حضرت آیت الله بیات زنجانی به استفتائاتی پیرامون حجاب و خمس و بوسیدن دست حاکمان و مراجع تقلید پاسخ دادند
موضوع: استفتائی
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه) به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آیت الله بیات زنجانی، معظم له در مورد حجاب و خمس و بوسیدن دست حاکمان و مراجع تقلید پاسخ دادند.
سؤال: به علت اجباری بودن پوشش چادر در بعضی از دانشگاه ها، بسیاری از کسانی که اعتقادی به چادر ندارند به اجبار از این پوشش استفاده می کنند و همین امر موجب خدشه دار شدن حرمت چادر به عنوان حجاب برتر گردیده است و بعضا صحنه های نامناسبی را شاهد هستیم.
همچنین عده ای از دانشجویان مسلمان خارجی که محجبه هستند ولی در عرف آنان چادر جایگاهی ندارد نیز مجبور به استفاده از این پوشش م یشوند که موجب دلخوری آنان شده و تصویر ناپسندی از حکومت اسلامی و تشیع در ذهن آنان شکل می گیرد. از طرفی مسئولین دانشگاه برای رعایت این قانون از ماموران حراست استفاده می کنند و برخوردهای انضباطی و امنیتی برای ترویج چادر موجب بی حرمتی هرچه بیشتر این حجاب برتر شده است. با توجه به توصیفات فوق، خواهشمند است نظر شرع مقدس اسلام را در این زمینه ها بیان بفرمایید:
۱-آیا چادر اجباری حکمی اسلامی و اخلاقی است؟
۲-آیا برخورد های امنیتی و انضباطی ماموران مرد با دختران برای اجبار چادر، مورد تایید شرع مقدس اسلام میباشد؟
۳-آیا می توان دانشجویان غیر ایرانی که محجبه هستند اما چادر عرف حجاب آنان نیست را به داشتن پوشش چادر مجبور کرد؟
۴- چنانچه اجبار به چادر در محیطی مثل دانشگاه موجب وهن چادر، حجاب و اسلام شود آیا اجباری کردن آن از لحاظ شرعی جایزاست؟
با تشکر جمعی از دانشجویان دانشگاهد شاهد
حضرت آیت الله العظمی بیات زنجانی
پاسخ:
لزوم پوشش برای زنان و مردان، یک اصل قرآنی ست اگرچه مقدار آن بین زن و مرد متفاوت است؛ با این وجود در شرع مقدس به شکل خاصی از پوشش اشاره نشده اگرچه بالطبع پوشیدن چادربرای زنان، بهتر است. با این وجود محیط های آموزشی به دلیل مرتبط بودن با فرهنگ و آموزش، باید از طرق فرهنگی با موضوعات این چنینی برخورد کنند و استفاده از اجبار همانطوری که در مورد اصل دین نهی شده، در مورد چنین رفتارهائی نیز نباید صورت گیرد چراکه ممکن است به رفتارهای سلبی تبدیل شود که به هیچ وجه مقبول نیست.
|
سؤال: لطفاً خمس دادن (پرداخت خمس) را از طریق قرآن و روایات صحیحه بطور منطقی برای من جوان دانشجو اثبات کنید چون برای من شبهه جدی شده.
حضرت آیت الله العظمی بیات زنجانی
پاسخ:
خُمس که در لغت به معنای یک پنجم است، در اصطلاح فقهی به معنای یک پنجم درآمد مازاد بر مؤونه معنا شده است و مبنای تشریع آن، آیۀ ۴۱ از سورۀ مبارکه انفال بوده و به همین جهت در اصل وجوب آن، به دلیل مبنای قرآنی اش در بین امت اسلام اختلافی وجود ندارد؛ منتهی به دلیل اینکه این آیه مبارکه در جریان جنگ بدر نازل شده، اهل سنت “غَنِمتُم” را فقط “غنایم جنگی” معنا کرده اند اما علمای امامیه با پیروی از اهل بیت علیهم السلام که مفسران و شارعان اصلی کتاب خداوند هستند، فرموده اند که مبنای تشریع خُمس، صدق عنوان غنیمت و فوایدیست که انسان از هر راه مشروعی به دست می آورد- چه این فواید بوسیله جنگ بدست آید یا بوسیله کار، کوشش و تجارت-؛ از جمله تعبیر امام موسی ابن جعفر(ع) در باب ۸ از ابواب وجوب خمس در وسائل الشیعه در پاسخ به سؤال “عن الخمس” است که می فرماید:” فی کلّ ما أفاد الناس من قلیل أو کثیر”.
از همین روی علمای اسلام وجوب خمس را مانند وجوب زکات و نماز از ضروریات دانسته و انکار آن را انکار یک ضروری از ضروریات اسلام تلقی می کنند و نیز مطابق روایات فراوان مأثور، اهل بیت علیهم السلام خمس را منحصر به موارد جنگ نمی دانند و لذا علمای بزرگ حدیث مانند صدوقین،شیخ طوسی، کلینی، فیض، مجلسی اول، دوم، شیخ حر عاملی و آیة الله بروجردی و دیگران، در کتابهای خودشان که مربوط به حدیث است، عنوان کرده اند که خُمس در مطلق غنایم بوده و منحصر به غنائم جنگی نیست.
روایتی که علی بن حسین مرتضی(سید مرتضی) در رسالۀ محکم و متشابه خود که از تفسیر نعمانی با سند معتبر از امام علی(ع) نقل کرده است، مؤید این است که که خمس در پنج صورت واجب می شود : ۱٫منافع به دست آمده از طریق تصدی مسؤولیت های سیاسی- اجرایی ۲٫منافع بدست آمده از طریق مهندسی و کار های فنی (وجه العماره) ۳٫منافع به دست آمده از طریق کار و کارگری و تلاش وکوشش ۴٫منافع به دست آمده از تجارت و بازرگانی ۵٫تبرعات، هدایا و میراث های کلان و غیر قابل انتظار
بنا بر توضیحات داده شده، خمس یک امر اسلامی ،قرآنی و اهل بیتی(ع) ست .
|
سؤال: با سلام بوسیدن دست رهبران و رؤسای حکومت و مراجع تقلید چه حکمی دارد؟
حضرت آیت الله العظمی بیات زنجانی
پاسخ:
وسیدن دست عمدتاً از روی محبت و در برخی مناطق، مسأله ای عرفی و از روی احترام تلقی می شود اما اگر این عمل تبعات و عوارض منفی مانند غرور فرد و یا تحقیر فردی که دست را بوسیده شود، جایز نیست.
|