وطى حيوان حلال گوشت، توسط حيوان ديگرى غير از جنس خودش از حلال گوشت يا حرام گوشت يا توسط انسان غير بالغ، تأثيرى در حكم بول و غائط و گوشت آن حيوان دارد يا خير؟
پاسخ : حيوان حلال گوشت، به وطى حيوان ديگر، گوشتش حرام نمىشود؛ ولى به وطى انسان، گوشت آن حرام مىشود و فرقى بين انسان بالغ و غير بالغ نيست و بول و غائط آن نيز بنا بر احتياط واجب به واسطه وطى انسان، نجس
(40)
مىشود.
سؤال 17 : اگر چيزى را كه انسان فرو مىبرد، بدون هضم شدن و به صورت اوليه از مخرج غائط خارج شود (مثل، نخود، لپه، هسته خرما و هسته بعضى ميوهها، مانند گيلاس و آلبالو)، آيا اين چيزها غائط محسوب مىشود و نجس است و وضو را باطل مىكند يا اين طور نيست؟
پاسخ : خود آنها غائط حساب نمىشوند و مبطل وضو و غسل نيستند؛ ولى اگر همراه با نجاست باشند، نجس هستند و قهرا وضو نيز به جهت خارج شدن نجاست، باطل مىشود.
سؤال 18 : آبى كه گاهى از مخرج غائط خارج مىشود، ولى رنگ و بوى نجاست را ندارد، پاك است يا نجس؟
پاسخ : چنانچه مخلوط به نجاست نباشد، پاك است.
سؤال 19 : گندم يا برنجى كه در آن فضله موش پيدا شده است، آيا لازم است قبل از آرد كردن آنها مورد جستجو قرار گيرند تا اگر فضله ديگرى در آنها وجود دارد، جدا شود يا لازم نيست؟
پاسخ : با شك در بودن فضله موش ديگرى در بقيه گندم و يا برنج و يا حبوبات ديگر، جستجو و تفحّص لازم نيست و آرد آن، محكوم به طهارت است.
سؤال 20 : اگر در نان پخته شده، فضله موش يا چيز نجس ديگرى پيدا شود، حكم آن چيست؟
پاسخ : اگر احتمال عقلايى داده شود كه فضله موش و يا نجاست ديگر، روى نان افتاده است، در اين صورت از موضعِ ملاقات اجتناب شود و بقيه نان، محكوم به طهارت است.
(41)
سؤال 21 : فضله لاكپشت از نظر نجاست و پاكى چه حكمى دارد؟
پاسخ : چون ظاهرا لاكپشت دم سائله ندارد، فضلهاش نجس نيست؛ ولى احتياط، در اجتناب كردن است.
سؤال 22 : مدتى قبل استفتايى درباره فضله لاك پشت پرسيدم و جواب فرموديد: «چون لاك پشت دم سائله ندارد، فضلهاش نجس نيست؛ ولى احتياط، در اجتناب كردن است». اكنون بفرماييد كه آيا اين احتياط، از باب شبهه موضوعيه است (كه اگر علماى طبيعى لاكپشت را داراى دَم سائله بدانند، فضلهاش نجس مىشود) يا شبهه حكميه است؟
پاسخ : اين احتياط از باب شبهه موضوعيه است و اگر ثابت شود كه دم سائله دارد، فضلهاش نجس است.
مَنى
سؤال 23 : گاهى بعد از بول، آبى غليظ و همرنگ با منى خارج مىشود. حكم آن چيست؟
پاسخ : اگر يقين ندارد كه منى است، غسل ندارد و اگر مىداند بول هم نيست، پاك است؛ ولى اگر استبراء ننموده و احتمال مىدهد بول است، حكم بول را دارد.
سؤال 24 : كسى بعد از خروج منى بول نموده؛ ولى استبراء نكرده و بعد، آب مشكوكى كه مشتبه بين بول و منى و آب پاك است، خارج شده است. آيا بايد غسل كند يا وضو بگيرد يا اين كه وظيفهاى ندارد؟
پاسخ : آب مشكوك در فرض سؤال، در حكم بول است؛ ولى اگر يقين داشته باشد كه بول نيست، محكوم به طهارت است و وظيفهاى ندارد.
سؤال 25 : آيا مايع زلال و بى رنگى كه قبل از منى و معمولاً با شهوت از انسان خارج
(42)
مىشود، پاك است يا باعث جنابت مىشود؟
پاسخ : مايعى كه قبل از منى خارج مىشود، پاك است و موجب جنابت نمىشود.
سؤال 26 : جوانى هستم كه تازه ازدواج كرده و در حال عقد به سر مىبرم. گاهى بر اثر ملاعبه با همسرم، آبى بدون فشار و به صورت قطره قطره خارج مىشود. آيا اين آب، پاك است يا نجس است و غسل لازم دارد يا خير؟
پاسخ : آبى كه از مرد به هنگام ملاعبه خارج مىشود، اگر نشانههاى منى را كه در توضيح المسائل آمده، نداشته باشد، حكم منى را ندارد.
سؤال 27 : مايع سفيد لزج مانندى كه به مقدار كم از رحم زن، به هنگام ملاعبه با همسر خارج مىشود، حكم منى را دارد يا خير؟
پاسخ : رطوبتى كه از زن خارج مىشود، چنانچه نشانههاى منى را كه در رساله ذكر شده، نداشته باشد، حكم منى را ندارد و پاك است.
سؤال 28 : خصوصيات «مَذْى»، «وَذْى» و «وَدْى» چيست و آيا پاك هستند يا نجس و خروج آنها موجب بطلان وضو مىشود يا خير؟
پاسخ : راجع به خصوصيات، به توضيح المسائل (مسأله 245) مراجعه كنيد؛ ولى اين آبها طاهرند و وضو را باطل نمىكنند.
سؤال 29 : اگر كسى در ميهمانى جنب شد و به واسطه آن، رختخواب نجس گرديد، آيا واجب است ميزبان را مطلع كند؟
پاسخ : واجب نيست.
خون
سؤال 30 : مايعى كه پس از طهارت و برطرف كردن خون، محل زخم را فرا مىگيرد، چه حكمى دارد؟
(43)
پاسخ : اگر خون و يا مايعى كه با خون مخلوط است، نباشد، محكوم به طهارت است.
سؤال 31 : آيا رطوبتها يا چركى كه از زخم يا دمل خارج مىشود، نجس است؟
پاسخ : اگر خونى به همراه آن نباشد و با خون و نجاست اطراف زخم برخورد نكرده باشد، محكوم به طهارت است.
سؤال 32 : آيا جدارى كه روى زخمها به وجود مىآيد و معمولاً متشكل از خون و ترشحات زخم است، حكم نجاست را دارد يا نه؟
پاسخ : چنانچه خون در زير پردهاى (ولو نازك) قرار گرفته يا استحاله شده باشد و لايهاى كه به آن خون گفته نمىشود، تشكيل شده باشد، حكم نجاست ندارد.
سؤال 33 : تماس با خون خشك شده روى زخم، چه حكمى دارد؟
پاسخ : تماس بدون رطوبت، باعث نجس شدن نمىشود؛ ولى تماس با رطوبت با خودِ خون، موجب نجس شدن مىشود، مگر اين كه خون در زير پوست باشد.
سؤال 34 : تماس با خون مرده زير ناخن يا زير پوست چه حكمى دارد؟
پاسخ : اگر زير ناخن يا زير پوست است و تماس مستقيم با آن حاصل نمىشود، تماس با آن باعث نجاست نمىشود.
سؤال 35 : گاهى در عمل خونگيرى، سوزنِ سرنگ به داخل رگ فرو مىرود و به خون آغشته مىشود؛ ولى به علت اين كه خون به داخل سرنگ جريان نمىيابد يا مقدار آن كافى نيست، لازم مىشود كه از محلّ ديگرى مبادرت به خونگيرى شود. آيا در اين صورت سوزن نجس مىشود؟
پاسخ : اگر خون به همراه سوزنِ سرنگ بيرون نيامده باشد و بر روى سوزن مشاهده نشود، تماس در داخل اشكال ندارد و سوزنِ سرنگ نجس نمىشود.
(44)
سؤال 36 : فرو بردن خونى كه از لاى دندانها (به واسطه بيمارى يا مسواك كردن) مىآيد، چه حكمى دارد؟
پاسخ : خوردن خون، حرام است و چنانچه در آب دهان از بين برود، بنا بر احتياط بايد از خوردن آب دهان نيز اجتناب شود.
سؤال 37 : خونى كه از بين دندانها بيرون مىآيد يا خونى كه از خارج دهان وارد آن مىشود و هر كدام با آب دهان مخلوط مىشود و از بين مىرود، آيا باعث نجس شدن دهان و آب دهان مىشود و آيا مىتوان آب دهان را فرو برد يا بايد بيرون ريخت؟
پاسخ : در هر دو صورت، اگر در آب دهان مستهلك شود، پاك است؛ ولى فرو بردن آن، محلّ اشكال است و در صورت دوم بهتر است كه دهان نيز آب كشيده شود.
سؤال 38 : اگر حيوان حلال گوشتى را با تيراندازى صيد كنيم، آيا خونى كه در بدن حيوان باقى مانده است، پاك است يا نجس؟
پاسخ : احتياط واجب، اجتناب از آن است.
سؤال 39 : بعد از ذبح حيوان حلال گوشت، شك مىكنيم خونى كه در بدن حيوان است، باقى مانده خون حيوان است يا خون هنگام ذبح است كه به داخل بدن حيوان برگشته است. در اين صورت، وظيفه چيست؟
پاسخ : در فرض سؤال، اقوى پاك بودن خون است.
سؤال 40 : اگر حيوان حرام گوشت را ذبح شرعى كنيم و خون متعارف از بدن او خارج شود، آيا خون باقى مانده در بدن حيوان (مانند خون باقى مانده در بدن حيوان حلال گوشت)، پاك است؟
پاسخ : خون باقى مانده در بدن حيوان حرام گوشت، به احتياط واجب نجس است.
(45)
مردار
سؤال 41 : گاهى بافتهاى مُرده مجاورِ عضو زنده و سالم، براى مراقبت و جلوگيرى از عفونت، بريده و جدا مىشود. تماس با اين بافتها چه حكمى دارد؟
پاسخ : اجزاى جدا شده از زنده، نجس است، هر چند قبل از جدا شدن، مرده باشد، مگر اجزايى كه روح در آنها دميده نشده باشد، مثل مو و ناخن.
سؤال 42 : آيا بيخ مويى كه به واسطه كندن از بدن و به همراه احساس درد، جدا شده، پاك است يا نجس؟
پاسخ : بيخ مو، مثل بقيه آن پاك است، مگر آن كه همراه جزئى كه روح دارد كنده شده باشد كه با جدا كردن آن و آب كشيدن، مو پاك مىشود.
سؤال 43 : گاهى جدا كردن پوستهايى كه كاملاً به بدن متصل است و لازم مىشود كه آنها را جدا كنيم (مثل پوست پاشنه يا پوستهاى كناره ناخنها)، به مانند چيدن مو است و با هيچ گونه درد و سوزشى همراه نيست. آيا اين پوستهاى جدا شده، نجس است؟
پاسخ : اگر بسيار كوچك باشد، نجس نيست.
سؤال 44 : بچه سقط شده كه چهار ماه آن تمام نشده است، پاك است يا نجس؟ و آيا لمس نمودن آن، موجب غسل مىشود يا خير؟
پاسخ : بنا بر احتياط نجس است؛ ولى غسل مسّ ميّت، به جهت لمس نمودن آن، مستحب است، نه واجب.
سؤال 45 : آيا تماس اشياى خيس با بدن ميّت، قبل و بعد از سرد شدن بدن، باعث نجاست آن چيزها مىشود؟
پاسخ : تماس چيزهاى خيس با بدن ميّت، موجب نجاست آنها مىشود، خواه قبل از سرد شدن بدن ميّت باشد و يا بعد از سرد شدن بدن او، به شرط اين كه
(46)
قبل از اغسال ثلاثه باشد.
سؤال 46 : اگر در بيابان به استخوانى برخورد كرديم كه معلوم نيست مربوط به انسان است يا حيوان، نجس است يا پاك؟ و همچنين اگر به پوست حيوانى برخورد كرديم، چه حكمى دارد؟
پاسخ : در مفروض سوال، استخوان محكوم به طهارت است. همچنين اگر احتمال بدهيم پوست حيوان، از حيوانى است كه خون جهنده ندارد، پاك است.
سؤال 47 : حيوان مردهاى (مثل مار) كه نمىدانيم خون جهنده داشته است يا نه، پاك است يا نجس؟
پاسخ : پاك است.
سؤال 48 : آيا پوست حيوانى كه ذبح شرعى نشده، با دبّاغى پاك مىشود؟ در صورت پاك نشدن، آيا راهى براى پاك شدن آن وجود دارد؟
پاسخ : پوست حيوانى كه ذبح شرعى نشده، راهى براى پاك شدن ندارد.
سؤال 49 : آيا مىتوان گوشت يا پوست حيوان حلال گوشت را از شخصى كه معلوم نيست كافر است يا مسلمان، خريدارى نموده و مورد استفاده قرار داد؟
پاسخ : در مملكت اسلامى، در حكم خريد از مسلمان است و در مملكت غير اسلامى، در حكم خريد از كافر است.
سؤال 50 : حكم استفاده از كفش و كيف ساخته شده از چرم طبيعى كه در كشورهاى اروپايى ساخته مىشود، چگونه است و آيا پاك هستند يا خير؟
پاسخ : كفش و كيف ساخته شده از چرم طبيعى كه از بازار مسلمانان خريدارى مىشود و يا از دست مسلمانى كه مقيّد به جهات شرعى است، گرفته مىشود، پاك است؛ ولى اگر از كافر يا بازار كفّار گرفته شود و خريدار، رسيدگى نكند كه از حيوانى است كه به دستور شرع ذبح شده يا نه، محكوم به نجاست است.
(47)
سؤال 51 : بعضى از بلاد كفر، پوست و چرم فراوانى از كشورهاى اسلامى خريدارى مىكنند و با آن كيف و كفش و... مىسازند، به نحوى كه احتمال داده مىشود اين گونه وسايل كه در بازار آنها موجود است، از پوست حيوان مذكّى تهيه شده باشد. با اين فرض، اين وسايل پاك هستند يا نجس؟
پاسخ : در حكم ميته و نجس است.
سؤال 52 : آيا با شكار كردن، حيوان حرام گوشت، تذكيه مىشود و مىتوان از پوست آن استفاده كرد؟ خونى كه در بدن حيوان باقى مانده، پاك است يا نجس؟
پاسخ : در غير سگ و خوك، اگر حيوان حرام گوشتى را كه مانند گرگ و پلنگ، درنده و گوشتخوار است، به دستورى كه در احكامِ سربريدن ذكر شده، سر ببُرند يا با تير و مانند آن شكار كنند، تمام بدن، حتى اجزاى داخلى آن پاك است؛ ولى از خون باقى مانده، بنا بر احتياط بايد اجتناب شود. البته گوشت آن حلال نمىشود؛ اما ساير انتفاعات، جايز است، مگر به حسب مورد، منع خاصّى داشته باشد؛ ولى اگر با سگ شكارى آن را شكار كرده باشند، پاك شدن بدن هم محلّ اشكال است.
كافر
سؤال 53 : آيا مطلقا قائل به طهارت انسان هستيد؟
پاسخ : نظر اين جانب اين گونه نيست و تفصيل مطلب، در توضيح المسائل (بحث كافر در بخش نجاسات) آمده است.
سؤال 54 : آيا انكار ضرورى دين يا ضرورى مذهب، به جهت اين كه ضرورى دين يا ضرورى مذهب است، موجب ارتداد مىشود يا به جهت اين كه موجب تكذيب پيامبر اسلام صلىاللهعليهوآله است؟
پاسخ : انكار ضرورى دين يا ضرورى مذهب از طرف مسلمان، در صورتى كه انكار كننده بداند كه ضرورى دين يا ضرورى مذهب است و موجب انكار خدا
(48)
يا توحيد يا نبوّت گردد، موجب ارتداد است.
سؤال 55 : آيا انكار معاد، موجب كفر مىگردد؟
پاسخ : وقتى موجب كفر مىشود كه منكر معاد، ملتفت باشد كه معاد از ضروريات دين است و انكار آن، موجب انكار خدا، توحيد و يا پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله گردد.
سؤال 56 : آيا احكام سابّ الائمّه با سابّ النبى يكى است؟
پاسخ : سابّ الائمه، مانند سابّ النبى نجس است؛ چون سب، مستلزم ناصبى شدن است و واجب است سب كننده، كشته شود، مگر آن كه خطرى خودِ كشنده را تهديد كند.
سؤال 57 : آيا صرفِ گفتار، موجب كفر و ارتداد است يا عمل هم موجب ارتداد مىگردد؟
پاسخ : قول، دلالت بر ارتداد مىكند؛ ولى صرف عمل به تنهايى، دلالت بر ارتداد ندارد.
سؤال 58 : مسلمان مكلّفى (مرد يا زن) كلماتى را بر زبان جارى مىكند كه موجب ارتداد مىشود؛ ولى ملتفت اين مطلب نيست و اگر ملتفت بود، هرگز اين كلمات را بر زبان جارى نمىكرد. آيا بعد از گفتن اين كلمات، حكم به ارتداد او مىشود يا در جميع احكام، حكم مسلمان را دارد؟
پاسخ : مجرد گفتن اين كلمات، با عدم توجه به معناى آن، موجب ارتداد نمىشود؛ بلكه انكار خداوند متعال يا وحدانيت خداوند يا نبوّت پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله يا انكار چيزى كه از دين است و علم دارد كه جزء دين است و انكار آن مستلزم انكار خدا، توحيد يا نبوّت باشد، باعث ارتداد مىگردد.
سؤال 59 : كسى كه به طور شوخى و نه از روى قصد واقعى، بعضى از كارهاى
(49)
خداوند يا پيامبر اكرم يا ائمه اطهار عليهمالسلام را مسخره مىكند، پاك است يا نجس؟
پاسخ : گفتار و يا كارهاى شوخى او اگر موجب شك در كفر او گردد، به كفر او حكم نمىشود ـ نعوذ باللّه من إضلال الشيطان و التمسخر بأفعال اللّه ـ و اين كار خوبى نيست.
سؤال 60 : مردى كه بى دين است يا از بين اصول دين، فقط خدا را قبول دارد، در صورتى كه اظهار عقيده نكند، آيا به صرفِ داشتن موى بلند سر، مىتوان او را مؤاخذه نمود؟
پاسخ : در فرض سؤال، احكام مرتد بر او جارى نمىگردد و صرفِ بلندى موى سر، موجب مؤاخذه نمىشود.
سؤال 61 : پدرم كه پدر و مادر او مسلمان بودند، در اواخر عمر در يك مقطع از زمان، متهم به بهائيت مىشود و سپس فوت مىنمايد و در قبرستان مسلمانان دفن مىگردد. با توجه به مسلمان بودن او قبل از اتهام، و دفن در قبرستان مسلمانان، آيا وى محكوم به اسلام است يا خير؟
پاسخ : در مفروض سؤال، اگر بهائيت او ثابت نشده باشد، محكوم به اسلام است.
سؤال 62 : رابطه مسلمانان با دو گروه وهّابيت و بهائيت، چگونه بايد باشد؟
پاسخ : اگر افراد، آگاهى و توانايى لازم را نداشته باشند و خطر انحراف وجود داشته باشد، اشكال دارد و بهايىها نجس هستند.
سؤال 63 : با شخصى كه نمىدانيم كافر است يا مسلمان، از جهت نجاست و پاكى چگونه برخورد كنيم؟
پاسخ : تفحّص لازم نيست و بنا بر طهارت، گذارده مىشود.
سؤال 64 : بچهاى كه از زن و مرد مسلمان و به سبب زنا به وجود مىآيد، آيا مانند
(50)
ديگر مسلمانان، پاك است؟
پاسخ : پاك است.
سؤال 65 : در مسأله 93 توضيح المسائل آمده است كه بچه مرتدّ ملّى و مرتدّ فطرى پاك است. آيا بچه مورد نظر، فرزندى است كه قبل از ارتداد به دنيا آمده است يا فرزند بعد از ارتداد را هم شامل مىشود؟
پاسخ : شامل موردى كه مرتد، كافر غير كتابى شود و پس از آن، نطفه منعقد شده باشد، نمىگردد.
سؤال 66 : آيا ولد الزنا كه از دو كافر به وجود آمده، پاك است يا نجس؟
پاسخ : اگر ولد الزنا از دو كافرِ غير اهل كتاب به وجود آمده باشد، بنا بر احتياط محكوم به نجاست است تا وقتى كه مسلمان يا اهل كتاب شود.
سؤال 67 : در مسأله 95 توضيح المسائل فرمودهايد: «نجاست كافر يك دستور فرهنگى و سياسى براى پرهيز از معاشرت و تحت تأثير واقع شدن و آلودگى انديشهها و سلطه كفّار بر مسلمانان است». حال اگر در رابطه با بعضى از كفّار، قضيه به عكس باشد و شخص مسلمان بتواند كافر را تحت تأثير قرار دهد، آيا حكم نجاست چنين كافرى در رابطه با اين مسلمان برداشته مىشود؟
پاسخ : خير؛ زيرا همان طور كه در رساله ذكر شده، اين جهت، حكمت است نه علت، و حكمت، در غالب و نوع افراد است؛ ولى حكم، در جميع موارد جارى است، بر خلاف علت منحصر كه حكم، داير مدار آن است.
اهل كتاب
سؤال 68 : تعريف و محدوده اهل كتاب و مصاديق آن را بيان فرماييد.
پاسخ : يهودى و اقسام آن و نصرانى واقسام آن و زرتشتى و اقسام آن، اهل كتاب هستند.
(51)
سؤال 69 : آيا اهل كتاب پاكاند يا نجس؟ هندوها، بودايىها، مشركين، كفّار، وهّابىها، دراويش، و خوارج چه طور؟
پاسخ : به نظر اين جانب اهل كتاب، يعنى يهوديان، مسيحيان و زرتشتيان پاكاند و مشركين به تمام اقسامشان نجساند. وهّابىها و صوفيان نيز اگر ناصبى نباشند و همچنين چيزى را كه مىدانند جزء دين است و انكار آن موجب انكار توحيد يا رسالت مىشود، انكار نكنند، نجس نيستند.
سؤال 70 : نظر حضرت عالى در ارتباط با طهارت و يا نجاست اهل كتاب چيست؟
پاسخ : اهل كتاب طهارت ذاتى دارند و نجاست آنها عرضى است. پس اگر شخصى علم نداشته باشد كه آنها به وسيله شراب يا نجاسات ديگر نجس شدهاند، مىتواند معامله طهارت با آنها بكند.
سؤال 71 : معاشرت مسلمانان با پيروان ديگر اديان الهى (مسيحى، يهودى و زرتشتى)، از نظر شارع مقدّس چگونه است؟ آيا از غذاها و نان آنها مىتوان مصرف كرد؟
پاسخ : به نظر اين جانب، اهل كتاب طهارت ذاتى دارند. بنا بر اين اگر غذاى آنها متنجّس نشده باشد، استفاده از آن بىاشكال است، مگر در مورد گوشت كه بايد اطمينان به مأكول بودن و تذكيه آن وجود داشته باشد و معاشرت با آنها در صورتى كه خطر تأثير پذيرى و انحراف نداشته باشد، اشكال ندارد.
سؤال 72 : معاشرت با اهل كتاب و هم غذا شدن با آنها چه حكمى دارد؟
پاسخ : اهل كتاب پاك هستند و نجاست عرضى دارند و معاشرت زياد و هم غذا شدن با آنها روا نيست.
سؤال 73 : فرقهاى از صابئين در خوزستان مىباشند، آيا اين افراد، اهل كتاب هستند؟ نظر مباركتان در مورد پاكى و نجاست آنان چيست؟
(52)
پاسخ : اين فرقه، در اول انقلاب به تهران آمدند و ادعا كردند كه ما از صابئين هستيم و اهل كتابيم و ما را نيز جزء اقليتهاى مذهبى به حساب آوريد. چون دليل كافى براى گفتههايشان نداشتند، سخنشان مورد قبول واقع نشد و اگر كافرِ غير كتابى بودنِ آنها معلوم نباشد، محكوم به طهارت هستند.
شراب، الكل و...
سؤال 74 : اگر با شراب، كارى كنيم كه ديگر مست كننده نباشد، آيا پاك و خوردن آن حلال مىشود؟ و اگر با مايع پاكى كه مست كننده نيست، كارى كنيم كه مست كننده شود، آيا نجس و خوردنش حرام مىشود؟
پاسخ : در فرض اول، پاك نمىگردد و خوردنش حرام است و در فرض دوم، نجس مىشود و خوردن آن حرام است.
سؤال 75 : اگر با مخلوط كردن الكل سفيد با آب، مايع مست كننده به دست آيد، با اين فرض، آيا الكل سفيد، پاك است يا نجس؟
پاسخ : در خصوص حالتى كه مست كنندگى داشته باشد، حرام و نجس است و تشخيص موضوع، با خود مكلّف و كارشناسِ مورد وثوق است.
سؤال 76 : الكل صنعتى و طبى و الكل اتيليك خالص، پاك است يا نجس؟
پاسخ : نجاستش معلوم نيست؛ ولى احتياط، بهتر است.
سؤال 77 : آيا الكلى كه جهت ضدّ عفونى در تزريقات به كار برده مىشود، نجس است؟
پاسخ : ظاهرا نجس نيست؛ ولى احتياط، بهتر است.
سؤال 78 : اگر در غذا يا خوراكى ديگر از الكل استفاده شود، آيا نجس است؟ استفاده از آن، چه حكمى دارد؟
پاسخ : چنانچه اطمينان حاصل شود كه اين الكل از نوع الكل مست كننده
(53)
است، نجس است و بر غذاى مذكور، احكام متنجّس مترتّب است، والاّ اشكال ندارد و تحقيق و تفحّص هم واجب نيست.
سؤال 79 : اودكلنهايى كه از كشورهاى خارجى وارد مىشود، پاك است يا نجس؟
پاسخ : محكوم به طهارت است.
سؤال 80 : آيا آبى كه در آن دانههاى انگور ريخته شده و جوشانده شده، پاك است؟ خوردن اين آب و دانههاى انگور جوشانده شده، چه حكمى دارد؟
پاسخ : در فرض سؤال، اگر آبى كه دانههاى انگور در آن جوشانده شده، با آب انگور جوشيده، مخلوط شده باشد، پاك، ولى خوردن آن قبل از كم شدن دو ثُلث آن حرام است.
سؤال 81 : كشمشى را كه در روغن سرخ مىكنند يا در پختن بعضى از غذاها از آنها استفاده مىكنند، به طورى كه به جوش مىآيد، از حيث نجاست و پاكى و خوردن چه حكمى دارد؟
پاسخ : كشمش اگر با پختن جوش بيايد، به احتياط واجب، خوردن آن حرام است و اگر مُسكر نباشد، پاك است.
سؤال 82 : طبق مسأله 194 توضيح المسائل، اگر آب انگور، خود به خود جوش بيايد، خوردن آن حرام و احتياط واجب، اجتناب از آن است. آيا اين حرمت و وجوب اجتناب، در صورتى كه آب انگور جوش آمده، مست كننده هم نباشد، ثابت است؟
پاسخ : فرض سؤال (ذيل مسأله 194 توضيح المسائل)، در موردى است كه مست كننده نباشد؛ ولى اگر مست كننده باشد، قطعا نجس و حرام است.
حيوان نجاستخوار
سؤال 83 : آيا عرق شتر نجاستخوارى كه به خوردن نجاستى غير از مدفوع انسان عادت كرده، نجس است يا خير؟ و عرق شترى كه به خوردن بول انسان عادت كرده، چه
(54)
حكمى دارد؟
پاسخ : عرق شترى كه به خوردن نجاستى غير از مدفوع انسان (ولو بول انسان) عادت كرده، نجس نيست.
سؤال 84 : آيا گوشت حيوان حلال گوشت كه نجاستخوار شده است، پاك است يا نجس و خوردن آن چه حكمى دارد؟
پاسخ : گوشت حيوان نجاستخوار پاك است؛ ولى قبل از استبراء، خوردن آن جايز نيست.
سؤال 85 : اگر حيوان حلال گوشتى را به خوردن نجاستى مانند شراب عادت دهند، آيا بول و غائط او پاك است و مىتوان از گوشت او استفاده كرد يا خير؟
پاسخ : به جهت عادت به خوردن شراب، بول و غائط حيوان، نجس نمىشود و گوشتش هم حرام نمىگردد.
سؤال 86 : حكم عرق، ادار، مدفوع، گوشت و تخم حيوانى كه به خوردن مدفوع حيوان حرام گوشتى كه خون جهنده دارد (غير انسان)، عادت كرده است، چگونه است؟
پاسخ : به واسطه اعتياد به خوردن مدفوع غير انسان، نجاست و حرمت عارض نمىشود.
ثابت شدن نجاست
سؤال 87 : اگر در باب نجاست يا پاكى چيزى، دو نفر شهادت بر پاكى و دو نفر ديگر شهادت بر نجاست دهند، آن چيز پاك است يا نجس؟ و اگر در يك طرف دو نفر و در طرف ديگر سه يا چهار نفر باشند، حكم آن چيست؟
پاسخ : اگر شهادت يكى از بيّنهها مستند به علم باشد، مقدّم است، وگرنه هر دو ساقط مىشوند. بنا بر اين آن شىء محكوم به طهارت است، مگر آن كه علم به نجاست سابق آن داشته باشيم؛ و زيادى و كمى نفرات بيّنه، در اعتبار آن
(55)
فرقى ايجاد نمىكند.
سؤال 88 : اگر فقط يك نفر به ما خبر دهد كه چيزى نجس است، وظيفه ما در آن مورد چيست؟
پاسخ : اگر از گفته او اطمينان حاصل شود، نجاست ثابت مىشود.
سؤال 89 : اگر همسر انسان بگويد كه چيزى در خانه نجس است، ولى خادم خانه بگويد پاك است، حرف كدام يك مقدّم است؟
پاسخ : اگر فقط يك نفر از آنها نسبت به آن چيز ذواليد است و متّهم نيست، قول او مقدّم است، وگرنه قول هر دو ساقط مىشود و محكوم به طهارت است، مگر اين كه بدانيم قبلاً نجس بوده است.
سؤال 90 : اگر خانم خانه به مرد خانه بگويد كه لباسهاى داخل كمد پاك است، ولى خدمتكار خانه بگويد يكى از لباسها نجس است، آيا مرد مىتواند با آن لباسها نماز بخواند؟
پاسخ : قول هر كدام كه اطمينان آور است، به آن عمل كند و اگر هر دو مثل هم هستند، چنانچه يكى از آنها ذواليد است و متّهم نيست، قول او مقدّم است، والاّ قول هر دو ساقط مىشود و اصل، طهارت است.
سؤال 91 : شخص كافر يا فاسقى خبر از نجاست يا پاكى چيزى مىدهد كه در دست اوست و شخص مسلمان و عادلى بر خلاف او خبر مىدهد، ما با آن چيز بايد معامله پاكى كنيم يا نجاست؟
پاسخ : اگر به واقع امر (ولو به قرائنى) وثوق حاصل نشود، قول ذواليد مقدّم است، مگر آن كه متهم باشد.
سؤال 92 : در مواردى كه استعمال چيزى مشروط به طهارت آن است و شك در طهارت آن چيز داريم و به راحتى مىتوانيم به پاك يا نجس بودن آن پى ببريم، آيا
(56)
جستجو كردن از پاكى و نجاست آن واجب است يا مىتوانيم بنا را بر پاكى گذاشته و آن چيز را مورد استفاده قرار دهيم؟
پاسخ : در مورد شك در طهارت و نجاست چيزى در شبهه موضوعيه، تفحّص لازم نيست، اگر چه خيلى راحت باشد و بنا بر طهارت آن چيز گذاشته مىشود.
سؤال 93 : اگر ما باعث نجس شدن بدن يا لباس يا وسايل كسى شويم، آيا لازم است كه به او اعلام كنيم؟
پاسخ : در فرض سؤال، اگر شىء مورد نظر در جايى كه طهارت در آن شرط است، استفاده شود، احتياطا بايد به او بگوييد.
نجس شدن چيزهاى پاك
سؤال 94 : گفته شده كه با تماس يك نقطه از مايع (غير از آب كُر) با نجاست، تمام آن مايع نجس مىشود؛ ولى در جامد، به شرط سرايت رطوبت، تنها محلّ برخورد، نجس مىشود. لطفا بفرماييد كه ميزان در جامد يا مايع بودن چيست؟ و مواردى مانند شيره و ماست و عسل و روغن كه گاهى سفت و گاهى شل است، ملحق به جامد است يا مايع؟
پاسخ : ميزان در مايع بودن، اين است كه اگر از چيزى مقدارى برداشته شود، چنانچه فورا جايش پر شود و اصلاً خالى نماند، مايع است، والاّ جامد است و اگر شيئى در حال جامد بودن، با نجس ملاقات كند و محلّ ملاقات، نجس و سپس مايع شود، لازم است از هر مقدار كه مايع شده و اطراف آن اجتناب شود.
سؤال 95 : زمين يا چيزى كه رطوبت مختصرى روى آن وجود دارد، آيا به واسطه نجس شدن بخشى از آن، نجاست به جاهاى ديگر هم سرايت مىكند؟
پاسخ : در فرض سؤال، سرايت نمىكند.
سؤال 96 : آيا ملاقات با نجاست در باطن بدن، باعث نجس شدن مىشود يا خير،
(57)
مثل فرو بردن دست در دهان و بينى و تماس با خون، بدون اين كه موقع بيرون آوردن دست، خونى بر آن مشاهده شود؟
پاسخ : اگر نجاست در قسمتى از ابتداى دهان يا بينى است كه به طور معمول ديده مىشود، بنا بر احتياط بايد از آن اجتناب كرد، وگرنه اجتناب كردن لازم نيست.
سؤال 97 : اگر دندان مصنوعى، در خارج از دهان متنجّس شود و عين نجاست بر روى دندان موجود نباشد، آيا آب دهان كه با اين دندان تماس پيدا مىكند، نجس است يا پاك و آيا مىتوان آب دهان را فرو داد؟
پاسخ : دندان مصنوعى بايد آب كشيده شود؛ ولى در فرض سؤال كه عين نجاست وجود ندارد، آب دهان پاك است و مىشود آن را فرو داد.
سؤال 98 : آيا شخصى كه غذا يا مايع نجسى را خورده، دهانش نجس شده است و بايد آب بكشد يا اصلاً دهان، نجس نمىشود؟
پاسخ : اگر عين نجاست در دهان باقى مانده باشد، بايد آن را خارج كند و آب كشيدن دهان لازم نيست؛ ولى قسمت جلوى دهان را كه معمولاً ديده مىشود، بنا بر احتياط بايد آب بكشد و چنانچه در دهان جسم خارجى، مثل دندان مصنوعى يا دندان پر كرده وجود داشته باشد، آن نيز بنا بر احتياط واجب بايد آب كشيده شود.
سؤال 99 : آيا چشم انسان با ريختن قطره نجس در آن، متنجّس مىشود و آب كشيدن لازم دارد يا از باطن بدن محسوب مىشود و با برطرف شدن قطره نجس، پاك مىشود و آب كشيدن لازم ندارد؟
پاسخ : داخل چشم، از باطن است و نجس نمىشود؛ اما محلّ تلاقى پلكهاى چشم مشكل است كه از باطن حساب شود. بنا بر اين به احتياط واجب آب بكشند.
(58)
سؤال 100 : زمين مرطوبى كه بخشى از آن نجس است و فردى بر روى آن راه مىرود و كفش يا پايش مرطوب مىشود، آيا كفش يا پاى او پاك است يا نجس؟
پاسخ : اگر يقين نداشته باشد كه پا يا كفش را بر قسمت نجس گذاشته، پا و كفش، محكوم به طهارتاند.
سؤال 101 : اگر شخصى دو ظرف يا دو لباس نجس داشته باشد و يكى از دو ظرف يا دو لباس را آب بكشد و بعد فراموش كند كه كدام است، آيا مىتواند از ظرفها استفاده نمايد يا با لباسها نماز بخواند؟ و اگر چيز ديگرى كه مرطوب است با يكى از دو ظرف يا دو لباس تماس پيدا كند، پاك است يا نجس؟
پاسخ : در فرض سؤال، اگر چيز ديگرى فقط با يكى از اين دو ظرف يا دو لباس ملاقات كند، نجس نمىشود. اگر بخواهد از اين لباس در چيزى كه شرط آن طهارت است، استفاده كند، مثلاً با آن نماز بخواند، بايد در هر دو لباس، نماز را تكرار كند؛ ولى از هيچ يك از ظرفها نمىتواند براى خوردن يا آشاميدن استفاده كند.
سؤال 102 : در كلاس درسى كه يك صندلىِ غير معيّن آن نجس است، روى يك صندلى مىنشينيم و به واسطه عرق كردن، رطوبت از بدن ما به صندلى منتقل مىشود. آيا وظيفهاى بر عهده ما ثابت مىشود؟
پاسخ : ملاقات كننده با بعضى از اطراف شبهه، نجس نمىشود.
سؤال 103 : شخصى از دو ظرف جداگانه، پلو و خورشت برداشت و با هم مخلوط نمود و بعد متوجه فضله موشى شد كه نمىداند از كدام ظرف بوده است. اكنون وظيفهاش چيست؟
پاسخ : بايد از همه آنها (پلو، خورشت و مخلوط) اجتناب كند.
(59)
ديگر احكام نجاسات
سؤال 104 : آيا احكام شرعى در مورد افراد وسواسى، در مقايسه با افراد معمولى، يكسان است يا متفاوت؟
پاسخ : وسوسه از شيطان است و انسان جايز نيست به آن اعتنا كند؛ بلكه بايد در طهارت و نجاست و غسل و وضو، مثل مردم متعارف رفتار كند.
سؤال 105 : كسى كه در بسيارى از مسائل، دچار شك يا وسوسه مىشود، براى رهايى از اين مشكل كه گاهى زندگى را بر انسان بسيار تنگ مىكند، چه بايد بكند؟
پاسخ : وسواسى به شك و وسوسه اعتنا نكند و مثل مردم متعارف رفتار نمايد.
سؤال 106 : لطفا تفاوت شبهه محصوره و غير محصوره و حكم هر كدام را بيان نماييد.
پاسخ : اگر شبهه داراى جوانبى باشد كه تمام آنها مورد ابتلا باشد و در آن، احتمال انطباق معلوم بالاجمال، با فرد مختار، به جهت كثرت اطراف شبهه، ضعيف باشد، به گونهاى كه عقلا به آن اعتنا نكنند، شبهه غير محصوره است، وگرنه شبهه محصوره است. در شبهه محصوره، بايد از تمام اطراف شبهه اجتناب شود؛ ولى در شبهه غير محصوره، ارتكاب فرد مختار، جايز است.
سؤال 107 : اگر در يك كيسه بزرگ گندم يا برنج، چند دانه نجس گندم يا برنج مخلوط شود، چه بايد كرد؟
پاسخ : با توجه به اين كه گندمها و برنجها متفرق نيستند و دانه دانه مصرف نمىشوند، بلكه مثلاً كيلو كيلو مصرف مىشوند و همه آنها در معرض ابتلا قرار دارند، از قبيل شبهه محصوره است و اجتناب از آن لازم است، مگر اين كه تصرّفات ديگرى انجام دهد، مثل اين كه براى زراعت به زمين بپاشد و يا امثال آن؛ ولى از آرد كردن و خوردن آن پرهيز نمايد.
(60)
سؤال 108 : رطوبتهاى گوناگونى كه از مخرج بول و غائط خارج مىشود و غير از بول و غائط و منى است، چه حكمى دارد؟ آيا وضو و غسل را باطل مىكند يا نه؟ اين رطوبتها هنگامى كه شك داريم در داخل بدن با بول و غائط و منى برخورد كرده يا اين كه مىدانيم برخورد نموده، چه حكمى دارد؟
پاسخ : در فرض سؤال، چنانچه با بول و غائط و منى مخلوط نباشند، پاكاند و مبطل وضو و غسل نيستند، و ملاقات با نجاست در داخل بدن، باعث نجس شدن آنها نمىشود.
سؤال 109 : چيزهايى كه از شىء نجس متصاعد مىشود، مانند بخار و دود، پاك است يا نجس؟
پاسخ : دود پاك است و همچنين بخار؛ لكن اگر بخار، دوباره تبديل به مايع شود، احوط، اجتناب است.
سؤال 110 : اگر آب نجس، به بخار تبديل شود و دوباره به صورت آب درآيد، بخار مذكور و آب جديد، پاك است يا نجس؟ و اگر بخار به يخ تبديل شود، مانند بخارات داخل يخچال، و بعد به آب تبديل شود، حكم يخ و اين آب چيست؟
پاسخ : بخار، پاك است؛ ولى اگر بعد، بخار تبديل به يخ و يا آب شود، بنا بر احتياط واجب از آن اجتناب شود.
سؤال 111 : اگر درخت يا زراعت را با آب متنجّس آبيارى كنند، ثمره آن پاك است يا نجس؟
پاسخ : پاك است.
سؤال 112 : استفاده از حناى نجس براى رنگ كردن موى سر و ريش چگونه است و رنگ باقى مانده، پاك است يا نجس؟
پاسخ : استفاده از حناى نجس، براى رنگ كردن اشكال ندارد و خودِ مو و
(61)
رنگى كه باقى مانده، با آب قابل تطهير است.
سؤال 113 : دادن لباس به مغازههاى لباسشويى، با توجه به اين كه بسيارى از افرادى كه رعايت پاكى و نجاست را نمىكنند، لباس خود را به اين مغازهها مىدهند، چه صورتى دارد؟
پاسخ : اشكال ندارد.
سؤال 114 : آيا رفت و آمد به منزل شخصى لااُبالى كه مقيّد به رعايت نجاست و پاكى نيست و هم غذا شدن با او و خوردن غذا از منزل او جايز است؟
پاسخ : اگر يقين نداشته باشيد كه در اثر ملاقات با نجاست، نجس شده است، پاك است و رفت و آمد نمودن و هم غذا شدن، مانعى ندارد و بهتر آن است كه اگر رفت و آمد و معاشرت، موجب نهى از منكر نمىشود، رفت و آمد ترك شود.
سؤال 115 : آيا شخص مسلمان، طعام متنجّس را مىتواند به كافر بخوراند يا براى خوردن به او بفروشد؟
پاسخ : خوراندن طعام متنجّس به كافر احتياطا جايز نيست؛ ولى فروش آن به كافر، ولو با علم به اين كه او آن را خواهد خورد، جايز است.
تخلّى
سؤال 116 : اگر مدفوع سفت باشد و پس از تخلّى اثرى از نجاست در ظاهر مخرج غائط ديده نشود، تطهير مخرج غائط، لازم است يا خير؟
پاسخ : احتياط، در تطهير است.
سؤال 117 : مقدار انحرافِ سنگ توالت در منزلى، نسبت به قبله كم و حدود 25 تا 30 درجه است، آيا مىتوان از اين توالت استفاده كرد يا خير؟
(62)
پاسخ : اگر عرفا صدق نكند كه اين شخص رو به قبله است، اشكال ندارد.
سؤال 118 : تخلّى يا وضو گرفتن در مسجد يا مدرسهاى كه نمىدانيم وقف نمازگزاران يا محصّلين شده است يا نه، چه صورتى دارد؟
پاسخ : جايز نيست، مگر آن كه اطمينان به عموميت وقف و يا اذن متولّى پيدا كنيم.
سؤال 119 : اگر به علتى، موقع تخلّى مجبور شويم كه رو يا پشت به قبله باشيم، آيا رو به قبله بنشينيم يا پشت به قبله؟
پاسخ : اگر مضطر به يكى از دو امر شويد، مخيّر هستيد، اگر چه احتياط استحبابى، استدبار (پشت به قبله بودن) است.
سؤال 120 : آيا كسى كه در بيابان است و نمىداند قبله در كدام طرف است، هنگام تخلّى وظيفهاى دارد يا نه؟
پاسخ : اگر قبله، مردّد بين چهار طرف باشد، تكليف ساقط است.
پاك شدن چيزهاى نجس
سؤال 121 : اگر بچه مميّزى كه آشناى به احكام است، چيز نجسى را آب بكشد، تطهير دوباره لازم است يا همان تطهير اول، كافى است؟
پاسخ : اگر اطمينان حاصل نشود كه درست آب كشيده، كفايت نمىكند.
سؤال 122 : آيا با ريختن آب به صورت قطرات مداوم بر روى چيز نجس، مىتوان آن را پاك كرد؟
پاسخ : چنانچه قطرات، به صورت فشرده و پيوسته باشد، به طورى كه آب، بر آن چيزِ نجس احاطه پيدا كند، ظاهرا پاك مىشود.
(63)
سؤال 123 : اگر چيزى را كه به بول نجس شده، يك بار بشويند، ولى شستن آن را طول دهند، به طورى كه مقدار آب و زمان اين يك بار شستن، از دو بار شستن به صورت عادى بيشتر شود، چيز نجس پاك مىشود يا نه؟
پاسخ : زياد بودن آب و طول دادن زمان شستن، ملاك نيست و در موارد لزوم، بايد تعدّد مراعات گردد.
سؤال 124 : چيز نجسى را كه نمىدانيم توسط بول، نجس شده است يا غير بول، آيا براى پاك شدن آن، يك بار شستن كافى است يا بايد دو بار شسته شود؟
پاسخ : بايد مراعات احتياط را كند و حكم نجسى كه نجاستش بيشتر است (بول) را رعايت نمايد و آن چيز را دو بار بشويد.
سؤال 125 : آيا جيوه متنجّس را مىتوان تطهير كرد و اگر در ظرفى ريخته شود، آيا ظرف نجس مىشود يا خير؟
پاسخ : چون جيوه به حالت مايع است، اگر بتوان آن را به صورت جامد درآورد، ظاهر آن قابل تطهير است، وگرنه قابل تطهير نيست و اگر جيوه متنجّس در ظرفى ريخته شود كه رطوبت داشته باشد، ظرف، نجس مىشود، والاّ نجس نمىشود.
سؤال 126 : فرق استحاله، انقلاب و استهلاك كه در بحث مطهرات به كار برده مىشود، چيست و آيا از نظر حكم با هم تفاوت دارند؟
پاسخ : استحاله آن است كه شىء، تبديل به جنس ديگرى گردد، مثل اين كه سگ در نمكزار به نمك تبديل شود. انقلاب آن است كه از نظر صفات و خاصّيت تبديل شود، مثل اين كه شراب به سركه تبديل شود. استهلاك آن است كه اجزاى يك شىء در شىء ديگرى به نحوى متفرق شود و از بين برود كه اصلاً معلوم نباشد، مثل خونِ در دهان كه با آب دهان، مخلوط و معدوم شود. احكام هر يك تفاوت دارد و در رساله توضيح المسائل آمده است.
(64)
پاك شدن خوردنىها
سؤال 127 : مقدار زيادى بادام را در آب كمتر از كُر خيس مىكنيم تا آب به داخل آن نفوذ كند. سپس دست نجس ما با آب برخورد مىكند و آب نجس مىشود؛ ولى بلافاصله آب را خالى مىكنيم. در اين صورت فقط ظاهر بادامها نجس است يا باطن آنها هم نجس شده است و چگونه پاك مىشود؟
پاسخ : در فرض مذكور، باطن آن نجس نمىشود و فقط با شستن ظاهر، پاك است.
سؤال 128 : اگر در آبگوشتى كه در حال جوشيدن است، قطرهاى نجاست بيفتد، آيا بعد از پختن، مىتوان گوشت آن را تطهير نمود و مورد استفاده قرار داد؟
پاسخ : در مفروض سؤال، مىتوان گوشت را تطهير نمود، به شرط آن كه آب پاك كُر، به مقدارى كه آب نجس نفوذ كرده، نفوذ كند.
سؤال 129 : آيا روغن متنجّس، قابل تطهير است؟ اگر قابل تطهير است، طريقه آن را بيان فرماييد.
پاسخ : روغن نجس، قابل تطهير نيست، مگر جامد باشد، و اگر جامد باشد، محلّ نجس شده را بردارند و بقيه پاك است.
سؤال 130 : چرا روغن نجسى كه در آب كُرِ داغ، ريخته شده و تمام اجزاى آن، از يكديگر جدا شده و با آب كُر ملاقات مىكند، با اين كار پاك نمىشود؟
پاسخ : زيرا آب به عمق ذرّات روغن نفوذ نمىكند، ولو ظاهر آن با آب ملاقات كند، و بر فرض آن كه نفوذ پيدا كند، ظاهرا مطلق باقى نمىماند و مضاف خواهد شد، و نيز روغن، در آب مستهلك نمىشود.
سؤال 131 : اگر داخل خربزه يا هندوانه يا موارد مانند آن، نجس شود، چگونه تطهير مىشود؟
(65)
پاسخ : اگر موضع نجس شده را در آب كُر يا جارى قرار دهند، به طورى كه آب به صورت مطلق (نه مضاف) تا آن جا كه نجاست نفوذ كرده، برسد، پاك مىشود؛ ولى بهتر اين است كه محلّ نجس شده را جدا كنند و بقيه پاك است.
سؤال 132 : اگر شيره را با آب انگور مخلوط كنيم و بجوشانيم، شيره جديدى كه به دست مىآيد، چه حكمى دارد؟
پاسخ : اگر آب انگور به واسطه پختن جوش بيايد، به نظر اين جانب قبل از ذهاب ثلثين، پاك، ولى خوردن آن حرام است. بنا بر اين در فرض سؤال، اگر ذهاب ثلثين بشود، پاك و خوردنش جايز است و اگر قبل از ذهاب ثلثين باشد، پاك، ولى خوردن آن حرام است.
سؤال 133 : آب انگورى كه بر اثر غلظت و شيرينى زياد، قبل از اين كه 32 آن كم شود، تبديل به شيره مىشود، آيا حلال است؟ در صورت حرام بودن، آيا راهى براى حلّيت آن وجود دارد؟
پاسخ : خوردن آن حرام است و براى حلال شدن (اگر كم شدن 32 موجب سوختگى شيره نشود) چنانچه مقدارى آب اضافه كنند تا 32 آن كم شود، حلال مىشود.
سؤال 134 : آيا شير نجس با پنير شدن، و آرد نجس با نان شدن، پاك مىشوند؟
پاسخ : پاك نمىشوند.
سؤال 135 : آيا راهى براى تطهير و استفاده از شير نجس (ولو با تغيير دادن آن) وجود دارد؟
پاسخ : تطهير شير نجس ممكن نيست، مگر اين كه در آب كُر يا جارى مستهلك شود.
سؤال 136 : از طرف همسايه اين جانب كه كافر است و اهل كتاب نيست، مقدارى
(66)
شير گاو به من هديه شده كه يقين دارم با دست افرادى كه نجس هستند، دوشيده شده است. آيا مىتوان شير را تبديل به پنير كرد و با قرار دادن در آب كر و يا جارى، به طورى كه به تمام اعماق آن نفوذ كند، آن را تطهير نمود و مورد استفاده قرار داد؟
پاسخ : تطهير پنير مورد سؤال، چنانچه يقين به نجاست شير داريد، مورد اشكال است.
سؤال 137 : اگر قالب يخ، نجس شود و قسمت نجس شده، به تدريج آب شده، از يخ جدا گردد، آيا در پاك شدن يخ كافى است يا اين كه آب كشيدن هم لازم دارد؟
پاسخ : در فرض سؤال، آب كشيدن لازم است.
سؤال 138 : يخى كه ظاهر آن نجس شده است، آيا با آب قليل، پاك مىشود؟ اگر آب قليل، گرم باشد و به هنگام ريختن روى يخ، مقدارى از آن را آب كند، آيا يخ، پاك مىشود؟
پاسخ : اگر ظاهر يخ نجس شود، با آب كشيدن با آب قليل (ولو گرم باشد)، طبق شرايط تطهير، پاك مىشود.
پاك شدن بدن انسان
سؤال 139 : اگر دست را كاملاً خيس كنيم و بر چيز نجسى كه فشردن لازم ندارد (مثل بدن خودمان)، بكشيم، به طورى كه كمى آب هم جارى شود، چيز نجس پاك مىشود؟
پاسخ : در مورد سؤال، تطهير با آن خصوصيات كه ذكر شده، مشكل است؛ بلكه بايد آب بريزيد كه غساله آن به طور متعارف منفصل شود.
سؤال 140 : اگر قسمتى از بدن انسان نجس گردد و پس از داخل شدن در آب كُر، ازاله نجاست شود، آيا براى پاك شدن، بيرون آمدن از آب لازم است يا خير؟
پاسخ : بيرون آمدن از آب لازم نيست.
(67)
سؤال 141 : اگر به واسطه خونى شدن دهان، دندان مصنوعى نيز با خون تماس پيدا كند، آيا لازم است براى تطهير نمودن، آن را از دهان خارج كرد؟
پاسخ : در فرضى كه تطهير لازم باشد، اگر نتوان آن را در دهان آب كشيد، بيرون آوردن لازم است، وگرنه ضرورتى ندارد.
سؤال 142 : اگر داخل دهان به واسطه خون دهان يا نجاست بيرونى نجس شود، آيا با خوردن آب كر يا جارى، پاك مىشود؟
پاسخ : احتياجى به آب كشيدن دهان نيست و اگر عين نجاست از بين رفته باشد، كافى است.
سؤال 143 : اگر موى سر و ريش، زياد بلند باشد و نجس شود، آيا براى برطرف كردن نجاست آن، علاوه بر آب كشيدن، فشردن هم لازم دارد؟
پاسخ : فشردن، لازم ندارد.
سؤال 144 : گاهى موقع خونگيرى از بيمار، خون با دست گيرنده خون تماس پيدا مىكند، آيا با پنبه الكلى مىتوان محل را تطهير كرد؟
پاسخ : اگر خون با دست، تماس پيدا كرده و آن را نجس نموده، بايد دست را با آب تطهير كرد و الكل، نجاست را برطرف نمىكند.
سؤال 145 : آيا مىتوان مخرج بول و غائط را با يخ يا برف تطهير كرد؟
پاسخ : با يخ و برف نمىتوان مخرج بول و يا غائط را تطهير نمود. بلى، اگر يخ و برف بماند و به آب تبديل شود، با آن مىتوان تطهير كرد.
سؤال 146 : آيا براى پاك شدن مخرج بول، دست ماليدن هم لازم است يا خير؟
پاسخ : اگر آب كافى به پوست برسد، دست ماليدن لازم نيست.
(68)
پاك شدن لباس، فرش و...
سؤال 147 : در مواردى كه براى پاك كردن چيز نجس، لازم است آن را فشار دهند تا غساله آن خارج شود (مثل تطهير فرش و تطهير لباس با آب قليل)، اگر به جاى فشار دادن، آن را رها كنند تا خشك شود، آيا كافى است و باعث تطهير مىشود يا خير؟
پاسخ : اگر غساله، با آويزان كردن يا كج قرار دادنِ چيزى كه شسته شده، خارج شود، كفايت مىكند؛ ولى اگر خارج نشود، بلكه تبخير شود و آن چيز خشك شود، كفايت نمىكند.
سؤال 148 : اگر ماشين لباسشويى، بعد از شستن لباس و تخليه آب، معلوم نباشد كه بر اثر فشار دادن يا چرخش سريع دستگاه، غساله لباس را خارج مىكند يا خير، آيا لباس نجس را پاك مىكند؟
پاسخ : در مورد سؤال، اگر آب لوله كشىِ جارى كه به وسيله ماشين لباسشويى به لباس مىرسد و آن را مىشويد، پس از زوال عين نجاست، در حال اتصال، به همه اجزاى لباس برسد، كافى است و لباس پاك مىشود و محتاج به فشار نيست.
سؤال 149 : لباس و فرشى كه گرد و خاك نجس بر آن نشسته و هر دو خشك هستند، چگونه پاك مىشود و آيا با اين لباس، مىتوان نماز خواند؟
پاسخ : براى تطهير، به هر صورتى كه گرد و خاك نجس برطرف شود، كافى است و برطرف كردن، منحصر به شستن نيست. نماز با چنين لباسى كه گرد و خاك نجس دارد، محلّ اشكال است؛ ولى نسبت به فرش، اگر سرايت نجاست به لباس و بدن نمازگزار در بين نباشد و بر مُهر پاك سجده نمايد، اشكال ندارد.
پاك شدن ساختمان، زمين و خاك
سؤال 150 : آيا سقف نجس با باريدن باران و چكيدن قطرات باران از سقف پاك
(69)
مىشود يا خير؟ و قطراتى كه از سقف مىچكد، پاك است يا نجس؟
پاسخ : اگر در حال باريدن باران، قطرات از سقف بريزد، پاك است، به شرط آن كه عين نجس در قطرات نباشد و در فرض سؤال، سقف نيز اگر عين نجاست در آن نباشد، پاك مىشود.
سؤال 151 : اگر سگ از حوض كوچكى كه آب آن كمتر از كُر است، آب بخورد، آيا براى پاك شدن حوض (مانند ظروف) احتياج به خاك مالى هست يا خير؟
پاسخ : حوض كوچك، حكم ظرف را ندارد و خاك مالى لازم نيست و اگر شير باز شود و متصل به آب حوض گردد، پاك مىشود.
سؤال 152 : آيا خاك يا گل نجس، با بارش باران پاك مىشود يا نه؟ در صورت پاك نشدن، چگونه مىتوان آن را پاك كرد؟
پاسخ : اگر باران به صورت آب، به قسمت نجس خاك و گل برسد، نه اين كه فقط رطوبت باشد، پاك مىشود.
سؤال 153 : آيا زمين سختى كه امكان گود كردن ندارد و جايى هم براى خروج آب در آن موجود نيست، پس از آب كشيدن با آب قليل و جمع كردن غساله آن، پاك مىشود؟
پاسخ : بلى، پاك مىشود.